کد خبر: 35830

۱۰ نبرد حماسی تلویزیونی که تاریخ ساز شدند

۱۰ نبرد حماسی و به‌یادماندنی تلویزیون که نفس‌ها را در سینه حبس می‌کنند

برترین صحنه‌های نبرد تلویزیونی از سریال‌های فانتزی، علمی‌تخیلی و جنگی که تاریخ را رقم زده‌اند، در قالب‌های حماسی، واقعی و تاثیرگذار.

۱۰ نبرد حماسی و به‌یادماندنی تلویزیون که نفس‌ها را در سینه حبس می‌کنند

صحنه‌های نبرد هیجان‌انگیز یکی از عناصر اصلی ژانر جنگ هستند، اما بسیاری از سریال‌های تلویزیونی در نشان دادن عظمت و شکوه جنگ حتی از فیلم‌های جنگی نیز پیشی گرفته‌اند؛ به ویژه به خاطر زمانی که به تماشاگران اختصاص می‌دهند تا با شخصیت‌ها ارتباط عمیق‌تری برقرار کنند. با این حال، نبردها محدود به ژانر جنگ نیستند و بسیاری از به‌یادماندنی‌ترین نبردهای تاریخ تلویزیون در آثار فانتزی و علمی‌تخیلی رخ داده‌اند.

تعیین اینکه چه چیزی یک صحنه نبرد تلویزیونی را بسیار خاص می‌کند، همیشه کار ساده‌ای نیست. با این حال، نبردهایی که در مقیاس حماسی اتفاق می‌افتند معمولاً دستاورد بزرگی در زمینه جلوه‌های ویژه بصری و عملی محسوب می‌شوند. همچنین، صحنه‌هایی که توانایی انتقال احساسات و وضعیت را به خوبی دارند، تقریباً همواره ضروری هستند. بهترین این نبردها به سکانس‌هایی تبدیل می‌شوند که برای همیشه در ذهن تماشاگران باقی می‌مانند.

معرکه‌ی اسکندریه

در فصل ششم سریال The Walking Dead، نبرد الکساندریا با عنوان No Way Out به نمایش درآمد؛ نبردی که از همان لحظه‌ای که زامبی‌ها موفق شدند حصارها را بشکنند، تاثیر عمیقی بر تماشاگران گذاشت. این صحنه نشان داد چگونه یک فرد می‌تواند منشا الهام برای اتحاد یک جامعه باشد و پیروزی را از دشمنی که تصور می‌شد شکست‌ناپذیر است، ربود. با ورود ریک به میدان، دیگران یکی پس از دیگری با شجاعت وارد عمل شدند.

در کنار لحظه‌ی شلیک موشک‌انداز RPG توسط داریل که یکی از اوج‌های اپیزود بود، کلیپ‌هایی که در آن شخصیت‌ها در حال مبارزه نشان داده می‌شدند، تبدیل به صحنه‌ای نمادین برای سریال شد و در عین حال یکی از کم‌توجه‌ترین و نادیده‌گرفته‌ترین صحنه‌های آن است. نقش دنیس نیز قابل تحسین است؛ او در نقش یک پزشک صحرایی، با آرامش و تمرکز بر کارل جراحی انجام می‌داد، در حالی که نبرد بیرون از اتاق همچنان ادامه داشت و شعله‌ور بود.

نبرد در آرامگاه روک

این نبرد اولین مواجهه بزرگ در اسپین‌آف House of the Dragon بود که بر خاندان تارگرین تمرکز داشت. یکی از نکات کلیدی که این سریال و همچنین Game of Thrones باید به‌درستی به آن می‌پرداختند، نحوه‌ی نمایش اژدهاها بود؛ موجوداتی که سال‌ها تنها وعده حضور و قدرتشان داده شده بود. نبرد Rook’s Rest دقیقاً همان چیزی بود که کمبودهای سریال اصلی را جبران کرد.

در این صحنه، حملات هوایی همزمان با نبرد در زمین و در آسمان انجام می‌شد و جزئیات بیشتری مانند نعره‌ها و صداهای اژدهاها، به غنای دنیای داستانی افزود. مقیاس حماسی این نبرد باعث شد House of the Dragon در این بخش کاملاً از Game of Thrones پیشی بگیرد، اگرچه سریال اصلی میراثی قابل توجه به جای گذاشته بود.

مبارزه با نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا

سریال Black Sails گاهی اوقات حتی از مجموعه سینمایی دزدان دریایی کارائیب برتری یافته است، چرا که به جزئیات تاریخی توجه ویژه‌ای دارد. این سریال کمتر شناخته‌شده، که موضوع دزدان دریایی را بررسی می‌کند، داستان چند شخصیت واقعی را دنبال می‌کند و شامل نبردهای دریایی چشمگیری است. یکی از تاریخ‌نگاران متخصص در زمینه دزدان دریایی، یکی از نبردهای این سریال را تحسین کرده و اعلام کرده بود که این صحنه «از دقت تاریخی بسیار بالایی برخوردار است».

فینال فصل سوم، که در آن خدمه‌ی دزدان دریایی با نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا روبه‌رو می‌شوند، یکی از بهترین سکانس‌های نبرد دریایی در میان تمام سریال‌ها را ارائه می‌دهد و در عین حال مسیر داستانی شخصیت‌های اصلی دزدان دریایی را نیز به پایان می‌رساند. همچنین، سریال Black Sails لحظه‌ای فوق‌العاده و نسبتاً دقیق از نظر تاریخی برای شخصیت بانی رقم می‌زند؛ جایی که او با حمله‌ای وحشیانه به سربازان بریتانیایی یورش می‌برد و همان‌طور که شاهدان عینی درباره‌ی نبردهای واقعی بانی روایت کرده‌اند، با همان شدت و خشونت می‌جنگد.

نبرد نیو کاپریکا

سریال Battlestar Galactica شامل نبردهای حماسی متعددی است، اما نبرد در New Caprica هنوز هم پس از سال‌ها به عنوان یکی از چشمگیرترین‌ها شناخته می‌شود. در این واقعه، نیروهای کلونیال و سایلون‌ها درگیر نبردی سخت در منطقه New Caprica می‌شوند، جایی که بیشتر رویدادهای مهم داستان رخ می‌دهد. اگرچه معمولا صحنه‌های بزرگ و پرهیجان نبردها توجه زیادی را جلب می‌کنند، نبرد در New Caprica به خاطر یک حرکت استثنایی و تاثیرگذار شهرت یافته است.

مانور آداما در سریال Battlestar Galactica یکی از بهترین صحنه‌های علمی‌تخیلی است، زیرا نشان می‌دهد که فرد تا چه اندازه آماده است برای نجات دیگران قدم بردارد. در این صحنه، آداما سفینه‌اش را در حالت سقوط آزاد قرار می‌دهد، جنگنده‌های Viper را برای کمک به نیروهای زمینی اعزام می‌کند و پس از آن به فضا بازمی‌گردد. این نبرد تمامی جنبه‌های جنگ را به تصویر می‌کشد، از ماشین‌های عظیم و درگیری‌های مستقیم نیروها گرفته تا ریسک بزرگ یک انسان برای نجات دیگران.

جنگ اهریمنی‌ها

سریال Spartacus از نظر تاریخی چندان دقیق نیست و بیشتر به عنوان بازآفرینی تخیلی تاریخ شناخته می‌شود تا روایت وفادارانه آن. این موضوع سبب شده است که برخی منتقدان دیدگاه منفی نسبت به آن داشته باشند و گاهی مخاطبان را دچار تردید و دوگانگی کند. با این حال، برای نشان دادن فداکاری، شجاعت و لحظات پرتنش، دقت تاریخی ضروری نیست؛ و Spartacus در هر فصل این ارزش‌ها را به بهترین شکل ممکن به تصویر می‌کشد.

در قسمت نهایی، اسپارتاکوس نقش رهبری قیام بردگان علیه رومی‌ها را بر عهده می‌گیرد؛ نبردی که در آن شخصیت‌ها با شرایطی تقریبا ناامیدکننده روبه‌رو می‌شوند. این نبرد منجر به فرار برخی شخصیت‌ها شد، اما بسیاری دیگر، از جمله خود اسپارتاکوس، جان خود را از دست دادند. با این حال، این صحنه یکی از بهترین سکانس‌های جنگی در تلویزیون است، زیرا بر اهمیت ارزش آزادی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که در هر دوره تاریخی، این ارزش قابل فداکاری است.

نبرد ناصریه

نبرد ناصرِیَه یکی از دقیق‌ترین و واقعی‌ترین صحنه‌های نبرد در تلویزیون است و یکی از نقاط قوت تیم سازنده‌ی سریال Generation Kill این بود که توانستند با افرادی که در آن نبرد حضور داشتند مشورت کنند. نمایش این نبرد تنها پنج سال پس از واقعه واقعی آن روی آنتن رفت؛ تصمیمی که ممکن بود مخاطرات زیادی داشته باشد، اما صحنه‌ها توسط تفنگداران دریایی که درگیر نبرد بودند، مورد تحسین قرار گرفت.

در این سکانس، تنش بی‌وقفه برقرار است و تماشاگر را همواره در حالت اضطراب نگه می‌دارد، زیرا نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا در حال پیشروی به سمت بغداد، در کمین دشمن قرار می‌گیرند. آن‌ها در هر فرصت ممکن از پوشش‌های طبیعی برای پنهان‌شدن بهره می‌برند و در عین حال با فناوری‌های غیرقابل اعتماد دست و پنجه نرم می‌کنند؛ موضوعی که توسط خود نیروهای واقعی نیز تأیید شده است. نبرد همچنان ادامه دارد و واقعیت تلخ تلفات غیرنظامیان را به تصویر می‌کشد؛ چیزی که برای بسیاری از سربازانی که با اشتیاق وارد میدان جنگ شده بودند، بسیار هولناک و ترسناک است.

