کد خبر: 4267

درخشش خواننده آذری با اجرای استاد شجریان

اجرای شگفت‌انگیز خواننده آذری در «صداتو» با تصنیف شیدا همه را شوکه کرد.

در قسمت ۸ برنامه «صداتو»، خواننده آذری حذف‌شده با اجرای قطعه‌ای از شجریان همه را شوکه کرد؛ اجرایی که با شاهکار علی‌اکبر شیدا پیوند خورد.

به گزارش پایگاه خبری گزاره 24

علی اکبر، پسر مرشدعلی، در سال 1259 قمری برابر با 1844 (میلادی) در یکی از پر حادثه‌ترین دوران پادشاهی محمد شاه قاجار در شیراز به دنیا آمد. یک ساله بود که غائله سید علی محمد باب در شیراز بالا گرفت. پنج ساله بود که محمد شاه درگذشت و ناصرالدین شاه تاجگذاری کرد. نه ساله بود که امیر کبیر به قتل رسید. پنجاه و چهار ساله بود که ناصرالدین شاه به قتل رسید و مظفرالدین شاه به تخت نشست (1313). هنگامی که شورش‌های منجر به جنبش مشروطیت بالا گرفت شصت و چهار ساله بود و در سال 1324 در 65 سالگی و در همان سالی که فرمان مشروطیت امضا شد، درگذشت.

شیدا در سال‌های اوج جنبش ادبی موسوم به «بازگشت» رشد کرد. جنبش ادبی بازگشت که برای یک قرن بر شعر دوره قاجار مسلط بود، سازمان دهی خود را مدیون شکل‌گیری انجمن ادبی نشاط بودکه در دوره فتحعلی شاه قاجار توسط میرزا عبدالوهاب نشاط شاعر سرشناس بنیان گذاشته شد.

تا سال‌ها بعد و در دورانی که شیدا تصنیف می‌سرود، این انجمن در اصفهان شاعران بزرگی را تربیت می‌کرد و به دربار می‌فرستاد. میرزا نصرالله شهاب اصفهانی که به تاج الشعرا معروف بود در سال 1254 اصفهان را ترک کرد و به تهران رفت. سروش اصفهانی در سال 1264 به تهران فراخوانده شد.

در سال‌های زندگی علی اکبر شیدا، زندگی حرفه‌ای موسیقی در دست گروه‌های نوازنده یهودی بود که برپا ساختن بساط طرب را در مجالس بر عهده داشتند. اما در کنار این جریان، رواج یافتن سه‌تار به منزله ساز آهنگ سازان و ساز تنهایی دراویش جریان موسیقی دیگری را در کنار گروه‌های نوازنده مرسوم و نوازندگان ترانه‌های محلی به تدریج شکل می‌داد. در سال‌هایی که شیدا سه‌تار می‌نواخت، تنها هفتاد سال از رواج سه‌تار به شکل کنونی آن در ایران می‌گذشت.

اگر بتوانیم دوره‌ای را به عنوان دوره معاصر موسیقی ایرانی بدانیم، بی‌گمان علی اکبر شیدا یکی از پیشگامان چنین دورانی است

متن ترانه تصنیف دوش دوش ( مه لقا )

دوش دوش دوش که آن مه‌لقا

خوش‌ادا، باصفا، باوفا

از برم آمد و بنشست

خدا برده دین و دلم از دست

باز باز باز مرا سوی خود

می‌کشد، می‌برد، می‌زند

با دو چشم با دو چشم مست

خدا ابرویش ابرویش پیوست

آتش اندر دلم بر زد جانم ای دل

زان رخ همچو آذر زد جانم ای دل

سوخت همه خرمنم یکسره جان و تنم

کشته عشقت منم، ای صنم، بد مکن

بیش از این ظلم بی‌حد مکن

جانم بیش از این ظلم بی‌حد مکن

دوش دوش دوش که آن گرد گرد گنبد مینا

آبله‌گون شد دو چشم من ز ثریا

تند تند تند و غضبناک سخت و سرکش و توسن

از در مجلس درآمد آن بت رعنا

روی سپیدش برابر مه گردون

موی سیاهش پسر غم شب یلدا

لعبت شیرین ترش‌رو گر که ننشیند

مدعیانش طمع برند که حلوا

 

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار