هفت پادشاه و ملکه تاریخی کرهای که از جومونگ و سوسانو شناختهشدهتر شدند
هفت پادشاه و ملکه تاریخی که از جومونگ و سوسانو هم شناختهشدهتر شدند: داستانهای جذاب و فراموشنشدنی در کیدراما
کشف هفت پادشاه و ملکه تاریخی کرهای که از جومونگ و سوسانو شناختهشدهتر شدند؛ داستانهای جذاب، عشق، قدرت و تاریخ در کیدراماهای مدرن

برای بسیاری، نام جومونگ و سوسانو هنوز هم با احساس نوستالژی و یادآور روزهای خوب تلویزیون است؛ پادشاه و ملکهای که سالها در دل تماشاگران جای گرفته و تصویرشان در ذهنها ماندگار شده است. اما جهان کیدراما همچنان در حرکت است و دیگر تنها به گذشته محدود نمیشود؛ امروزه پادشاهان و ملکههای جدیدی در سریالهای تاریخی کرهای ظاهر شدهاند که شخصیتهایشان با جذابیت و عمق بیشتری نسبت به گذشته، توجه مخاطبان را جلب میکنند.
این مجموعههای تلویزیونی نه تنها داستانهای سلطنتی و عاشقانه را با شکوه و زیبایی روایت میکنند، بلکه هر صحنه آنها تلفیقی است از هنر، سیاست و احساسات عمیق انسانی؛ جایی که قدرت و ظرافت در کنار هم درخشیدهاند. اگر جومونگ و سوسانو اولین بار عشق شما به سریالهای تاریخی را برانگیختند، اکنون که تکرار افسانه جومونگ به پایان رسیده است، زمان آن فرا رسیده که به سمت سریالهای جدید نگاه کنیم و با پادشاهان و ملکههای مشهور، داستانهایی نو و فراموشنشدنی را تجربه کنیم.
هفت پادشاه و ملکهای که در تاریخ سلطنت تلویزیون کره جنوبی فراموش نشدنی باقی ماندهاند
پادشاه لی یی هون در اثر «نوش جان اعلیحضرت»
در زمانی که پخش مجدد سریال «جومونگ» توجه مخاطبان تلویزیون را به دنیای درامهای تاریخی کره جلب کرده بود، سریال «نوش جان اعلیحضرت» با داستان پادشاه «لی یی هون» توانست در سطح جهانی محبوبیت زیادی کسب کند. این سریال روایتگر زندگی پادشاهی مغرور و مقتدر است؛ فردی که زخمهای عمیق گذشته، به ویژه مرگ مشکوک مادرش، او را از اعتماد کردن و ابراز محبت بازداشته است. اما با ورود یئون جییونگ، دختری جوان از آینده، زندگی او دچار تغییر میشود و احساسات سرکوبشدهاش به آرامی ظاهر میگردد.
در این سریال، یئون جییونگ، سرآشپزی جوان، خلاق و کمالگرا، ناگهان به دوره چوسان منتقل میشود و در آشپزخانه کاخ سلطنتی گرفتار میگردد. او به سرعت متوجه میشود که پادشاه لی یی هون، مردی مغرور، سرد و مستبد است، اما به مرور زمان با مهارت و شخصیت خود دل او را میرباید. عشق میان این دو شکل میگیرد و با ورود یئون جییونگ، پادشاه با احساسات سرکوبشدهاش روبهرو میشود و زندگیاش دگرگون میشود. با ترکیبی از عناصر عاشقانه و طنز، «نوش جان اعلیحضرت» یکی از سریالهای محبوب و پرطرفدار کرهای است که توانسته است توجه بسیاری از مخاطبان در سراسر جهان را جلب کند.
لی یونگ در اثر «مهتاب نقاشی شده با ابر»
بر خلاف پادشاهان سرد و دستنیافتنی که در بسیاری از سریالهای تاریخی نشان داده میشوند، لی یونگ شخصیتی گرم، شوخطبع و عاشقپیشه دارد که تماشاگر را از همان ابتدا مجذوب خود میکند. او ولیعهد جوانی است که قلبش برای عدالت و عشق میتپد و در مسیرش با دختری به نام را اون روبهرو میشود؛ دختری که با فریب و شانس، خود را به عنوان خواجهای به نام هونگ سامنوم به قصر رسانده است.
داستان عاشقانهی آنها با لبخند و طنز شروع میشود؛ لی یونگ، فردی مهربان و زیرک، شیفتهی اون میشود. اما رفتارهای دخترانه و عجیب او باعث میشود حقیقت آشکار شود. از همان لحظه، عشقی واقعی بین ولیعهد و خواجهی فریبکار شکل میگیرد، اما موانع سلطنتی و سایهی گذشتهی پدر، اون، یک شورشی دهساله، را از هم جدا میکند. در این میان، لی یونگ مجبور میشود وارد ازدواج سیاسی شود، و در حالی که اون مدتی کاخ را ترک میکند، با بازگشت پدرش، داستان شورش و عشق دوباره شعلهور میشود. «مهتاب نقاشی شده با ابر» تنها یک درام تاریخی نیست؛ بلکه داستانی پرانرژی و جذاب است که دل تماشاگر را میرباید. شخصیت گرم و مهربان ولیعهد، شیمی بینظیر با را اون و ترکیب طنز، احساس و سیاست دربار، این سریال را به یکی از بهیادماندنیترین عاشقانههای کیدراما تبدیل کرده است.
سونگ نیانگ در نقش ملکه کی ظاهر میشود.
در جهانی که عشق، سیاست و قدرت به هم پیوستهاند، داستان «ملکه کی» روایتگر زندگی زنی است که سرنوشت خود را با ارادهاش رقم میزند. سونگ نیانگ دختری است که برای یافتن پدرش، لباس مردانه بر تن میکند و وارد دنیایی میشود که در آن احساسات جایگاهی ندارد. او در جریان نبردهای خونین و توطئههای درباری با وانگ یو، ولیعهد شجاع گوریو، آشنا میشود و عشقی عمیق و صادقانه میانشان شکل میگیرد که بر پایه صداقت و فداکاری استوار است. اما هنگامی که توگون تیمورخان، شاهزاده مغول و گروگان امپراتوری یوآن، وارد گوریو میشود، سرنوشت سونگ نیانگ مسیر متفاوتی را در پیش میگیرد. دختری که روزی با زخم انتقام زندگی میکرد، اکنون میان دو مرد و دو امپراتوری گرفتار شده است؛ یکی عاشقی بیریا و غرورآمیز، و دیگری پادشاهی سادهدل و شیفته که همه چیزش را فدای عشق میکند.
سریال «ملکه کی» از همان ابتدا با ریتمی جذاب، صحنههای باشکوه و مثلث عشقی پرهیجان تماشاگران را مجذوب خود میکند. همانطور که در افسانه جومونگ، عشق و قدرت در مقابل یکدیگر قرار میگیرند، در این اثر نیز این دو عنصر در تقابل هستند، اما اینبار قهرمان داستان زنی است که برخلاف روند معمول تاریخ، خودش تاج سلطنت را بر سر مینهد.
درخشش ها جیوون در نقش زنی عاطفی و جاهطلب، «ملکه کی» را به یکی از آثار ماندگار در ژانر درام تاریخی کرهای بدل کرده است.
شاه سجونگ کبیر درختی است با ریشههای عمیق.
در دنیای سریالهای تاریخی کره، شاه سجونگ جایگاه منحصر به فردی دارد؛ پادشاهی که همزمان با هوش و مهربانی، تنها و در عین حال عمیقاً متعهد به راهنمایی و روشنایی مردمش است. او در تاریخ به عنوان مخترع الفبای کرهای (هانگول) شناخته میشود، اما در سریال «با ریشههای عمیق»، چهرهای انسانیتر و شکنندهتر از او نشان داده میشود؛ رهبری که در میان خون و توطئه، در جستجوی حقیقت است.
داستان در دورهای رخ میدهد که کشور با موجی از قتلهای زنجیرهای مرموز مواجه است. کانگ چائهیون، مأمور جوان و شجاع، برای کشف رازها وارد این معرکه میشود و به تدریج پی میبرد که این قتلها با طرح بزرگ پادشاه برای ساخت زبان ملی ارتباط دارند. در پشت این جنایات، نخبگان و قدرتطلبانی قرار دارند که از گسترش علم و سواد میترسند. در مرکز همه این اتفاقات، شاه سجونگ قرار دارد؛ پادشاهی که به جای جنگ و شمشیر، با قلم و اندیشه حکومت میکند. او در مقابل دشمنانی ایستاده است که در دل دربار پنهان شدهاند، و باور دارد که «کلمه» میتواند مردم را آزاد کند.