بازی‌های دشمن‌تراش

افرادی که جنگ واقعی را تجربه نکرده‌اند، اغلب آن را با یک بازی مقایسه می‌کنند، اما برخی از برترین صحنه‌های نبرد در تاریخ تلویزیون واقعیت و وحشت‌های جنگ را به تصویر می‌کشند؛ بدون توجه به ژانر سریال. در اپیزود Nemesis Games از سریال The Expanse، یکی از بهترین اجراهای علمی‌تخیلی تلویزیونی ارائه شده است که شامل یکی از احساسی‌ترین صحنه‌های نبرد تاریخ است.

شرایط برای شخصیت‌ها هم در سطح فردی و هم در ابعاد میان‌سیاره‌ای بسیار پرخطر است. لحظات تاثیرگذارتر مربوط به نائومی است؛ زمانی که در سفینه‌ای گرفتار می‌شود که برای انفجار آماده‌سازی شده، اما با این حال موفق می‌شود خدمه‌ی Rocinante را هشدار دهد و تا مرز مرگ پیش می‌رود. این صحنه‌ها، در حالی که زمینه‌ساز پایان سریال هستند، به‌طور ماهرانه‌ای هزینه‌های انسانی جنگ را نشان می‌دهند.

محاصره پاریس

در اوج سریال Vikings، بهترین لحظه رگنار در جریان محاصره‌ی پاریس رخ می‌دهد. او با هوشمندی و نبوغ خود نشان می‌دهد که چطور می‌تواند در قالب مراسم غسل تعمید، درون تابوتی قرار گیرد و به پاریس وارد شود؛ این تابوت در واقع نقش اسب تروا را بازی می‌کند. هرچند این نقشه در واقعیت تاریخی وجود داشته است، اما طرح اصلی توسط رگنار نبوده است. با این حال، این تغییر استراتژیک تأثیری بر جذابیت صحنه‌های نبرد نداشته و آن را به یکی از بهترین صحنه‌های تاریخ تلویزیون تبدیل کرده است.

این نبرد در طول سه قسمت از سریال Vikings به تصویر کشیده می‌شود و تلاش‌ها و شکست‌های متعدد برای تصرف پاریس را نشان می‌دهد. حتی بهترین صحنه‌های جنگی ممکن است اگر تمرکز صرف بر خشونت باشد، بیش از حد طولانی به نظر برسند. اما این سه قسمت با تمرکز بر استراتژی و برنامه‌ریزی در هر دو طرف، موفق شده‌اند نه تنها به عنوان یک دستاورد برجسته برای سریال بلکه برای کل تلویزیون شناخته شوند.

نبرد سربازان بی‌نام

سریال Game of Thrones صحنه‌های نبرد بی‌نظیری دارد، اما نبرد Battle of the Bastards به عنوان یکی از برترین صحنه‌های نبرد در تاریخ تلویزیون شناخته می‌شود. در این قسمت، جان اسنو در مقابل رمزی بولتون، فردی سادیست و با ارتشی عظیم، قرار می‌گیرد. این نبرد در طول کل اپیزود ادامه دارد و شامل درگیری‌های نزدیک، حضور صدها بازیگر فرعی، جلوه‌های ویژه و شانس تقریباً غیرممکن برای پیروزی است.

یکی از دلایلی که نبرد Battle of the Bastards را بسیار جذاب می‌کند، تأثیرگذاری احساسی رمزی است؛ این اپیزود نمونه‌ای کلاسیک از نبرد میان قهرمان و ضدقهرمان در مقیاسی حماسی و بزرگ است. اگرچه مرگ ریکون، محرک دلخراش شروع نبرد بود، اما پایان نهایی، بی‌رحمانه و در عین حال منطقی، پایان‌بندی رضایت‌بخش و تحسین‌برانگیزی برای یکی از منفورترین شخصیت‌های سریال محسوب می‌شود.

نبرد کارنتان

سریال Band of Brothers یکی از بهترین مجموعه‌های تلویزیونی است که با دقت و واقع‌گرایی، جنایات و وحشت‌های جنگ را به تصویر می‌کشد. این موفقیت به‌واسطه‌ی بازی‌های بی‌نظیر گروه بازیگران و توجه دقیق به جزئیات است که سریال را هر چه بیشتر واقعی و باورپذیر می‌سازد. در میان صحنه‌های نبرد این سریال، نبرد Carentan به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین‌ها شناخته می‌شود.

در این نبرد، گروه Easy تلاش می‌کند شهر فرانسوی Carentan را از کنترل نیروهای آلمانی خارج کند. صحنه‌ها به خوبی ترس و خستگی بی‌وقفه‌ی سربازان را نشان می‌دهند، همان‌طور که آن‌ها در مسیر نبردهای مختلف قرار می‌گیرند. تمرکز این قسمت بر روی سرباز بلایت است که در جریان جنگ دچار فلج شدن می‌شود و علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را تجربه می‌کند. جلوه‌های بصری خیره‌کننده و لحظات احساسی و تأثیرگذار، این قسمت را به عنوان یکی از بهترین صحنه‌های نبرد در تاریخ تلویزیون معرفی کرده‌اند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار