پرویز پرستویی: بازیگری وظیفهای مقدس و سختی مردهشور
پرویز پرستویی: بازیگری برای من یعنی مردهشوری و وظیفهای مقدس؛ ۷۰ سال عمر و نگران فرصتهای از دست رفته
پرویز پرستویی: بازیگری وظیفهای مقدس است، سختی کار مردهشور، عشق به هنر و خدمت به مردم مهمترین اصول من است.

پرویز پرستویی، یکی از محبوبترین بازیگران سینما، در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار داشت: من هرگز از بازیگری کنار نمیروم و قصد ندارم برگردم. برای من، بازیگری تنها یک شغل نیست؛ بلکه جزو وظایف و وظایف من است. با توجه به اینکه ۷۰ سال عمر کردهام و ۵۶ سال است که در این حرفه فعالیت میکنم، معتقدم که از این هنر برای زندهماندن و ادامه زندگی بهره میبرم. بنابراین، تا زمانی که سالم باشم و بتوانم فکر کنم، راه بروم و صحبت کنم، بازیگری برای من یک وظیفه است و در خلوت خود نگران این هستم که شاید عمرم به پایان برسد و فرصت انجام بسیاری از کارهای مهم را از دست دادهام. من عاشق کار کردن هستم و دوست دارم بلافاصله پس از انجام یک پروژه، پروژه بعدی را آغاز کنم، البته مهم است که چه نوع کاری باشد.
متأسفانه، چهار سال و نیم است که فعالیتی نداشتهام، و این وضعیت برایم ناراحتکننده است، همانطور که برای بسیاری دیگر نیز اینگونه است. اما در برخی مواقع، خودم ترجیح میدهم استراحت کنم، چون به خودم تعهد دارم و این حرفها شعار نیست؛ بلکه اعتقاد راسخ من است و نسخهای برای دیگران نیست. ما نسلی هستیم که از بزرگانمان آموختهایم که هنرمند باید دستنیافتنی باشد، نه به معنای پنهان کردن خود یا دیده نشدن در جامعه. من خودم شخصاً خرید خانه را کاملاً شخصاً انجام دادهام و با مردم در ارتباط مستقیم هستم.
در کشورهای دیگر، اگر کسی هنرپیشه باشد، یعنی یک آرتیست است، اما در اینجا تعبیر دیگری دارد. من خودم را مثال میزنم؛ برای من، هنرپیشه یعنی مردهشور. کار مردهشور سخت است و شغل شریف و ارزشمندی است، چون هر کسی نمیتواند آن را انجام دهد. مردهشور، فارغ از اینکه چه کسی را میشوید، چه شاه باشد چه گدا یا پزشک، باید کارش را انجام دهد و از آن کوتاهی نمیکند. در دنیای هنر هم، به نظر من، هنرپیشه یعنی مردهشور؛ پول بدهید تا بازی کند، اما من با پول خوب بازی نمیکنم، با کار خوب بازی میکنم. ترجیح میدهم به کارهای باکیفیت و پرکار اعتقاد داشته باشم و احترام به مخاطب را در اولویت قرار دهم.
اینکه چند سالی کار نکردهام، مربوط به همان چهار سال و نیم نیست؛ بلکه از سال ۶۲ به بعد، در فواصل مختلف فعالیت نداشتهام. برای من مهم است که با چه کسی و در چه پروژهای کار میکنم؛ این تنها شعار نیست، بلکه باور دارم که هنر باید در خدمت مردم باشد. بر این باورم که اگر طبق این اصول حرکت کنم، هر روز مشتاق کار کردن هستم. همچنین، نباید تصور کنید که در این مدت، یعنی همان چهار سال و نیم، هیچ کار دیگری انجام ندادهام و تمام این زمان در انزوا و افسردگی گذشت؛ من اصلاً افسردگی را نمیفهمم. در تمام مدت غیبت از صحنه، در مناطق محروم فعالیت میکردم.