کد خبر: 35307

۱۰ فیلم هیجان‌انگیز که هرگز خسته‌تان نمی‌کند

10 فیلم بدون یک لحظه خسته‌کننده که تماشای آن‌ها شما را هیجان‌زده نگه می‌دارد

فیلم‌های بدون لحظه خسته‌کننده، هیجان‌انگیز و پرکشش، تجربه‌ای بی‌نظیر و ماندگار برای تماشاگران رقم می‌زنند.

10 فیلم بدون یک لحظه خسته‌کننده که تماشای آن‌ها شما را هیجان‌زده نگه می‌دارد

حتی فیلم‌های کلاسیک نیز ممکن است شامل چند صحنه‌ی کند و کسل‌کننده باشند، اما در مقابل، فیلم‌هایی وجود دارند، به‌خصوص در ژانر هیجانی، که از ابتدا تا انتها مملو از لحظه‌های جذاب و تماشایی هستند. فیلم‌های اکشن و هیجانی معمولاً در این دسته جای می‌گیرند، زیرا سرعت بالای روایت باعث می‌شود همه چیز تند و تیز و پرهیجان به نظر برسد. در ژانرهای دیگر نیز نمونه‌های موفقی وجود دارد.

با این حال، آیا می‌دانید؟ گاهی اوقات، اکشن بیش‌از‌حد هم می‌تواند به اندازه‌ی یک درام کند و حوصله‌سربر باشد. بنابراین، فیلم‌سازان باید راه‌هایی بیابند تا تماشاگر را درگیر نگه دارند و سطح هیجان را حفظ کنند. فیلم‌هایی که بتوانند بین اکشن پرتنش، عشق، طنز یا یک معمای جذاب تعادل برقرار کنند، معمولاً همان‌هایی هستند که تماشاگران بارها و بارها تمایل دارند آن‌ها را ببینند. پس بیایید نگاهی بیندازیم به ده فیلمی که به سختی می‌توان در آن‌ها اثری از کسالت و خستگی پیدا کرد. با ما همراه باشید.

ترمیناتور ۲: روز داوری (۱۹۹۱) – ادامه‌ی علمی-تخیلی جیمز کامرون که تمامی جنبه‌ها را به سطحی بالاتر ارتقاء می‌دهد.

اگر به دنبال تماشای یک دنباله سینمایی هستید که از نسخه اولیه‌اش پیشی می‌گیرد، حتماً این فیلم را از دست ندهید.

جیمز کامرون همیشه در خلق صحنه‌های بصری خیره‌کننده در سینما تیزبینی خاصی داشته است. این ویژگی در آثار اولیه‌اش در ژانر علمی‌تخیلی و اکشن کاملاً مشهود است. اگرچه فیلم اول «ترمیناتور» خود به‌تنهایی هیجان‌انگیز بود، اما «ترمیناتور ۲: روز داوری» سطح هیجان را چندین پله ارتقا می‌دهد و اغلب به عنوان یکی از برترین دنباله‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود.

در این قسمت، آرنولد شوارتزنگر فرصت دارد تا نقش «قهرمان خوب» را بازی کند و از جذابیت طبیعی و شخصیت آرامش بهره‌مند شود. حتی با بازی نقش یک ماشین بی‌احساس، تماشاگران به آسانی با او ارتباط برقرار می‌کنند. با توجه به داستان ساده اما سرگرم‌کننده، «ترمیناتور ۲» بیشتر وقت خود را صرف صحنه‌های اکشن فوق‌العاده می‌کند که پس از سال‌ها هنوز هم به‌طرز شگفت‌انگیزی دیدنی و جذاب باقی مانده‌اند.

۹. بازگشت به آینده (۱۹۸۵) – سفر هیجان‌انگیز داک و مارتی با سرعتی بالا و بدون توقف ادامه دارد.

سفری در زمان که با طنز، هیجان و نوستالژی آمیخته شده است و حتی فرصت برای پلک زدن نمی‌گذارد

بازگشت به آینده، یک اثر علمی‌-تخیلی سرگرم‌کننده است که با طنز فراوان و صحنه‌های اکشن پرهیجان ترکیب شده و تمامی این عناصر را در قالب داستانی کوتاه و هوشمندانه ارائه می‌دهد که حتی لحظه‌ای هدر نمی‌رود. از همان ابتدا، فیلم با ریتمی پیوسته و سریع پیش می‌رود؛ گویی کارگردان می‌داند دقیقاً به کجا می‌خواهد برسد.

نکته‌ی قابل توجه، تعداد لحظات نمادین در این فیلم است؛ از اولین سفر با دلورین گرفته تا نواختن گیتار مارتی در مراسم رقص، و دیگر صحنه‌های فراموش‌نشدنی. هر صحنه به پیشبرد داستان کمک می‌کند و اغلب یا با شوخی‌های هوشمندانه همراه است یا پر از هیجان و انرژی است.

۸. مکس دیوانه: جاده خشم (۲۰۱۵) – یک دنباله وفادار که مستقیماً از همان نقطه‌ای که مجموعه قبلی رها شده بود، ادامه می‌یابد.

یک تعقیب و گریز بی‌وقفه در دل بیابان، تصویری از دنیایی دیوانه، خشن و نفس‌گیر

با وجود فاصله سی ساله بین فیلم‌های «فراتر از طوفان شنی» (Beyond Thunderdome) و «جاده‌ی خشم» (Fury Road)، مجموعه‌ی مکس دیوانه با حس نادر و خاصی از هدف‌مندی و انسجام بازمی‌گردد. جورج میلر ثابت کرد که در طول این سال‌ها هیچ‌گاه توانایی‌هایش در ژانر اکشن کاهش نیافته است، حتی اگر آثار شاخص او در این مدت شامل فیلم‌هایی مانند «بِیب» (Babe) و «خوش‌قدم» (Happy Feet) بوده باشند.

«جاده‌ی خشم» در اصل یک تعقیب و گریز طولانی است، اما هرگز تکراری یا پیش‌پیش‌بینی‌پذیر نمی‌شود. جهان‌سازی خلاقانه‌ای که غالباً در پس‌زمینه جریان دارد، عمق بیشتری به داستان می‌بخشد و احساس اضطراب و درام را در فرار نومیدانه‌ی فیوریوسا از چنگ ایمورتان جو افزایش می‌دهد. بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه عملی و طراحی بی‌نظیر صحنه‌های بدل‌کاری، این فیلم را به یک اثر کلاسیک در ژانر اکشن تبدیل کرده است.

شوالیه‌ی تاریکی (۲۰۰۸) – دومین اثر بتمن ساخته کریستوفر نولان است که حتی یک لحظه از زمان خود را تلف نمی‌کند.

وقتی قهرمان و ضدقهرمان هر دو به طور مساوی شما را مجذوب خود می‌کنند، نشان‌دهنده‌ی یک اثر هنری بی‌نظیر است.

همیشه در مورد بهترین فیلم‌های کریستوفر نولان بحث‌هایی صورت می‌گیرد. فیلم اوپنهایمر (Oppenheimer) برنده‌ی جایزه اسکار شده است و تریلرهایی مانند ممنتو (Memento) و تلقین (Inception) مفاهیم پیچیده و جذابی را مورد بررسی قرار می‌دهند، اما در زمینه سرگرمی بی‌نظیر، شکست ناپذیری شوالیه‌ی تاریکی (The Dark Knight) کار آسانی نیست. قسمت دوم از سه‌گانه‌ی بتمن نولان تأثیر قابل توجهی بر شکل‌گیری ژانر ابرقهرمانی داشته است.

از همان صحنه‌ی آغازین، که سرقت پیچیده‌ی بانک توسط جوکر رخ می‌دهد، شوالیه‌ی تاریکی بر پایه‌ی نبرد ایدئولوژیک بین او و بتمن ساخته شده است. این مبارزه‌ی فکری در قالب درگیری‌های هیجان‌انگیز و آزمایش‌های اجتماعی تاریک روایت می‌شود، و نولان در کنار صحنه‌های اکشن بزرگ، لحظاتی آرام و درونی نیز خلق می‌کند که به اندازه‌ی صحنه‌های پرتنش، تأثیرگذار و تماشایی هستند.

در بعدازظهر سگی (۱۹۷۵)، آل پاچینو با اجرای بی‌نظیر خود در یک تریلر جنایی مهیج، توانست حضوری درخشان داشته باشد.

داستانی واقعی با تنش مداوم و بازی خیره‌کننده آل پاچینو که مدت‌ها در خاطر شما باقی خواهد ماند

بعدازظهر سگی (Dog Day Afternoon) یکی از برترین فیلم‌های ژانر سرقت در تاریخ سینما است، و وقتی بدانیم بر اساس رویدادی واقعی ساخته شده است، جذابیت آن دوچندان می‌شود. آل پاچینو و جان کازال، پس از همکاری در دو قسمت اولیه سریال پدرخوانده، این‌بار نقش دو سارق ناپخته و عصبی را ایفا می‌کنند که پس از ورود پلیس، مجبور می‌شوند در یک بانک در بروکلین گروگان‌گیری کنند.

در ابتدای فیلم، فضایی کمدی و پرهیاهو حاکم است و پاچینو یکی از بهترین بازی‌های دوران حرفه‌ای‌اش را ارائه می‌دهد. او در حالی که روی سطح صاف و سرخ‌فام بانک سر می‌خورد، همزمان با گروگان‌ها، مذاکره‌کنندگان پلیس در خارج و هم‌دست ناآرامش با انگشتی آماده‌ی شلیک، در حال تعامل هستند. اما این فضای طنزآلود به تدریج جای خود را به تریلری پرتنش و پراضطراب می‌دهد.

ویپلش (۲۰۱۴) - تریلری پرتنش و مهیج ساخته دیمین شزل که با ریتمی بی‌نظیر و هماهنگ پیش می‌رود.

درام موسیقایی‌ای که همچون ضرب‌آهنگی سریع، قلبتان را به تپش می‌اندازد و اجازه آرامش نمی‌دهد

ویپلش (Whiplash) با دقتی بی‌نظیر ریتم خود را حفظ می‌کند، همانطور که انتظار می‌رود از فیلمی درباره‌ی یک درامر. نه عجله دارد و نه دچار توقف می‌شود. داستان رابطه‌ی ناسالم و پرتنش یک هنرجوی جوان با مربی سرسختش، به شکل شگفت‌انگیزی هیجان‌انگیز و جذاب است. دیمین شزل توانسته است نواختن درامز را به مهم‌ترین موضوع جهان تبدیل کند.

با فیلمنامه‌ای هوشمندانه و بازی‌های درخشان مایلز تلر و جی. کی. سیمونز، فیلم رابطه‌ای پیچیده و پرتنش میان معلم و شاگرد را به تصویر می‌کشد. موضوعاتی مانند روابط آزاردهنده، اشتیاق به کمال، و معنای رنج و سختی برای انسان‌ها، بدون کاهش ریتم و چابکی فیلم، مورد بررسی قرار می‌گیرند.

۴. رفقای خوب (۱۹۹۰) – نگاهی تیز و بی‌پرده به زندگی یک گانگستر از منظر مارتین اسکورسیزی

یک روایت سریع، خشن و جذاب از دنیای مافیا که به عمق روان شخصیت‌ها نفوذ می‌کند.

