حاشیهها و دعواهای جناحی در عرصه فرهنگ و ارشاد
از معاونت تا وزارتخانه: حاشیهها و دعواهای جناحی در عرصه فرهنگ و ارشاد
تحلیل حاشیهها، دعواهای جناحی و برکناری نادره رضایی، نشاندهنده سیاستزدگی در عرصه فرهنگ و ارشاد است.

در طول بیست سال گذشته، گفته شده است که معنای جناحهای سیاسی در ایران از بین رفته است، تا زمانی که جناح جدیدی وارد عرصه شد. قرار بر این بود که هر رویدادی را سیاسی نکنیم، اما این خواسته در عمل همواره از مردم درخواست میشد. مدتها بود که به عادت همیشگیمان عادت کرده بودیم و سعی میکردیم چیزها را سیاسی نکنیم. با ورود جناح جدید، اما عادتها دوباره بازگشتند و ما تنها نظارهگر درگیریهای خارجی و بیخبری از توافقات داخلی شدیم.
موفقیتها و ناکامیها پس از برکناری
پس از پیگیریهای مکرر کمیسیون فرهنگی مجلس، نادره رضایی، معاون هنری وزارت ارشاد، به دلیل حواشی گستردهای که در یک سال گذشته ایجاد کرده بود، برکنار شد. این خبر در توییتی از یکی از ۳۵ نماینده مجلس منتشر شد که یک ماه پیش، وزیر ارشاد را به مجلس فراخوانده و او را مجبور به پاسخگویی کردند. سوالاتی که انتظار میرفت درباره عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد مطرح شود، اما در نهایت محدود به عملکرد یک معاونت شد.
اشکالات مطرح شده توسط نمایندگان آن جناح خاص، عمدتاً معطوف به عملکرد نادره رضایی در زمینه استیلای فرهنگ و هنر نبود. تمرکز اصلی بر حضور این معاون در ستاد انتخاباتی رقیب، عکس یادگاری با یکی از افراد منصوب به دولت قبلی، و اقدامات خانواده او بود.
اکنون که وزیر ارشاد تصمیم به برکناری او گرفت و این اقدام را عملی کرد، پیروزی این حرکت به عنوان نشانۀ دغدغهمندی نمایندگان در حفاظت از فرهنگ و هنر کشور تفسیر شد. در مقابل، طرف مقابل نیز بدون دفاع مستقیم از عملکرد معاون، چه در زمان کارت زرد وزیر و چه در زمان برکناری، بازی را به دعوای میان جناحهای سیاسی کشاندند.
در این میان، برخی رسانهها اعلام کردند که «مجلس دستور برکناری نادره رضایی را صادر کرد، برخی رسانهها تبلیغات گستردهای راه انداختند و وزارت ارشاد او را عزل کرد. او تنها معاون بود که کارهایش برای مردم مفید بود. در حال حاضر، وفاق سیاسی با جبهه پایداری حفظ میشود.» در مقابل، عدهای دیگر از این تصمیم ابراز ناراحتی کرده و آن را نشانهای از بازگشت به سیاستهای قدیمی و تنظیمات کارخانه عنوان کردند، و گفتند: «افراطیون برانداز و انقلابی باید جشن بگیرند.»
شخصیتهای قهرمان و ضدقهرمان در عرصه سیاست
در تاریخ سیاسی کشور، دعواهای جناحی و گروهی همواره وجود داشته است و این تنشها به گونهای است که هر موضوعی را به حاشیه میرانند و فرصت مناسب برای بررسی و تحلیل دقیق را از بین میبرند. در این فضای پرهیاهو، هر طرف سعی میکند صدای خود را در رسانهها بلندتر کند و موفقیت یا ناکامی رقیب را به بحث بکشد. با این حال، در میان این هیاهوها، گاهی صداهای کمسابقهای از رسانهها شنیده میشود که بیش از همه دغدغه فرهنگ و هنر را دارند.
مثلاً، واکنش یکی از خبرنگاران باسابقه در حوزه فرهنگ و هنر که به حقخواهی هر دو طرف درباره برکناری معاون وزیر اشاره کرد، جالب است. او گفت: «بسیاری از خبرنگاران حوزه موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی، منتقد نادره رضایی بوده و هستند. این چه اخلاقی است که جناحی فقط به خاطر تعلقات باندی و جناحی از یک فرد حمایت میکند؟ از نادره رضایی قهرمان نسازید.» هرچند در این میان، برخی رسانهها نقش مدیحهسرایی و خیالانگیزی را بر عهده میگیرند و در ستایش فردی که به معاونت منصوب شده، جفا مینویسند.
حاشیه و برکناری
این رویداد نه تنها برای نادره رضایی بلکه برای تمامی فرآیندهای انتصاب و عزلها رخ میدهد؛ چنانکه سخنگوی دولت در پاسخ به دلیل برکناری این معاون، با تقدیر از تلاشها و دستاوردهای قابل توجه در مدت کوتاه مسئولیت او، اعلام میکند که برکناری از اختیارات وزرا است و از ارائه توضیحات بیشتر خودداری مینماید. او این موضوع را امری طبیعی در قالب یک بستر غیرعادی نشان میدهد. اما این بستر غیرعادی که از همان ابتدا حول محور این معاونت شکل گرفته بود، به نظر نمیرسد جز خواسته خود نادره رضایی باشد.
معاونت که از وزیرش سبقت گرفت
نادره رضایی، که پیش از ورود به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها به دلیل انتخاب برای مناصب مختلف با انتقادات گسترده روبرو شده بود، اینبار نیز بلافاصله پس از اعلام خبر انتصابش در معاونت هنری، هدف حملات تند قرار گرفت. او که تنها یک سال در این سمت حضور داشت، یکی از مهمترین معاونان وزارت ارشاد محسوب میشد.