درخشش بازی هان سوککیو باعث شد سجونگ نه تنها به عنوان یک پادشاه، بلکه به عنوان نماد خرد، انسانیت و شجاعت اخلاقی در ذهن مخاطبان باقی بماند. بر خلاف بسیاری از پادشاهان در تلویزیون که با غرور و قدرت شناخته میشوند، سجونگ در این سریال شخصیتی گرم و اهل تفکر است؛ پادشاهی که در سکوت خود، تجلی ایمان و آگاهی را نشان میدهد. «درختی با ریشههای عمیق» تنها یک داستان جنایی در بستر تاریخ نیست، بلکه تجلیل از پادشاهی است که سواد را تاج مردم ساخت. این شخصیت با آرامش، صداقت و اعتقاد عمیق به حقیقت، همانند نام سریال، در دل تماشاگران جای میگیرد و ریشه میدواند.
هوآ ریونگ در نقش ملکه در سریال «زیر چتر ملکه» ظاهر شده است.
در میان تمامی ملکههایی که در درامهای کرهای تاریخ به تصویر کشیده شدهاند، ملکه ایم هوآ یونگ یکی از شخصیتهای ماندگار است؛ زنی که تاج سلطنت را نه به خاطر قدرت، بلکه برای محافظت از فرزندانش بر سر گذاشته است. برخلاف ملکههای مطیع و آرامی که معمولاً در دربارهای تاریخی دیده میشوند، هوآ ریونگ شخصیتی زنده، جسور و واقعگرا دارد. او دربار را همچون میدان نبرد میبیند؛ مکانی که باید برای بقا و آیندهی پسرانش مبارزه کند. همسرش، امپراطور چوسان، تنها همسر او است و هر یک از آنها پسری دارند که میتوانند رقیبی برای ولیعهد باشند. در چنین فضایی پر از رقابت و دسیسه، تنها هوآ ریونگ است که واقعاً نگران آینده پادشاهی و سرنوشت فرزندانش است.
فاجعه زمانی رخ میدهد که ولیعهد، پسر ارشد و امید اصلی هوآ ریونگ، بر اثر بیماری مرموز و توطئه ملکه مادر درگذشت. مرگ او دربار را به صحنهای برای رقابتهای قدرت بدل میکند. اکنون هر زنی در تلاش است تا پسر خود را بر تخت سلطنت بنشاند. در این میان، چهار شاهزاده دیگر هوآ ریونگ که همگی سر به هوا، بازیگوش و ناپخته از نظر رفتار سلطنتی هستند، هدف تمسخر و تحقیر دیگران قرار میگیرند. اما ملکه تصمیم نمیگیرد تسلیم شود. او با سختکوشی، تدبیر و عشقی مادرانه، تلاش میکند پسرانش را مردانی شایسته تربیت کند و به آنها بیاموزد که ارزش واقعی در انسانیت و دانایی نهفته است، نه در خون سلطنتی.
هوآ ریونگ در هر صحنه نمادی از زنی است که در دنیای مردسالار، قدرت را از شفقت میگیرد نه از ترس. او زنی است که برای حفظ عدالت و خانوادهاش از هیچ چیزی نمیهراسد. بازی درخشان کیم ههسو سبب شد این نقش به یکی از تأثیرگذارترین تصاویر زنان در تاریخ کیدراما تبدیل شود؛ زنی که با یک چتر، نماد پناه و مقاومت است.
ولیعهد لی چانگ در فیلم «پادشاهی»
در میان تمامی درامهای تاریخی کرهای، «پادشاهی» اثری است که مرزهای میان تاریخ، وحشت و سیاست را در هم میشکند. اما فراتر از فضای پرتنش و هیجانانگیز این داستان، شخصیتی درخشان در قلب ماجرا قرار دارد. ولیعهد لی چانگ، شاهزادهای که در میان انسانیت و قدرت گرفتار شده است، در جهانی پر از طمع، تنها صدای عقل و شجاعت باقی میماند.
داستان در زمان سلسله چوسان رخ میدهد، زمانی که کشف یک گیاه مرموز که قادر است مردگان را زنده کند، امپراتوری را به جهنمی زنده تبدیل میکند. پزشک دربار از این گیاه برای بازگرداندن امپراتور مرده استفاده میکند، اما نتیجه فاجعهبار است؛ پادشاه به زامبیای خونخوار تبدیل میشود که تمایل شدیدی به خوردن انسان دارد. به مرور، بیماری از دربار به سراسر کشور سرایت میکند و کشور درگیر مرگ و وحشت میشود. در این میان، ملکه و پدرش نقشه دارند تا با ولیعهد کردن فرزند در راه، سلطنت را از چنگ لی چانگ درآورند. اما ولیعهد، برخلاف درباریان فاسد و جاهطلب، مردی است شجاع، آگاه و دلسوز که برای حقیقت و عدالت مبارزه میکند، نه برای تاج و تخت.
