پژمان جمشیدی: از فوتبال تا ستاره شدن در سینما و تئاتر
نگاهی جامع و کامل به زندگی، کارنامه و رازهای پژمان جمشیدی؛ از فوتبال حرفهای تا ستاره شدن در دنیای هنر
بررسی جامع زندگی، کارنامه و رازهای پژمان جمشیدی، از فوتبال حرفهای تا ستاره شدن در دنیای هنر و سینما.

پژمان جمشیدی، بازیکن سابق تیم پرسپولیس، این روزها در عرصه هنر و به ویژه در دنیای بازیگری، به جایگاه قابل توجهی دست یافته است. او دیگر در میدان فوتبال ظاهر نمیشود، بلکه با حضور در قاب تلویزیون و سینما، توجه بسیاری را جلب کرده است و با طنازیهای جذاب خود، یکی از چهرههای محبوب سینما شده است. وی دارای خواهر به نام مامک و برادری بزرگتر به نام هومن است که در خارج از کشور زندگی میکنند، و خود او نیز هنوز ازدواج نکرده است.
زندگینامه پژمان جمشیدی
پژمان جمشیدی، بازیگر و پیشکسوت فوتبال، در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمده است. او در تیم ملی فوتبال کشورمان بازی کرده و گل تکتایی خود را مقابل گرجستان به ثمر رسانده است. جمشیدی در باشگاههایی مانند پاس همدان، سایپا و پرسپولیس فعالیت داشته است. او دانشآموخته لیسانس رشته عمران با ۱۱۰ واحد درسی بود اما از ادامه تحصیل منصرف شد. وی دارای برادر بزرگتر به نام هومن، متولد سال ۱۳۵۳، و خواهری کوچکتر به نام مامک، متولد سال ۱۳۶۱، است.
پژمان جمشیدی و زندگی زناشویی او
پژمان جمشیدی هنوز ازدواج نکرده و در وضعیت مجردی قرار دارد. او به دلیل سختگیری در انتخاب همسر، تصمیم گرفته است تا وارد زندگی مشترک نشود. جمشیدی بر این باور است که فردی که قرار است شریک زندگیاش باشد، باید شباهتهایی با او داشته باشد و بتوانند تفاهم و هماهنگی لازم را در کنار هم برقرار کنند.
آغاز فعالیت هنری پژمان جمشیدی
پژمان جمشیدی در سال ۱۳۹۰ فوتبال را ترک کرد. او در سال ۱۳۸۱ با خانم بهاره رهنما در یک مراسم آشنا شد و علاقهمندی زیادی به دیدن پیمان قاسمخانی، همسر سابقش، داشت. یک شب، خانم بهاره رهنما او را برای صرف شام دعوت کرد. پس از این دیدار، پژمان و پیمان با یکدیگر دوست شدند و همراه با هم به تماشای مسابقات فوتبال میرفتند و فوتبال بازی میکردند.
بر اساس گفتههای جمشیدی، در زمان بازیگریاش، زمانی که به سوپرمارکت میرفت، فروشنده خودش مسئولیت انجام کارهای مختلف را بر عهده میگرفت. اما پس از پایان دوران فوتبالش، دیگر اهمیتی برای سوپرمارکت قائل نبود. بر اساس این تجربیات، پیمان قاسمخانی از او خواست چند خط درباره این موضوعات بنویسد که در نهایت منجر به شکلگیری سریال پژمان شد.
زندگی پژمان جمشیدی و تمام جزئیات درباره حرفه بازیگری او، پس از دوران فوتبال.
فاصله دانشگاه ما تا ورزشگاه شریعتی کرج حدود یک کیلومتر بود. در اوایل دهه ۸۰، تیم سایپا تیم قدرتمندی داشت. بازیکنانی همچون بهزاد غلامپور، عباس جمشیدیان، هادی عقیلی، فرهاد کوچکزاده، مهدی امیرآبادی، امیرحسین یوسفی، ابراهیم صادقی، حسین کاظمی و محمد مومنی در آن تیم حضور داشتند. اغلب برای تماشای بازیهایشان به ورزشگاه میرفتیم و چندین بار دانشگاه با هماهنگی، برای تمرین به زمین چمنی که پشت زمین اصلی قرار داشت، میرفتیم.
