خانه عشق و هنر: موزه جلال و سیمین در دزاشیب
خانه عشق و هنر: نگاهی به دکوراسیون عاشقانه و تاریخچه خانه موزه جلال و سیمین در دزاشیب
خانه موزه جلال و سیمین در دزاشیب، نماد عشق، هنر و تاریخ ادبیات ایران با آثار و خاطرات بینظیر.

در عید بود و ما به اصفهان سفر کرده بودیم، در حین بازگشت به تهران، آقایی کنار خانم سیمین در اتوبوس نشست و صندلیاش را به او تعارف کرد. آن دو با هم نشستند و بعد وارد خانه شدیم. صبح روز بعد، دیدم خانم سیمین در حال آماده شدن برای بیرون رفتن است، من هم قصد داشتم برای خرید بیرون بروم.
وقتی در را باز کردم، آقای آل احمد مقابل در ایستاده بود. متوجه شدم که اینها قبلاً قرار گذاشته بودند و در روز نهم آشناییشان، عقدشان را بسته بودند. پس از آن، همه را دعوت کردیم و مراسمشان برگزار شد؛ فامیل و نویسندگان زیادی حضور داشتند، حتی صادق هدایت هم بود. پس از آن، آنها خانهای اجاره کردند و زندگی مشترکشان را آغاز کردند.
این روایت از ویکتوریا دانشور، خواهر سیمین دانشور، نویسنده بزرگ ایران، است که چگونگی آشنایی این دو و تاریخ ازدواجشان در 30 فروردین 1329 را توصیف میکند.
سیمین، فارغالتحصیل دکترای ادبیات و علوم انسانی، در سال 1331 به دعوت مؤسسه فولبرایت راهی دانشگاه استنفورد آمریکا شد و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. پس از فارغالتحصیلی در سال 1334 به ایران بازگشت. در این مدت، جلال آل احمد تصمیم گرفت خانهای در زمینهایی که در دزاشیب شمیرانات خریده بود بسازد و در آن زندگی کند. او با بودجه حدود 5000 تومان، که بخشی از آن را قرض گرفته بود، ساخت خانه را شروع کرد.
در ساخت این خانه، جلال آل احمد خودش نقش فعال داشت و در نامههایی که به همسرش مینوشت، از زحمتهایش و درد دستهایش در هنگام تراشیدن سنگ و آسیبهایی که دیده بود، صحبت میکرد. این خانه، نمادی از عشق و صداقت است و هنوز هم این حس در ساختارش قابل مشاهده است.
در محله دزاشیب، خیابان رمضانی، کوچه پسندیده، خانه دیگری نیز قرار داشت که محل سکونت نیما یوشیج و همسرش، عالیه خانم، بود. علاقه و ارادت جلال به نیما یوشیج بسیار گفته شده و نوشتههای او، مانند مقاله «پیرمرد چشم ما»، شاهدی بر این محبت است.
در بخشی از این مقاله، روایت مرگ نیما را میخوانیم که نشاندهنده احترام و عشق جلال به شاعر بزرگ ایران است: شب حادثه، آنها از خواب پریدند با صدای در. ابتدا تصور کردند میرآب است، اما پس از بیدار شدن، متوجه شدند که این صدای دیگری است و حال پیرمرد خوب نیست. او چندی بود که در یوش زندگی میکرد و در مسیر رفتن به آنجا، بیمار شده بود. با وجود وضعیت نامناسب، او را روی قاطر آورده بودند، و پسرش و فردی همقد و قامت او همراهش بودند. پسرش میگفت که پیرمرد را بچهای در یوش آورده است، اما او لاغر نشده بود و رنگش برنگشته بود، فقط پاهایش ورم کرده بود و سخت نفس میکشید. پیرمرد درباره زنی صحبت میکرد که زمانی در یوش برایش خدمت میآمده و در کنار او مینشسته، و حتی پس از انجام کارهایش، نمیرفته بلکه مینشسته و او را پاییده است.
پیرمرد روی دیوار تکیه داده و خودش را خواب زده بود، و من حالا میپرسم آیا آن زن متوجه حال او شده بود یا خود پیرمرد از ترس مرگ، این داستان را ساخته بود؟ هر چه بود، آخرین چیزی که از او شنیدم، شعر شفاهیاش بود، شعری که خودش در زمان حیات سروده بود. هر روز یا هر دو روز یکبار، سر میزدیم و او آرام و تسلیم به نظر میرسید، در نگاهش چیزی جز رضایت نبود. اما حالا…
توضیح درباره خانه موزه
از تاریخ 8 اردیبهشت 1397، این خانه به موزهای تبدیل شد که محلی برای زنده نگه داشتن خاطرات نسلهایی است که شاید شاهد زندگی این زوج بزرگ ادبیات ایران نبودهاند، اما با ورود به آن احساس حضور جلال و سیمین در هر گوشهای از خانه را تجربه میکنند. هنگام وارد شدن به موزه خانه جلال و سیمین، پس از عبور از حیاط، مجسمه مومی سیمین دانشور در آستانه درب ورودی قرار دارد که روبروی حیاط و حوض زیبا است، گویی بر روی سکویی چوبی قدیمی نشسته و در انتظار است. در داخل ساختمان، در نیمطبقهای که خود جلال آل احمد ساخته، مجسمه مومی او نیز قرار گرفته است، گویی در حال فکر کردن برای نوشتن و خلق اثر جدید است. در واقع، این مکان محل پناهگاه جلال آل احمد و جایی بوده که آثارش را خلق میکرد. خانه جلال و سیمین در سال 1383 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
این خانه مدتها محل تجمع بزرگان ادب ایران، مانند احمد شاملو و نیما یوشیج، و همچنین محل رفتوآمد سیاستمدارانی مانند امام موسی صدر و آیتالله طالقانی بود. در این خانه، هسته مرکزی کانون نویسندگان شکل گرفت و جلسات این کانون در دوره پهلوی در آن برگزار میشد.
در این موزه، مجموعهای از آثار نوشتهشده و ترجمهشده این دو نویسنده گردآوری شده است. مهمترین آثار نگهداریشده در این موزه شامل سووشون اثر سیمین دانشور، مائدههای زمینی اثر آندره ژید ترجمه جلال آل احمد، جزیره سرگردانی اثر سیمین دانشور، غربزدگی اثر جلال آل احمد، کتاب ساربان سرگردان از سیمین دانشور و دیگر آثار این زوج هنری است. علاوه بر این، آثار دیگری نیز در موزه به نمایش گذاشته شده که متعلق به این دو نویسنده است و بیشترشان توسط ویکتوریا دانشور جمعآوری شده است، از جمله حلقههای ازدواج سیمین و جلال، عقدنامه آنها و کارت ملی سیمین دانشور.