این شهرت بیشتر به دلیل حضور مستمر او در رسانهها و فعالیتهای خبری مرتبط با او بود، نه صرفاً دستاوردهای عملی. اخبار مربوط به او حتی از اخبار وزیر فرهنگ و ارشاد نیز پیشی گرفتند؛ از جمله جنجالهایی که در پی لایک کردن پستی با نام او به وجود آمد و بعدها مشخص شد این تصویرسازی جعلی بوده است، یا تلاشهای او برای برگزاری جشنواره «کوچه» که به شدت پیچیده شد و تنها با مداخله مستقیم وزیر حل و فصل شد.
رضایی، که نخستین معاون زن وزارت فرهنگ و ارشاد پس از انقلاب بود، ارتباط خوبی با زنان دیگر در دولت داشت. او در تمامی برنامههای مربوط به حوزههای زیرمجموعه خود، سخنگوی دولت را دعوت میکرد و مجموعهای از عکسهای مشترک خود در جشنوارهها، نمایشگاهها و کنسرتها را جمعآوری و منتشر میکرد. این اقدامات ظاهری که برای برخی اقلیت حاکمیت خوشایند نبود، موجب شد تا نقدهای متعددی بر نحوه پوشش و سبک زندگی او صورت گیرد و او را در معرض انتقادات فراوان قرار دهد.
اعتراض هنرمندان بیاعتبار بود.
در طول ده ماهی که نادره رضایی در سمت معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد فعالیت میکرد، هیچیک از منتقدان مخالف حضور او از این سوال نپرسیدند که چرا او تنها معاون وزارتخانه است که پس از برکناری تمامی مدیران قبلی، هنوز تصمیم نهایی برای انتصاب مدیران جدید نگرفته و مجموعههای خود را با سرپرست اداره میکند.
در طول دوران فعالیت او، هیچیک از منتقدان مخالف نپرسیدند که رضایی در اقداماتی که با تبلیغات گسترده انجام میدهد تا نشاندهنده کارآمدی باشد، چگونه به نقطه ضعف وزارت فرهنگ و ارشاد تبدیل شده است. نه منتقدان، نه هنرمندان، زودتر از دیگران به صدای اعتراض درآمدند. نامههای انتقادی یکی پس از دیگری نوشته شد، اما تمام این مخالفتها در برابر دوربینهایی که از خانم معاون تصویر میگرفتند و در میان صداهای میکروفونهایی که سخنان او را پخش میکردند، ناپدید شد.
معاون ناهماهنگ، اما مهارتاش از دیگران بیشتر شد.
آخرین اقدام معاون نباید پشت پرده بازیهای رسانهای پنهان بماند. لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی، خبری نبود که با نمایشهای تصویری و گفتگو با دغدغهمندان فرهنگ و علاقهمندان به خانم معاون بتوان آن را به نفع خود تمام کرد. چه قبل از اعلام این خبر، زمانی که نادره رضایی دیداری با همایون شجریان و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی داشت، چه پس از اعلام لغو کنسرت، ویدیویی در فضای مجازی منتشر شد که در آن رضایی در مقابل فردی که نگران هدر رفتن تلاشهای او بود، میگفت: «مسئله فقط امکانات نیست.
بارها مشاهده کردیم که همکاران شهرداری در عرض یک هفته توانستهاند اقدامات بزرگی انجام دهند، اعیاد مذهبی را در همین زمان برگزار کنند. شما به دنبال آشتی ملی بودید و آنها در این مسیر همفکر نبودند و راضی به این اتفاق نبودند.» سپس بیانیهای سیاسی صادر شد که در آن آمده بود: «به تاریخ ثابت است که همیشه سازهای ناکوک وجود داشته است، به مردم اعتماد کنید، خیابان برای همه است.
ما از نادیده گرفتن بخشهایی از مردم ضرر کردیم. اگر به مردم اعتماد شود و همه حضور یابند، این صداهای ناکوک شنیده نخواهد شد.» این مکالمه که قرار بود توضیحات معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری درباره علت لغو کنسرت، یعنی عدمهماهنگی با خانم وزیر، را بیاثر کند، نتوانست تأثیرگذار باشد و این همان آخرین قطرهای بود که منجر به تصمیم وزیر شد.
معاون برکنار شد، اما این تصمیم مربوط به مسائل فرهنگی نبود.
در روزی که سیدعباس صالحی برای پاسخگویی به سوالات به مجلس رفت، تیتر کردیم «از وزیر و معاونش صحبت شد، اما درباره فرهنگ سخنی به میان نیامد». امروز نیز باید بگوییم «وزیر، معاونش را برکنار کرد، اما این اقدام هیچ ارتباطی با فرهنگ ندارد». در طول دهماه گذشته، رویدادهای معاونت هنری وزارت ارشاد نه توسط منتقدان و نه توسط موافقان به طور جدی و بر اساس معیارهای فرهنگی ارزیابی نشده است. عملکرد نادره رضایی، که برکنار شد، همواره از سوی وزیر و طرفدارانش در سکوت باقی مانده است.
چه زمانی که صالحی در مجلس کارنامه ۱۲ روزه وزارتخانه در جنگ را ارائه داد، چه اکنون که در برکناری معاونش تنها به جملات تکراری درباره احکام عزل و نصب بسنده کرده است، این موضوع نشان میدهد که این دعواها، نه بر سر معاون بلکه نتیجه اختلافات سیاسی بین دو جناح است؛ یکی که به قدرت رسیده و دیگری که در حاشیه است. در این وضعیت، ما همچنان شاهد مناقشات بیرونی هستیم و از توافقهای درونی بیخبر باقی میمانیم.