کد خبر: 43306

راه‌حل پایدار برای میزبانی جشنواره فیلم کودک ایران

مناقشه میزبانی جشنواره فیلم کودک و نوجوان ایران: اصفهان، تهران، همدان یا کرمان؟ راه‌حلی برای ثبات و توسعه

بحث بر سر مکان برگزاری جشنواره فیلم کودک ایران؛ راه‌حل‌های پایدار برای ثبات و توسعه فرهنگی در اصفهان، تهران، همدان و کرمان.

مناقشه میزبانی جشنواره فیلم کودک و نوجوان ایران: اصفهان، تهران، همدان یا کرمان؟ راه‌حلی برای ثبات و توسعه

سمیه خاتونی: هفته گذشته، سی‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان ایران در شهر اصفهان پایان یافت. از آغاز شکل‌گیری این جشنواره، سوال همیشگی «کجا باید برگزار شود؟» مطرح شده است؛ سوالی که تاکنون پاسخی قطعی برای آن ارائه نشده است، زیرا میان تمایل اصفهانی‌ها برای حفظ هویت فرهنگی خود و نگاه سیاست‌گذاران به «گردش ملی جشنواره»، تعادلی پایدار برقرار نگردیده است.

در نتیجه، جشنواره‌ای که قرار بود فضایی برای گفت‌وگوی صادقانه با مخاطب کودک باشد، در طول چهار دهه به عرصه‌ای از مناقشات مدیریتی، شهری و رسانه‌ای تبدیل شده است. این رویداد فرهنگی از زمان استقلالش چندین بار در شهرهای مختلفی مانند تهران، همدان و حتی کرمان برگزار شده است، گویی مسافری است که همیشه باید آماده کوچ باشد. در حالی که سی‌وهفتمین دوره جشنواره نیز با بحث همیشگی درباره مکان برگزاری همراه بود، شریفی‌نیا در گفت‌وگویی با رسانه، پیشنهاد تازه‌ای برای عبور از این مشکل قدیمی مطرح کرد.

او بر اهمیت حفظ هویت فرهنگی جشنواره و همزمان توسعه دامنه ملی آن تأکید کرد و پیشنهاد داد از الگوی ترکیبی «برگزاری در چند شهر» همراه با «پشتیبانی متمرکز» استفاده شود؛ مدلی که می‌تواند پایان دهه‌ها مناقشه و جابه‌جایی میزبان اصلی جشنواره باشد. به اعتقاد او، این «راه میانه» هم می‌تواند نام اصفهان را در عنوان جشنواره حفظ کند و هم فرصت مشارکت واقعی سایر شهرها را فراهم آورد. در صورت اجرایی شدن، این پیشنهاد ممکن است این مسافر همواره در چمدان بسته را به مقصدی ثابت برساند.

تاریخچه و توسعه جشنواره فیلم کودک و نوجوان: از فجر تا استقلال در اصفهان

جشنواره فیلم کودک و نوجوان ایران در سال ۱۳۶۱، همزمان با جشنواره فیلم فجر، آغاز به کار کرد. در ابتدا این رویداد به عنوان یک بخش جنبی در کنار جشنواره اصلی فعالیت می‌کرد و در دوره‌های اولیه با نمایش فیلم‌هایی مانند «شهر موش‌ها»، «زنگ انشاء» و آثار والت دیزنی، نشانگر تمایل خود به برقراری ارتباطات ملی و بین‌المللی بود.

در ادامه، حضور فیلم‌هایی نظیر «خانه دوست کجاست؟» ساخته عباس کیارستمی، «آلبوم تمبر» اثر کیومرث پوراحمد و راه‌اندازی بخش «مرور آثار»، این جشنواره را غنی‌تر ساخت و ارتباطی با سینمای کودک اروپا برقرار کرد. نقطه عطف این مسیر در چهارمین دوره، با اهدای جوایز پروانه زرین در بخش بین‌الملل، رقم خورد.

با درخشندگی فیلم‌هایی مانند «دزد عروسک‌ها» ساخته محمدرضا هنرمند، «کاکلی» فریال بهزاد و «پاتال و آرزوهای کوچک» مسعود کرامتی در پنجمین دوره، جایگاه و اهمیت سینمای کودک در کشور به اوج رسید. این موفقیت‌ها، زمینه‌ساز استقلال جشنواره شد. نهایتاً، در سال ۱۳۶۹، با پیشنهاد و دبیری علیرضا شجاع‌نوری، جشنواره از فجر جدا شد و شهر اصفهان به عنوان میزبان دائمی آن تعیین شد. این تصمیم، با هدف برقراری گفت‌وگوی مستقیم میان فیلم‌سازان و کودکان، آغازگر دهه طلایی سینمای کودک در ایران بود.

در این دوره، فیلم‌هایی چون «بچه‌های آسمان» ساخته مجید مجیدی، «خواهران غریب» اثر کیومرث پوراحمد و «کلاه‌قرمزی و پسرخاله» ساخته ایرج طهماسب، در سطح کشور درخشیدند و سینمای کودک ایران را در سطح جهانی مطرح کردند. با افزودن بخش‌هایی مانند «داوری کودکان»، جشنواره از یک رویداد صرفاً نمایشی به محفلی آموزشی و فرهنگی تبدیل شد و در هفتمین دوره، با استقبال بیش از ۲۰۰ هزار نفر، رکورد بی‌سابقه‌ای را ثبت کرد.

مهاجرت از اصفهان؛ شروع مناقشه‌ها

این آرامش کوتاه مدت بود. در سال ۱۳۷۵، بر اساس تصمیم مدیران وقت، جشنواره به کرمان منتقل شد تا تعادل فرهنگی بین استان‌ها برقرار گردد. اما این تجربه با بی‌نظمی، ضعف در اجرا و واکنش‌های منفی رسانه‌ها روبه‌رو شد و تنها یک سال دوام آورد. در سال بعد، یعنی ۱۳۷۶، جشنواره مجدداً به تهران منتقل شد.

همزمانی با جشنواره فجر، بی‌نظمی در روند اکران و کم‌توجهی رسانه‌ها، سبب شد جشنواره کودک در حاشیه قرار گیرد. فرهنگیان و هنرمندان اصفهانی در نامه‌ای به وزارت ارشاد، این تصمیم را «توهین به هویت فرهنگی اصفهان» نامیدند. در همان زمان، کارگردانانی مانند مرضیه برومند و محمدعلی طالبی نسبت به وضعیت نامناسب تولید آثار کودک هشدار دادند. در نهایت، با افزایش اعتراض‌ها و انعکاس نظرات در رسانه‌ها، جشنواره در سال ۱۳۷۹ بار دیگر به اصفهان بازگشت و این شهر چند دوره دیگر میزبان آن بود.

همدان؛ خاطره‌ای پرانرژی اما زودگذر

در دهه ۸۰، برگزاری جشنواره چندین دوره به همدان سپرده شد تا با تمرکز بر آموزش و کشف استعدادهای نوجوان، فضایی نوین ایجاد کند. حضور فعال دانش‌آموزان و خبرنگاران نوجوان از ویژگی‌های برجسته این دوره‌ها بود، اما کمبود امکانات زیرساختی و ضعف در تبلیغات رسانه‌ای منجر به عدم استمرار برگزاری جشنواره در همدان شد. بسیاری از فعالان حوزه سینمای کودک در آن زمان هشدار دادند که تغییر مداوم مکان برگزاری جشنواره، مانع از شکل‌گیری برندی قوی و پایدار می‌شود.

