«یک نبرد پس از دیگری»: مبارزه، مقاومت و آیندهسازی نسل جدید
فیلم «یک نبرد پس از دیگری»: داستانی پرتنش از مبارزه، مقاومت و آیندهسازی نسل جدید
فیلم «یک نبرد پس از دیگری» داستان مبارزه، مقاومت و آیندهسازی نسل جدید با تمرکز بر زنان سیاهپوست و مسائل اجتماعی و سیاسی را به تصویر میکشد.

فیلم «یک نبرد پس از دیگری» (One Battle After Another) که بر پایه رمان «وینلند» اثر توماس پینچون ساخته شده است، پیامدهای اقدامات دو انقلابی سابق، باب (با بازی لئوناردو دیکاپریو) و پروفیدیا (با بازی تیانا تیلور)، را به تصویر میکشد. در این داستان، دختر نوجوان آنها، ویلا (با بازی چیس اینفینیتی)، هدف تعقیب دشمن قدیمیشان، سرهنگ استیون لاکجاو (با بازی شان پن)، قرار میگیرد. باب که از وضعیت خسته و مشکوک است، در کنار دو انقلابی دیگر، سنسی سرجیو (بنیسیو دل تورو) و دیاندرا (رجینا هال)، تلاش میکند تا دخترش را از چنگ دشمن نجات دهد.
یکی از صحنههای برجسته فیلم، نشان دادن آزادی مهاجران مکزیکی از یک مرکز بازداشت توسط گروه انقلابی فرانس ۷۵ است که بهوضوح به مسائل مربوط به مهاجرت و سیاستهای سرکوبگرانه آمریکا اشاره دارد. اندرسن در این اثر، خشونت سیاسی را تمجید نمیکند، بلکه آن را راهحلی موقت و موقتی نشان میدهد که منجر به تلفات و قربانیان هر دو طرف میشود.
تمرکز اصلی فیلم بر شخصیت باب است، اما داستان در واقع بر نسل بعدی و به ویژه زنان سیاهپوست انقلابی متمرکز است که با موانع و نابرابریهای سیستم روبهرو هستند. ویلا در مسیر مبارزهاش، روحیه انقلابی را در درون خود کشف میکند، و در نهایت، فیلم بر تلاش او برای آزادی و شجاعت نسل جدید تغییرگران تأکید میکند.
با نگاهی واقعی به مسائل اجتماعی و سیاسی، فیلم از کلیشههایی مانند قهرمان سفیدپوست یا «نجاتدهنده نابغه» پرهیز میکند، و این باعث شده است که «یک نبرد پس از دیگری» نه تنها داستانی پرتنش و جذاب باشد، بلکه بازتابی از دغدغههای نسلی باشد که با ترسها و محدودیتهای خود روبهرو است.