روزی، چند دقیقه قبل از وارد شدن بازیکنان برای تمرین، سرمربی ایتالیایی تیم، جووانی می، کنار چمن ظاهر شد و تماشاگر بازیهای دانشجویی ما شد. ما با لباسهای گلمنگی و در حال ورجهورجه، بازی میکردیم و او را تماشا میکردیم. در عرض چند لحظه، زمین تبدیل به محلی پرهیاهو شد. همه ما سوباسا و کاکرو شدیم، تلاش میکردیم دل جووانی میرا به دست آوریم و توجه او را جلب کنیم!
با کمی شانس و شاید هم به خاطر کمی مهارت، من دو گل زدم و چند حرکت انجام دادم که دیگر تکرار نشدند! وقتی زمین را تحویل دادیم، مردی که کنار سرمربی ایتالیایی ایستاده بود، من و رضا، که اهل میانه بودیم، را صدا زد. فاصله سیمتری تا سرمربی روی ابرها قدم میزدیم. هر دو آرزو داشتیم مثل پژمان جمشیدی و بهنام ابوالقاسمپور راهی پرسپولیس شویم! در آستانه امضای قرارداد با سایپا بودیم و قرار بود بعد از آن با تلاش و کوشش راهی تیم ملی شویم. جیووانی می، با چهرهای کاملاً جدی و موهای آشفته، به انگلیسی و ایتالیایی چیزهایی گفت که خلاصهاش این بود: «آفرین، شما بازی خوبی انجام میدهید!»
اما پروژه قرارداد و راهیابی به پرسپولیس و تیم ملی کنسل شد! هرچند این هم دستاورد بزرگی بود. در آن سالها، همه میگفتند سایپا کارخانه تولید بازیکن است. کرج، شهری مهاجرپذیر بزرگ، از سراسر ایران افرادی به آنجا میآمدند تا زندگی بهتر داشته باشند، و طبیعی بود که جوانان زیادی هم به ورزش روی بیاورند. ستاره آن زمان، پژمان جمشیدی بود که زیر نظر علی پروین به پرسپولیس پیوسته بود و به عنوان یک بازیکن راستپا و سریع، مورد تحسین قرار میگرفت.
بعدها سایپا لیگ برتر را با علی دایی قهرمان شد، اما تیم فراز و نشیبهای زیادی داشت. با این حال، جوانان آن نسل، از جمله پژمان جمشیدی، هنوز دیده میشوند و چه بسا محبوبتر و مشهورتر از قبل باشند. او با بازی در سریال «پژمان»، توانست خود را به عنوان یک استعداد در عرصه بازیگری نشان دهد. در آن سریال، علاوه بر او، حمید درخشان، محمد محمدی، بهروز رهبریفر، علی موسوی و دیگران نیز نقشآفرینی کردند، اما پژمان جمشیدی بیشتر در دلها نشست.
در نهایت، درهای استودیو گشوده شد و او در فیلم «آتشبس 2» نقش بازی کرد. سپس در «خوب، بد، جلف» به عنوان یک بازیگر طنز درخشان ظاهر شد، به طوری که هر سال چند پیشنهاد کاری دریافت میکرد و تبدیل به بازیگری شد که فروش هر فیلم را تضمین میکرد. در سال 97، او در شش فیلم سینمایی، یک مجموعه تلویزیونی و یک تئاتر نقشآفرینی کرد و هر بار با تسلط بیشتری ظاهر شد.
تصور نادرستی وجود دارد که او در تمامی نقشهایش تنها با ابروهای پرپشت و طنز کلامی، فقط با «تنها گل ملی» شوخی میکند. اما جمشیدی در 17 نمایش تئاتری روی صحنه رفته است و گاهی نقشهایی دشوار و بسیار متفاوت از فضای طنز و فوتبال را بازی کرده است که نمیتوان او را نادیده گرفت.
اما راه رسیدن به این موفقیت آسان نبود. نقدهای منفی بر «پژمان جمشیدی فوتبالیست» هم منتشر شد. برخی معتقد بودند که او تنها از شهرتش در فوتبال بهره میبرد. حتی کسانی که با افتخار از «خاموش بودن تلویزیون» در خانههایشان به عنوان اقدامی اجتماعی و سیاسی سخن میگفتند، درباره چند سریال تلویزیونی او که حتی ن دیده بودند، نقد نوشتند.
پس از این فشارها، جمشیدی در گفتوگویی عنوان کرد: «همیشه میدانستم تئاتر جای محترمی است و افرادی که از تئاتر آمدهاند، افراد بسیار محترمی هستند، اما نمیدانستم این عرصه تا این اندازه محدود است. فحشهایی که هنگام بازی در این کار به من داده شد، زمانی که در پرسپولیس بازی میکردم، حتی از علی پروین نشنیده بودم!»
وقتی در سیوششمین جشنواره فیلم فجر او به عنوان یکی از نامزدهای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد معرفی شد، باز هم با کنایه و نیشخند گفته شد که هنوز نان شهرتش را در فوتبال میخورد. فضای نقد به سمت حمله و تمسخر تغییر یافت.
بدون در نظر گرفتن اینکه سابقه و شهرت او در عرصه فوتبال چه تاثیری در دیده شدن و متمایز بودنش داشته، و بدون مقایسه بازی او با ستارههایی که سابقه بازی در سطح بالا دارند، ناعادلانه است که همه چیز را به فوتبال نسبت دهیم. چند نفر بازیهای او در زمین فوتبال را به خاطر دارند؟ آن دسته از جوانانی که در زمان اوج درخشش پژمان جمشیدی به دنیا آمدند، اکنون ۱۸ ساله هستند و آیا همه آنها او را به عنوان فوتبالیست میشناسند یا بازیگر؟
در سریال «زیر خاکی»، بازی پژمان جمشیدی در کنار بازیگران شناختهشده نه تنها از سطح پایینتر نیست بلکه گاهی حتی جذابتر هم ظاهر میشود. نقد کردن بازی او، اگر با انصاف و بدون نیش و کنایه باشد، کار ارزشمندی است که به بهبود و ارتقای او کمک میکند و از جایگزینی فردی شایستهتر جلوگیری مینماید. اما نباید نادیده گرفت که حضور چهرههایی مانند او، که در کنار بازیگری جوهره و توانایی دارند و از حوزه دیگری با اعتبار وارد شدهاند، به نفع اقتصاد سینما و تئاتر است.
زندگی پژمان جمشیدی در برنامه «دورهمی»
پژمان جمشیدی در ابتدای برنامه دورهمی درباره فیلمهایی که اخیراً نقشآفرینی کرده است صحبت کرد و گفت: «در حقیقت، این حرفه بسیار سخت است. در این شش سالی که وارد عرصه بازیگری شدم، شاید تعداد روزهای بدون فعالیت من در فیلم، سریال یا تمرین تئاتر کمتر از سه ماه باشد. البته در سال 98 فعالیت زیادی داشتم و در کنار آن در سریال «زیرخاکی» و تئاتر «فرانکشتاین» هم بازی کردم.»
در ادامه، مدیری به حضار گفت: «پژمان جمشیدی فرد بسیار خسیسی است. در دوران فوتبال، یک شلوارک ورزشی داشت که آنقدر آن را پوشیده بود که تبدیل به شلوار شده بود.»
پژمان جمشیدی نیز در پاسخ به این شوخی، گفت: «برای اولین بار است که چنین چیزی میشنوم، شاید پشت سرم این حرف را بزنند، اما من به شدت این ادعا را رد میکنم. از نوجوانی فوتبال بازی میکردم و سخت پول در میآوردم، بنابراین شاید قدرش را بیشتر میدانم، اما خسیس نیستم.»
مجری برنامه هم خاطرهای از علی انصاریان درباره او نقل کرد و افزود: «پژمان و علی انصاریان در باشگاه انقلاب میرفتند و پژمان هر روز به بچهها میگفت: «یادآوری کنید تا من به این کارمندان خدمات باشگاه انعام بدهم.» هر بار که دوستانش این موضوع را یادآوری میکردند، میگفت: «الان وقتش نیست، بعداً میدهم.» در نهایت، پس از مدت زمان طولانی، یک هزارتومان به آن فرد میداد.»
پژمان جمشیدی با ابراز تعجب گفت: «خدا را شکر، خیالم راحت شد که این خاطره را علی انصاریان تعریف کرده و درباره خسیس بودن من صحبت کرده است. تصور میکردم از فرد معتبری نقل قول میکنید. اما وقتی موضوعی را از علی انصاریان نقل میکنید، یعنی صددرصد دروغ است. همین موضوع هم خسیس بودن من را کاملاً رد میکند.»
در ادامه مهران مدیری اظهار داشت که به نظر میرسد نسبت به گذشته حالت تلختری پیدا کردهای. جمشیدی در پاسخ گفت: «طبیعی است، سنم کمی بالاتر رفته است. البته نمیخواهم حال و هوای بینندگان را تلخ کنم، اما بعد از فوت مادرم، خیلی بیشتر از قبل غمگین شدهام. البته این هم طبیعی است که بازیگران طنز برخلاف ظاهر شاد و خندانشان در مقابل دوربین، در واقعیت اغلب اینطور نیستند، درست همانطور که شما هم در مقابل دوربین بسیار خندان و بذلهگو هستید.»
پژمان جمشیدی درباره نقش خود در سریال «زیرخاکی» و دلایلش برای حضور در این مجموعه صحبت کرد.
پژمان جمشیدی، بازیگر سینما و تلویزیون، که با ظاهری متفاوت در سریال جدید جلیل سامان ظاهر شده است، در رابطه با حضور در «زیر خاکی» اظهار داشت: «این سریال را میتوان یک مجموعه متفاوت و سرگرمکننده در تلویزیون دانست؛ چرا که اکثر کمدیهای سینمایی و تلویزیونی معمولاً بر دیالوگ استوارند، اما در اینجا وضعیت و فضای طنز از طریق موقعیتها شکل میگیرد. این مجموعه با شخصیتهای کمدی و فضایی که شاید قبلاً در تلویزیون نمونهاش را ندیدهایم، متفاوت است.»
او ادامه داد: «برای مثال، در تلویزیون تاکنون فضای مفرحی قبل از انقلاب نداشتهایم، یا حداقل من به خاطر ندارم. اما در این مجموعه، در طی یک فرآیند پنج دههای، از دهه 50 تا دهه 90، با رویدادهایی مواجه میشویم که یکی از ویژگیها و جذابیتهای «زیر خاکی» است.»
بازیکن سابق فوتبال و بازیگر در تئاتر، سینما و تلویزیون درباره روند انتخاب خود برای حضور در جدیدترین اثر جلیل سامان گفت: «با توجه به شناخت قبلی من از آقای سامان و آشنایی با سبک آثارشان، از موفقیت ایشان در عرصه تلویزیون مطلع بودم. همچنین، با تهیهکننده پروژه، آقای رضا نصیرینیا، رابطه دوستانه و کاری داشتم که باعث شد برای این نقش انتخاب شوم. بهعلاوه، برای فرار از فضای پرترافیک اکران فیلمهای سینمایی که در سال 98 داشتم، همکاری با این مجموعه را پذیرفتم.»
جمشیدی در پاسخ به سوالی درباره اهمیت بازی در قاب تلویزیون در اولویتهای کاریاش گفت: «مخاطب تلویزیون نسبت به سینما و تئاتر، جمعیت بیشتری دارد و باید پذیرفت که ساکنان شهرهای دورتر امکانات کمتری برای تماشای سینما و دیدن هنرپیشههای محبوب در صفحه نمایش یا روی صحنه دارند. بنابراین، بهترین و مؤثرترین راه ارتباط با آنها، از طریق تلویزیون است.»
او با تاکید بر حق تمامی مخاطبان سیما، افزود: «بازی در تلویزیون به مدیریت برنامه و مدیر شبکه بستگی ندارد و صرفاً به خاطر علاقهمندی مردم است که بازیگر مورد علاقهشان را میبینند. این حق طبیعی آنها است که سریالها و برنامههای با کیفیت و خوب را تماشا کنند؛ به همین دلیل من تصمیم گرفتم در این سریال حضور داشته باشم و نقشآفرینی کنم.»
این بازیگر با اشاره به تفاوت در گریم خود در سریال «زیر خاکی» بیان کرد: «در این مجموعه، گریمهای متنوعی داشتم؛ چهار گریم دشوار در لوکیشنهای مختلف سریال که احتمالاً در فصل آینده این گریمها بیشتر خواهند شد.»
سریال «زیر خاکی» به کارگردانی جلیل سامان و تهیهکنندگی رضا نصیری نیا در ماه مبارک رمضان از شبکه یک سیما پخش میشود.
از بازیگران اصلی این سریال میتوان به پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، نادر فلاح، ایرج سنجری، امید روحانی، اصغر نقیزاده، بازیگر خردسال رایان سرلک و همچنین هادی حجازیفر و گوهر خیراندیش اشاره کرد.
در دیالوگهای «زیر خاکی» در تلویزیون، جملههایی مانند: «شاه بره؟ شاه کجا بره؟ شاه بره، منم میرم!» دیده میشود.