دوران کرونا؛ بازگشتی چندگانه

پاندمی کرونا در سال‌های 1399 و 1400، تجربه‌ای بی‌سابقه برای جشنواره کودک بود. در دوره‌های سی‌وسوم و سی‌وچهارم، این رویداد به صورت هم‌زمان در تهران و اصفهان برگزار شد؛ برخی فیلم‌ها به صورت آنلاین نمایش داده شدند و مراسم افتتاحیه در بام یک مجتمع فرهنگی برگزار شد تا مخاطبان بتوانند از طریق بالکن‌ها و رسانه‌های خانگی جشنواره را تماشا کنند. این رویکرد دوگانه، اگرچه راهی ابتکاری برای ادامه فعالیت بود، اما مجدداً بحث قدیمی درباره «مرکز اصلی برگزاری» جشنواره را زنده کرد. برخی مدیران سینمایی در تهران بر اهمیت «تمرکززدایی» تأکید کردند، در حالی که اصفهانی‌ها نسبت به «تضعیف هویت جشنواره» اعتراض داشتند.

دیدگاه ذی‌نفعان: تعارض میان نگاه ملی و دیدگاه محلی

مسئولان شهری اصفهان جشنواره را جزو عناصر مهم «هویت فرهنگی شهر» می‌دانند. شهردار اصفهان در یکی از بیانیه‌های رسمی اظهار داشت: «جشنواره کودک برای اصفهان تنها یک رویداد سینمایی نیست؛ بلکه نمادی فرهنگی است که در روح این شهر جاری است.» در مقابل، برخی مدیران سازمان سینمایی بر این باورند که تمرکز بر برگزاری جشنواره در یک شهر، تنوع فرهنگی و مشارکت استان‌های دیگر را محدود می‌کند. این دیدگاه طرفدار «چرخش ملی» جشنواره است تا هر چند سال، میزبانی آن به شهری دیگر سپرده شود. تهیه‌کنندگان اما بیشتر از جنبه اجرایی به موضوع نگاه می‌کنند؛ آنان معتقدند بی‌ثباتی در محل برگزاری و مدیریت، سبب سردرگمی فیلم‌سازان و کاهش همکاری‌های بین‌المللی شده است.

بازگشت به اصفهان؛ یا بازگشت به آرامش و ثبات؟

در پایان، پس از سال‌ها پر از نوسان، تعطیلی‌ها و تغییرات مدیریتی، جشنواره فیلم کودک و نوجوان مجدداً به اصفهان بازگشت و تاکنون در این شهر باقی مانده است. سی‌وهفتمین دوره این جشنواره در مهرماه ۱۴۰۴ در اصفهان برگزار شد؛ شهری که اکنون بیش از هر زمان دیگری تلاش می‌کند جایگاه خود را به‌عنوان «پایتخت سینمای کودک ایران» تثبیت کند. لازم است بپذیریم که جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بیش از آنکه تنها یک رویداد سینمایی باشد، نمادی از سیاست‌گذاری فرهنگی در چهار دهه اخیر ایران است.

تغییرات مداوم، تعطیلی‌های مقطعی، حاشیه‌های مربوط به داوری و اختلاف‌نظر میان نهادهای فرهنگی، همگی نشان‌دهنده نبود سیاستی پایدار و مشخص در حوزه کودک هستند. برای عبور از این چرخه تکراری، لازم است میزبانی یک شهر به‌عنوان پایگاه اصلی جشنواره تثبیت شده و در کنار آن، سازوکار گردش استانی برای بخش‌های جنبی مانند کارگاه‌ها، اکران‌های سیار و برنامه‌های آموزشی تدوین و اجرا شود.

علاوه بر این، افزایش شفافیت در فرآیندهای داوری، مشارکت واقعی مخاطبان کودک در رای‌گیری و تدوین سند بلندمدت توسعه سینمای کودک از اقدامات ضروری است تا جشنواره از تصمیمات مقطعی و سلیقه‌ای فاصله بگیرد. در نهایت، شاید بتوان پاسخ به پرسش قدیمی را در یکی از بیانیه‌های اولیه دوره‌های جشنواره یافت: «سینمای کودک نه در جغرافیا و مکان، بلکه در رویا و نگاه صادقانه به کودک معنا می‌یابد.»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار