سرنوشت غمانگیز هودونگ و داستان عاشقانه در گوگوریو
پخش جومونگ ۳ و داستان غمانگیز سرنوشت هودونگ، پسر موهیول و یئون
سریال جومونگ ۳ «پرنسس جا میونگ» داستان غمانگیز سرنوشت هودونگ و روابط تاریخی گوگوریو را روایت میکند.
سریال جومونگ ۳ با عنوان «پرنسس جا میونگ» به زودی از شبکه پخش خواهد شد. در مطالب قبلی با داستان این سریال آشنا شدیم، اما در این مطلب قصد داریم جزئیات بیشتری درباره آن ارائه دهیم و از نظر تاریخی و اشارههای موجود در فیلم، سرنوشت هودونگ، پسر موهیول و نوه یوری را در سریال جومونگ ۳ شرح دهیم.
سریال کرهای «پرنسس جا میونگ گو» (Ja Myung Go) از نظر داستانی، ادامهای بر داستانهای جومونگ و جومونگ ۲ است و در زمان سلطنت سومین پادشاه گوگوریو، یعنی دائموسین یا همان موهیول، روایت میشود؛ داستانی که در سریال جومونگ آغاز شد و سپس در سریال «امپراطور بادها» ادامه یافت. میتوان گفت که «پرنسس جا میونگ گو» را به عنوان سومین فصل از مجموعه داستان جومونگ در نظر گرفت. این سریال که در سال ۲۰۰۹ ساخته شده است، نگاهی به دوران امپراطوری موهیول و درگیریهای بین گوگوریو و کشور ناکرانگ دارد.

شخصیت اصلی این فیلم هودونگ، پسر موهیول و پرنسس جا میونگ گو، دختر پادشاه ناکرانگ است. در داستان، رابطهای پر از عشق و نفرت میان این دو شخصیت شکل میگیرد و در نهایت، سرنوشت غمانگیز و تلخی برای هودونگ رقم میخورد.
هنرمند نقش هودونگ
جونگ کیونگ هو، بازیگر کره جنوبی، نقش هودونگ در سریال جومونگ 3 را ایفا میکند و تحت مدیریت آلوم است. او پسر یونگ، که پدرش جونگ ائول یانگ، کارگردان باتجربه تلویزیونی و همکار مکرر نویسنده کیم سو هیون است. یونگ در درامهای تلویزیونی موفقی مانند «مرده ناراحتی مادر»، «زن شوهرم»، «زندگی زیباست» و «آرامش بدون فرزند» نقش آفرینی کرده است.

سرنوشت غمانگیز و ناگوار هودونگ
در سریال و همچنین در واقعیت، هودونگ در نهایت دست به خودکشی میزند. دلیل خودکشی او در سریال عشق و علاقهاش به پرنسس جا میونگ گو و عذاب وجدان ناشی از فریب دادن کشور ناکرانگ عنوان شده است. اما در اسناد تاریخی، علت مرگ هودونگ دسیسه ملکه برای رساندن پسرش به قدرت به جای او و توطئه علیه او ذکر شده است. در کل، میتوان هر دو عامل را در سرنوشت تلخ و دردناک هودونگ مؤثر دانست.
اسناد تاریخی روایتگر سرنوشت غمانگیز و تلخ هودونگ هستند
شاهزاده هودونگ، فرزند دائیموسین و سومین پادشاه گوگوریو، و لیدی هائه بود. داستان تصرف منطقه ناکرانگ توسط موهیول، یک روایت عاشقانه و تراژیک است که هنوز هم به عنوان یک ماجرای رمانتیک یاد میشود. در سال ۳۷ میلادی، موهیول پسرش، شاهزاده هودونگ، را برای حمله به ناکرانگ فرستاد؛ جایی که او عاشق شاهدخت آنجا شده بود. گفته میشود که شاهدخت ناکرانگ، طبل رمزی را که توانایی هشدار در صورت حمله دشمنان را داشت، پاره کرد. او به خاطر عشقش تصمیم گرفت به کشورش خیانت کند، اما در نهایت، این طبل خودکار در زمان حمله نیروهای گوگوریو به ناکرانگ عمل نکرد و کشورش به ویرانی کشیده شد. شاهدخت در نتیجه خشم پدرش، چویری، کشته شد و شاهزاده هودونگ از مرگ او بسیار ناراحت شد. این داستان عاشقانه افسانهای از قرن اول میلادی تا کنون در کره شناخته شده است و بر اساس آن فیلمها، درامها، نمایشهای باله و آثار موسیقی ساخته شده است.

سرنوشت غمانگیز و تلخ هودونگ
بر اساس افسانهها، شاهزاده هودونگ در اثر ناامیدی ناشی از مرگ شاهدخت ناکرانگ دست به خودکشی زد. اما منابع تاریخی نشان میدهند که همسر دوم پادشاه موهیول، شاهزادهای را که پسر همسر اول پادشاه بود، در دام انداخت. زمانی که پادشاه نسبت به هودونگ بدگمان شد، این شاهزاده بیدلیل و بدون اعلام علت خاصی خودکشی کرد. در واقع، زمانی که پادشاه موهیول جوان بود، او شاهد خودکشی برادرش، شاهزاده هیمیانگ، بر اساس فرمان تسو پادشاه بویو بود. بعدها، او شاهد سرنوشت مشابه پسرش نیز شد. این تراژدی تأثیر عمیقی بر پادشاه گذاشت. پس از مرگ پسرش، پادشاه تا پایان عمرش در سال ۴۴ بعد از میلاد، هیچ دستاورد مهمی نداشت و در زمان مرگ، تنها ۴۰ سال داشت. در طول ۲۶ سال سلطنت پرحادثهاش، گوگوریو قویتر شد و زمینههای توسعه و تثبیت قدرت فراهم شد.