پژمان جمشیدی در یکی از متفاوتترین نقشهای خود در سینما و تلویزیون با بازی در «زیر خاکی» وارد شبکه یک شده است. او نقش یک جوینده غیرقانونی گنج را ایفا میکند، فردی که به اشتباه به جای یک انقلابی توسط ساواک دستگیر شده است.
زندگی پژمان جمشیدی و مصاحبهای متفاوت با او، از فوتبال تا هنر بازیگری
جمشیدی یکی از بازیگران خوش شانسی بود که در سالهای 93 و 94 با پیشنهادهای فیلمهایی همچون خوب، بد، جلف و پنجاه کیلو آلبالو روبرو شد. او که در جشنواره سال گذشته برای نقشآفرینی در فیلم سوءتفاهم نامزد بهترین بازیگر مرد شد، سالها در بیش از 15 تئاتر نقشآفرینی کرده است تا نشان دهد چقدر برای ادامه فعالیت در این حرفه جدی است.
این بازیگر سابق تیمهای پرسپولیس، کشاورز، سایپا، پاس، فولاد، ابومسلم و استیل آذین در گفتگویی صمیمی درباره وضعیت فعلی بازیگری، علایق، زندگی روزمره و خاطراتش صحبت کرد. از دیدن این گفتگو با او غافل نشوید.
آقای جمشیدی، چه شد که پس از فاصله گرفتن از دنیای ورزش، به سمت هنرهای نمایشی و تلویزیون روی آوردید؟
– این اتفاق به صورت تصادفی رخ داد. پیمان قاسمخانی پیشنهاد بازی در سریال پژمان را به من داد و من هم آن را پذیرفتم. ایده اولیه سریال برای من بود، اما وقتی پیشنهاد رسمی شد، با پیمان درباره جزئیات صحبت کردم. در آن زمان هدفم بازیگر شدن نبود، بلکه بیشتر این کار را به عنوان یک تجربه یا تفریح انجام میدادم.
چه زمانی این علاقه جدیتر شد؟
– پس از پخش سریال پژمان و پیشنهاد بازی در تئاتر، بازخوردها و انتقاداتی که به من شد، من را مجبور کرد هر روز بهتر عمل کنم تا این نقدها کاهش یابد.
قبل از پژمان، در سریال ساختمان پزشکان نقش مهمان داشتید؟
– در ساختمان پزشکان نقش مستقیمی نداشتم، فقط در یک سکانس حضور داشتم. در آن زمان سر صحنه بودم و پیمان از قبل به من گفته بود در نقش خودم ظاهر شوم، بنابراین بازی کردم.
شنیدم قرار بود نام سریال کامل شما باشد، چرا اجازه ندادید نامتان در عنوان سریال باشد؟
– فکر میکنم تلویزیون اجازه نداد، چون نمیخواستند اسم و فامیل با هم باشد.
قبل از ورود به دنیای بازیگری، چه فیلمهایی دیده بودید؟
– با همنسلانم، مانند پژمان بازغی، رابطه خانوادگی داشتم و رفت و آمد داشتیم. آن زمان سر صحنه فیلم سربازهای جمعه بودم و آقای کیمیایی هم پرسپولیسی بودند و استقبال گرمی از من کردند.
در سال 1392 با نمایش بادی که تو را خشک کرد به تئاتر وارد شدید. اولین تجربه روی صحنه چه حسی داشتید؟
– بازی در تئاتر کار سختی است، اما خدا آن لحظه اعتماد به نفسی به من داد که فشار زیادی تحمل نکنم. در مجموع، کار روی سن استرس زیادی دارد.
آیا تا به حال حادثهای ناخواسته روی صحنه برایتان رخ داده است؟
– در یکی از اجراها، هنگام ورودم، چراغ بزرگی روی صحنه افتاد و وسط تماشاگران قرار گرفت. آقای پشت کوهی وارد صحنه شد و مرا در آغوش گرفت و چراغ را تعمیر کرد. این حادثه برایم تجربهای عجیب و نقش بسیار هیجانانگیزی بود.
چرا رشته عمران را به جای سینما و تربیت بدنی انتخاب کردید؟
– پدرم این رشته را دوست داشت. برادرم در کنکور رتبه 747 آورد و من در رشته صنایع دانشگاه شریف قبول شدم. همچنین در کنکور سراسری در رشته کشاورزی آبیاری قزوین و در دانشگاه آزاد در رشته عمران کرج هم قبول شدم.
در کودکی طرفدار کدام تیم بودید؟
– در کودکی، بسته به شرایط، طرفدار تیمهای مختلفی بودم؛ مثلا شاهین یا اکباتان، اما از زمانی که خودم را شناختم، پرسپولیس را انتخاب کردم.
در فامیل و اطرافتان بیشتر پرسپولیسی بودند یا استقلالی؟
– در فامیل، بیشتر استقلالی بودند، اما پس از طرفدار شدن من، پدرم هم پرسپولیسی شد.
در کودکی در چه مکانی بازی میکردید؟
– معلم ورزشمان، حسین قربانی، که از قروه سنندج آمده بود، در زمین خاکی گوهردشت کرج آموزش فوتبال میداد. من از آنجا شروع کردم و بعدها به مربیگری در تیمهایی مانند شاهین کرج و دارایی رسیدم.
در سینما چه بازیگرانی مورد علاقهتان هستند؟
– خیلی بازیگر خوب داریم، اما اگر بخواهم یک نام ببرم، متیو مک کاناهی است. انتخاب سختی است چون بازیگران زیادی هستند که دوستشان دارم.
از بین فوتبالیستهایی که وارد سینما شدند، کدام بازیگر را بیشتر میپسندید؟
– نمیتوانم نظر قطعی بدهم، چون کارشناس این حوزه نیستم، اما هر کسی که در این مسیر تلاش کرده، برایم قابل احترام است.
در دوران مربیگری، چه چیزی درباره علی پروین برایتان جالب است؟
– شخصیت واقعی او بسیار قابل احترام است. او همیشه خودش بوده و هیچ وقت تلاش نکرده نقش دیگری بازی کند. این صداقت برای من ارزشمند است. هوش و شخصیت کاریزماتیک او باعث موفقیتهایش شده است و شاگردی او برایم افتخار بزرگی است.
به عنوان مربی، چه کسی را موفقترین در ایران میدانید؟
– از نظر افتخارات، آقای پروین و قلعهنویی برتر هستند، اما مربیانی مانند فرهاد کاظمی نیز تجربههای زیادی به من آموختهاند.
به موسیقی علاقهمند هستید؟
– خیلی دوست دارم و پیگیری میکنم. موسیقی برای من جدا نشدنی است.
موسیقی مورد علاقه شما کدام ساز است؟
نمی توانم یک ساز خاص را انتخاب کنم، زیرا هر سازی زیباییهای منحصر به فرد خودش را دارد.
در میان خوانندهها، با چه کسی بیشتر ارتباط دارید و کارشان را میپسندید؟
همه دوستانم در حوزه موسیقی برایم مهم هستند. در حال حاضر با توجه به مشغلههای کاری، فرصت کمی برای دیدن کنسرت دارم، اما گروه دارکوب، علیرضا عصار، همایون شجریان و پدرشان که هر دو در موسیقی استاد هستند، از هنرمندان مورد علاقهام هستند.
دوست دارید چه اتفاقات خوشایندی در سینمای ایران رخ دهد؟
دوست دارم سینمای ایران مانند گذشته جوایز جهانی زیادی کسب کند و فرهنگ ما از طریق سینما به دنیا معرفی شود. امیدوارم فیلمهای خوبی روی پرده بروند و مردم از تماشای آنها لذت ببرند. اگر هم فیلمهای کمدی ساخته میشود، باید در شأن مخاطب باشد. من از تولید هر چه بیشتر کمدی نگران نیستم، چون این تنوع به مردم امکان میدهد بهترینهای آن را انتخاب کنند.
کمدی همواره مخاطبان زیادی دارد و بسیاری از مردم در اوقات فراغت خود به سینما میروند تا فیلمی شاد یا بسیار خوب ببینند که لحظاتی خوشایند برایشان رقم بزند. از نظر من، کمدی ریسک کمتری دارد و خوشبختانه در سالهای اخیر استقبال مردم از تئاتر و سینما نشان دهنده رشد فرهنگی جامعه است.
منابع: ریا پیکس، عصر ایران، برترینها، خبر آنلاین، مهر، هفتهنامه همشهری شش و هفت
برای اطلاع از مطالب دیگر هنرمندان، با سرویس هنر و رسانه در ارتباط باشید.
اینستاگرام را دنبال کنید و همچنین اینستاگرام پلاس را دنبال کنید.