با گسترش بیماری، لی چانگ همراه با محافظ وفادارش، پرستاری به نام «سوبی»، و شکارچی جوانی به نام «یئونگ شین»، سفر پرمخاطرهای را آغاز میکنند تا منبع نفرین را کشف و مردم را نجات دهند. در این میان، ولیعهد به یکی از قهرمانان اخلاقی تاریخ کیدراما بدل میشود؛ رهبرانی که بین حفظ سلطنت و نجات مردم، گزینه دومی را برمیگزینند. در حالی که دیگران برای کسب تاج و تخت میمیرند، او حاضر است از حقیقت بگذرد و تاج را رها کند. بازیگر نقش لی چانگ، جو جیهون، تصویری ماندگار از پادشاهی مسئول و دلسوز ارائه میدهد؛ شاهزادهای که در دنیایی پر از مردگان، هنوز زندهترین روح است. این داستان تنها درباره زامبیها نیست؛ بلکه درباره حاکمی است که در میان تاریکی و فساد، به روشنترین نماد تاریخ بدل میشود. ولیعهد لی چانگ نماد عقل، شجاعت و ایمان به انسانیت در دنیایی است که بسیاری از انسانیت فاصله گرفتهاند.
کیم سو یونگ در نقش ملکه حضور دارد.
اگر بخواهیم از برجستهترین و جسورترین ملکههای تاریخ در دنیای کیدراما نام ببریم، بدون تردید ملکه کیم سویونگ در سریال آقای ملکه در صدر قرار میگیرد؛ زنی که در ظاهر باوقار و سلطنتی به نظر میرسد، اما در درون، روح یک آشپز مدرن از قرن بیستویکم را در خود جای داده است. داستان از جایی آغاز میشود که کیم سویونگ، ملکهای از خاندان قدرتمند «کیم»، قرار است با پادشاه چولجونگ ازدواج کند، پادشاهی که در تاریخ به عنوان مردی بیکفایت و بیاراده شناخته میشود. اما در سریال مشاهده میکنیم که چولجونگ در واقع پادشاهی زیرک، مهربان و عدالتطلب است که برای در امان ماندن از دسیسههای دربار، نقش حاکمی نادان و زنباره را بازی میکند. در همین حال، در دنیای مدرن، جانگ بونگهوان، آشپز جوان کاخ ریاستجمهوری، در اثر حادثهای در استخر سقوط میکند و ناگهان روحش با ملکه کیم سویونگ در دوران چوسان ادغام میشود!
از آن پس، کاخ سلطنتی شاهد رفتارهای عجیبی از ملکه است؛ زنی که با صدای مردانه سخن میگوید، غذاهای مدرن تهیه میکند و با شوخیهای بیپروای خود درباریان را شوکه میسازد. اما پشت این طنز و آشوب، داستانی از رشد، عشق و آگاهی نهفته است. ملکه که در واقع روح جانگ بونگهوان است، به تدریج درمییابد که در دنیای نابرابر گذشته، با هوش و شجاعت خود میتواند تاریخ را تغییر دهد. او به پادشاه در درک مفاهیمی چون «عدالت» و «کشورداری نوین» کمک میکند و درباره مفاهیمی مانند مردمسالاری و مسئولیت اجتماعی صحبت میکند، مفاهیمی که برای آن دوران غیرقابل تصور بودند.
با درخشش بازی شین ههسان، شخصیت ملکه کیم سویونگ به یادماندنی و جاودانه شد؛ زنی با روحیهای مردانه، شوخطبع و در عین حال حکیم، که هم کاخ را دگرگون میکند و هم دل پادشاه را تسخیر مینماید. سریال آقای ملکه پر از تضادهای جذاب، لحظات خندهدار، عشق و معنا است. ملکه کیم سویونگ نه تنها یکی از برجستهترین زنان تلویزیون کره، بلکه نمادی از جسارت، تغییر و طنز در تاریخ است.
نتیجهگیری نهایی
بازپخش مداوم سریال «جومونگ» در تلویزیون نشان میدهد که ژانر سریالهای تاریخی کرهای همچنان مورد علاقه و جذابیت زیادی برای ایرانیها است. اگر از تماشای «افسانه جومونگ» لذت بردهاید، پیشنهاد میکنیم این هفت سریال دیگر را نیز ببینید؛ مجموعههایی که نه تنها با داستانهای هیجانانگیز و عاشقانهشان شناخته میشوند، بلکه تاریخچه ملکهها و پادشاهانی را روایت میکنند که شهرت و محبوبیتی فراتر از «جومونگ و سوسانو» کسب کردهاند.