فیلم‌های جنایی از زمان اکران رفقای خوب (Goodfellas) تلاش کرده‌اند این ژانر را بازآفرینی کنند، اما مهارت اسکورسیزی در ترکیب کمدی سیاه با داستان‌های پیچیده کار آسانی نیست. او صحنه‌هایی را که ممکن بود عادی به نظر برسند، به لحظاتی جذاب و تماشایی از زندگی پرخطر تبدیل می‌کند و در این مسیر، گروه بازیگری فوق‌العاده‌ای را همراه خود دارد.

رفقای خوب پر از دیالوگ‌های ماندگار و واقعی است که چهره‌ای انسانی به گانگسترهای خشن می‌بخشد. اسکورسیزی به‌جای اینکه شخصیت‌ها را کاریکاتوری اغراق‌شده نشان دهد، آن‌ها را محصول محیطی می‌داند که در آن رشد یافته‌اند؛ افرادی که با تمام وجود می‌خواهند بخشی از یک «جایگاه» باشند. این فیلم نمونه‌ای عالی از سبک اسکورسیزی در تمرکز بر شروع و پایان داستان است؛ سفری پرهیجان که تماشاگر را تا آخرین لحظه همراه خود نگه می‌دارد.

مهاجمان صندوق گمشده (۱۹۸۱) نخستین قسمت از مجموعه ایندیانا جونز است که با ماجرایی هیجان‌انگیز و بی‌نظیر، توانسته است جایگاه ویژه‌ای در دنیای سینما پیدا کند.

ماجراجویی بی‌نظیر سینمایی با شخصیت ایندیانا جونز که هر صحنه‌اش یک اثر کلاسیک است

اولین قسمت از مجموعه ایندیانا جونز با صحنه‌ی نمادین غلتیدن روی صخره آغاز می‌شود و در نهایت با صحنه‌ی معروف ذوب شدن چهره‌ها پایان می‌یابد. در فاصله‌ی این دو صحنه‌ی فراموش‌نشدنی، استیون اسپیلبرگ مجموعه‌ای از صحنه‌های بی‌نظیر و خاطره‌انگیز خلق می‌کند؛ صحنه‌هایی پر از اکشن، عشق، طنز و ماجراجویی‌هایی که یادآور سینمای کلاسیک دهه‌های گذشته است.

فیلم مهاجمان صندوق گمشده نمونه‌ای درخشان از توانایی و درک عمیق اسپیلبرگ نسبت به هنر سینما است. او با حس شهودی و مهارت خاص خود، قادر است لحظاتی خیره‌کننده و ماندگار را از دل هر داستانی بیرون بکشد. زمانی که داستانی جذاب و پرماجرا در اختیارش قرار می‌گیرد، نتیجه چیزی جز اثری محبوب و تماشاگرپسند نیست.

هات فاز (۲۰۰۷) – یک کمدی اکشن از ادگار رایت که با تعادل بی‌نظیر خود توجه‌ها را جلب می‌کند.

فیلم هات فاز یک اثر پرانرژی و خنده‌دار است که با ترکیب طنز و صحنه‌های تیراندازی، فراتر از یک تقلید ژانری معمول ظاهر می‌شود.

این اثر، برداشت طنزآمیز ادگار رایت از ژانر اکشن است، اما همان‌طور که در آثار قبلی او مانند شانِ مردگان و پایان دنیا شاهد بودیم، در اینجا نیز ارادت عمیق او به آثار کلاسیک دیده می‌شود. او در حالی که کلیشه‌ها و اغراق‌های رایج این ژانر را با شوخ‌طبعی نقد می‌کند، صحنه‌هایی هیجان‌انگیز از تیراندازی‌ها و تعقیب‌و‌گریزهای نفس‌گیر را در فیلم جای داده است.

هات فاز سرشار از دیالوگ‌های ماندگار است، و شیمی بی‌نظیر بین سایمون پگ و نیک فراست در نقش دو همکار پلیس، لحظات طنز فراوانی خلق می‌کند. آن‌ها کاری می‌کنند که در هر صحنه‌ای از فیلم، چیزی برای خندیدن وجود داشته باشد، حتی در بخش‌هایی که به توطئه‌های جنایی تاریک در شهر ساندفورد می‌پردازد.

درام جنگی هیجان‌انگیز ساخته سم مندس در سال ۲۰۱۹، که تماشاگر را به عمق سنگرها و میدان‌های نبرد می‌کشاند.

این اثر تصویری و احساسی شما را مستقیماً در قلب میدان نبرد جنگ جهانی اول قرار می‌دهد و تا لحظه‌ی آخر شما را رها نمی‌کند.

فیلم ۱۹۱۷ به گونه‌ای ساخته شده است که گویی تمام صحنه‌ها در یک برداشت پیوسته ضبط شده است. این تکنیک، فضایی بسیار غوطه‌ورکننده و نفس‌گیر ایجاد می‌کند. دوربین بی‌وقفه دو سرباز جوان را در مأموریتی پرخطر در دل سنگرهای جنگ جهانی اول دنبال می‌کند. داستان پرتنش و هیجان‌انگیز این فیلم، بر اساس روایتی واقعی است که پدربزرگ سم مندس برای او نقل کرده بود.

پایان فیلم ۱۹۱۷ تنها لحظه‌ای است که کمی از فشار و تنش خفه‌کننده‌ی آن کاسته می‌شود، اما حتی این پایان تلخ و شیرین هم حس یک پیروزی واقعی را منتقل نمی‌کند. پس از گذراندن این سفر، از نظر جسمی و روانی، مشخص است که داستان اسکوفیلد به یک پایان آرام یا روشن نرسیده است. برای تماشاگران نیز کاملاً قابل درک است اگر پس از تماشای فیلم، نیاز به مدتی برای استراحت و نفس کشیدن داشته باشند.

کدام فیلم را می‌شناسید که در آن هیچ صحنه‌ای خسته‌کننده نباشد؟

در دنیای سینما، بسیاری از فیلم‌ها ممکن است با سکانس‌های طولانی، صحنه‌های بی‌ربط یا ریتم نامتعادل، تمرکز تماشاگر را از بین ببرند، اما برخی آثار هستند که از ابتدا تا انتها، قلب مخاطب را به تپش می‌اندازند و حتی فرصت برای پلک زدن نمی‌گذارند. این فیلم‌ها نه تنها با اکشن پیوسته یا تعلیق‌های روانشناختی، بلکه با روایت‌های هوشمندانه، شخصیت‌پردازی‌های عمیق و اجرای فنی بی‌نظیر، مرز بین سرگرمی و هنر را کم‌رنگ می‌کنند.

چه در میدان‌های جنگ ۱۹۱۷ باشید، چه در تعقیب‌وگریزهای پرسرعت در فیلم مکس دیوانه، یا در دل گروه‌های مافیایی در رفقای خوب، این آثار ثابت می‌کنند سینما می‌تواند همانند یک قطعه موسیقی بی‌نقص، ریتمی پیوسته و منسجم داشته باشد. هر صحنه باید دارای هدفی مشخص باشد؛ و زمانی که همه عناصر با هدف و ضرب‌آهنگ مناسب پیش بروند، نتیجه چیزی است که نه تنها تماشاگر را سرگرم می‌کند، بلکه مدت‌ها در ذهن او باقی می‌ماند.

این آثار به ما یادآوری می‌کنند که سینمای بزرگ تنها به ایده‌های عمیق یا جلوه‌های بصری خیره‌کننده محدود نمی‌شود، بلکه در توانایی نگه‌داشتن تمرکز، ایجاد هم‌دلی و خلق تجربه‌ای بی‌وقفه نهفته است. پس اگر به دنبال فیلم‌هایی هستید که حتی یک لحظه‌ی بی‌حوصله در آن نباشد، این فهرست آغاز خوبی برای کشف چنین آثاری است.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار