کد خبر: 34100

حبیب رضایی: نقش لیلا حاتمی در «بی‌پولی» مسیر بازیگری‌اش را تغییر داد

حبیب رضایی: بازی لیلا حاتمی در «بی‌پولی» امضای شخصی دارد و مسیر بازیگری‌اش پس از آن تغییر کرد

رضایی درباره بازی لیلا حاتمی در «بی‌پولی» و تغییر مسیر بازیگری او، امضای شخصی و نقش‌آفرینی بی‌نظیرش در سینمای ایران صحبت می‌کند.

حبیب رضایی: بازی لیلا حاتمی در «بی‌پولی» امضای شخصی دارد و مسیر بازیگری‌اش پس از آن تغییر کرد

در برنامه ویژه اکران فیلم «بی‌پولی» که به مناسبت روز ملی سینما برگزار شد، حبیب رضایی با مرور خاطراتش از همکاری با حمید نعمت‌الله، نگاهی عمیق به تجربیات بازیگری، اشتباهات گذشته و نقش سینما در مسیر حرفه‌ای خود داشت. او از روند ساخت فیلم «بی‌پولی»، عملکرد بازیگران، نگاه خاص و قصه‌گو نعمت‌الله و خاطراتی از فیلم‌هایی مانند «بوتیک»، «بمانی»، «آژانس شیشه‌ای» و سریال «خانه سبز» سخن گفت.

چهارمین شب پخش فیلم‌های سینمای ایران به نمایش فیلم «بی‌پولی» ساخته حمید نعمت‌الله اختصاص یافته بود و پس از اکران، نشست نقد و بررسی این اثر با حضور حبیب رضایی برگزار شد.

رضایی درباره همکاری با نعمت‌الله و نقش‌آفرینی در «بی‌پولی» اظهار داشت: «حمید نعمت‌الله یکی از فیلم‌سازان است که ذهنش به شکل عمیقی با سینما درگیر است. او برای من هم به عنوان یک کارگردان و هم به عنوان یک انسان صاحب اندیشه، بسیار ارزشمند است.»

او ادامه داد: «من سال‌ها با علاقه و دقت فیلمنامه‌ها را می‌خوانم و این موضوع باعث شده است که همکارانم در انتخاب نقش‌ها به من مراجعه کنند. معمولاً در این مسیر خطاهای کمی داشته‌ام، اما درباره فیلمنامه «بوتیک» گاف بزرگی دادم؛ چون آن را به درستی درک نکرده بودم و شناختی از نعمت‌الله نداشتم. بازی در آن فیلم را پرریسک دانستم و یکی از دوستانم پیشنهاد بازی را رد کرد.»

رضایی افزود: «پس از نمایش فیلم در جشنواره، متوجه شدم که اثر متفاوت و موفقی روبرو هستیم. بعداً فهمیدم که فیلمنامه در جریان تولید تغییر کرده و این نشان از هوشمندی کارگردان داشت. پس از آن، در یکی از جشنواره‌ها نعمت‌الله را دیدم و صادقانه به او گفتم که درباره فیلمش اشتباه کرده‌ام و اگر فرصتی باشد، مایل به همکاری هستم. زمانی که ساخت «بی‌پولی» تصمیم‌گیری شد، با من تماس گرفتند و بدون تردید وارد پروژه شدم.»

او درباره روند تولید «بی‌پولی» گفت: «فضای فیلم و روابط بین شخصیت‌ها در شرکت به قدری دقیق طراحی شده بود که می‌توانست به یک سریال پانزده قسمتی تبدیل شود. این پختگی تنها از سینماگری برمی‌آید که سینما را به خوبی می‌شناسد.»

این هنرمند درباره توانایی نعمت‌الله در هدایت بازیگران توضیح داد: «او از معدود کارگردانانی است که می‌داند چگونه بازیگر را به بهترین شکل هدایت کند. گاهی به دقت راهنمایی می‌کند و گاهی عمداً آزادی عمل می‌دهد تا بازیگر خودش را کشف کند. این رویکرد باعث می‌شود بازیگر در نقش حل شود.»

رضایی در ادامه افزود: «در «بی‌پولی»، بازیگران نقش‌ها را آن‌طور که باید زندگی کردند و نتیجه آن فیلمی باورپذیر و عمیق شد. نکته جالب این است که بسیاری از جزئیاتی که در فیلم می‌بینیم، در دل فیلمنامه پنهان بوده است. اگر تنها بر اساس خط داستانی آن قضاوت کنیم، شاید چیز زیادی از آن دستگیرمان نشود. در سینمای کلاسیک، معتقدند که همه جزئیات باید روی کاغذ نوشته شود، اما نعمت‌الله از آن فیلم‌سازانی است که می‌تواند این قواعد را بشکند و نتیجه‌ای حرفه‌ای و موفق ارائه دهد.»

او همچنین درباره سریال «وضعیت سفید» گفت: «آن سریال نیز برای من یک اثر بی‌نظیر بود. سکانس‌ها و اتفاقات داستانی درخشان بودند. من در آن پروژه نقش کوچکی داشتم و قرار بود نقش‌آفرینی کنم، اما شرایط مهیا نشد.»

در مورد نگاه قصه‌گویی نعمت‌الله، رضایی بیان کرد: «نعمت‌الله فیلمنامه را بر اساس بازیگر نمی‌نویسد، بلکه اولویت را به داستان و اتفاقات می‌دهد و فیلمنامه را بر اساس آنها می‌نویسد. این رویکرد باعث می‌شود که قصه همیشه اصالت داشته باشد و شخصیت‌ها در خدمت روایت رشد کنند.»

در مورد بازی لیلا حاتمی در «بی‌پولی»، رضایی گفت: «به نظر من، مسیر بازیگری خانم حاتمی پس از این فیلم تغییر کرد. او یکی از بازیگران بی‌بدیل سینمای ایران است که امضای شخصی دارد و نمی‌توان کسی را جایگزینش کرد. اگر نقشی برای او نوشته شود، فقط خودش می‌تواند آن را بازی کند و در غیابش، باید نقش از نو نوشته شود.»

در ادامه، رضایی درباره مشکل جدی سینمای ما در تحلیل نقش‌ها گفت: «یکی از معضلات ما ضعف در تحلیل نقش است. اگر این مشکل حل شود، بازی‌های استاندارد و قابل‌قبولی ارائه می‌شود.»

او همچنین درباره روش کارگردانی نعمت‌الله در انتخاب بازیگر توضیح داد: «من هنگام انتخاب بازیگر معمولاً یک سکانس شاخص در ذهن دارم. اگر بازیگر بتواند آن سکانس را درست اجرا کند، نشان می‌دهد که از پس بقیه نقش‌ها هم برمی‌آید. نعمت‌الله هم همین رویکرد را دارد و با تمرین یک سکانس کلیدی، نتیجه رضایت‌بخش را ملاک قرار می‌دهد.»

خرید بک لینک ارزان و دائمی از سایت‌های معتبر، بهترین گزینه برای تبلیغات در ایران است. مشاهده کنید و از مزایای این خدمات بهره‌مند شوید.

در مورد نقش مرده‌شور در فیلم «بمانی»، بازیگر این نقش درباره تجربه‌اش توضیح داد: «در آن زمان، نقش مرده‌شور را بازی می‌کردم و در روستا هنگام فیلمبرداری با افرادی روبه‌رو بودم که نه تنها سینما و کارگردان، داریوش مهرجویی، را نمی‌شناختند، بلکه درک درستی از تصویر و بازیگری نداشتند. برای انتخاب این نقش، مهرجویی از چند نفر تست گرفت و در نهایت بین سه نفر تردید داشتند. ما هر سه در اتاق منتظر ماندیم و ایشان گفتند در را باز می‌کنم و باید یک مرده‌شور ببینم. نمی‌دانم چه زمانی می‌آید، اما تقریباً چهار ساعت طول کشید تا وارد اتاق شد. در آن لحظه، من در حال سیگار کشیدن بودم. فردای آن روز با من تماس گرفتند و گفتند نقش را گرفته‌ام.»

رضایی ادامه داد: «این فرصت بزرگ نصیب من شد که با کارگردانان بزرگی مانند مهرجویی کار کنم. اینکه زیر نظر او فعالیت کردم، برای من افتخاری بزرگ است. به نظر من، کارگردانی با آن دانش و توانایی درک و شخصیت‌پردازی، دیگر در سینمای ایران تکرار نمی‌شود.»

در پاسخ به سوال درباره علاقه‌اش به کارگردانی یا بازیگری، رضایی گفت: «من عاشق بازیگری هستم و همیشه تلاش می‌کنم در این حوزه بمانم. واقعاً دغدغه‌ای برای کارگردانی ندارم، شاید هم به خاطر ترس از حجم قصه‌گویی و مسئولیت آن باشد. با این حال، بازیگری هنوز برایم جذاب‌تر است.»

همچنین، در پاسخ به سوال مخاطبان درباره بازیگر مورد علاقه‌اش، افزود: «من بازی مورد علاقه دارم، نه بازیگر خاص. برای مثال، بازی خانم حاتمی و شهاب حسینی در فیلم «پرسه در مه» را دوست دارم، یا آثار مهرجویی که از نظر بازی بسیار خوب هستند. بازیگرانی مانند ناتالی پورتمن یا دنیل دی لوئیس زمانی برایم جذاب هستند که نقش مناسب برایشان نوشته شده باشد.»

تجربه‌ای ناقص در «اینجا چراغی روشن است»

این بازیگر درباره فیلم «اینجا چراغی روشن است» به کارگردانی رضا میرکریمی گفت: «این فیلم یکی از آثار مورد علاقه من است. در ابتدا، آقای میرکریمی فیلمنامه‌ای ۲۰ صفحه‌ای به من ارائه دادند. هنوز معتقدم نسخه اولیه آن فیلمنامه قابلیت ساخت داشت، چرا که فیلم نهایی بر اساس آن داستان اولیه ساخته نشده است.»

رضایی ادامه داد: «در نسخه اصلی فیلمنامه، داستان درباره تعیین متولی جدیدی برای امامزاده بود تا از دزدی جلوگیری کند. مردی در امامزاده اقامت داشت و شب اول، فردی عرب‌زبان وارد آن‌جا شد که زبان متولی را نمی‌فهمید. داستان بر این اساس بود که امامزاده بر روی قبر قاتل امامزاده ساخته شده بود و آن فرد، روح قاتل است که در برزخ مانده است. در ادامه، این روح به جوانی آموزش می‌داد چگونه خواستگاری کند، و جوان هم از او می‌آموخت چگونه امامزاده را تخریب کند.»

او افزود: «اما در حین فیلمبرداری، بازیگر مورد نظر نرسید و آقای میرکریمی تصمیم گرفت داستان را تغییر دهد. ما در ۱۰ شهریور برای فیلمبرداری رفتیم و قرار بود در ۲۰ مهر بازگردیم، اما به دلیل تغییر فیلمنامه، تا ۲۶ دی‌ماه در آن منطقه ماندیم و در واقع بخشی از آن منطقه شدیم.»

نخستین تجربه‌ام مقابل دوربین در «خانه سبز»

رضایی درباره اولین تجربه‌اش گفت: «نخستین بار در سریال «خانه سبز» نقش آفرینی کردم. آن زمان در آموزشگاه بازیگری زنده‌یاد تارخ تدریس می‌کردم. روزی بیژن بیرنگ و مسعود رسام برای انتخاب بازیگر به آموزشگاه آمدند و متوجه شدم آن‌ها مرا زیر نظر دارند. پس از آن، من را برای نقش انتخاب کردند. البته آقای شکیبایی باید این انتخاب را تأیید می‌کردند. روزی که برای حضور در صحنه رفتم، ایشان بلافاصله پس از دیدن من، حضورم را تایید کردند.»

او با یادآوری خاطرات آن روزها افزود: «آقای شکیبایی همواره نکات ارزشمندی را به من یادآوری می‌کرد. یکی از آن‌ها این بود که هر اتفاق یا برخوردی برایت می‌افتد، بنویس؛ به حافظه‌ات اعتماد نکن. از آن زمان، بسیاری از رویدادها را ثبت کرده‌ام. یادم می‌آید مردم از راه‌های دور به لوکیشن می‌آمدند تا آقای شکیبایی را ببینند. او ساعت‌ها وقت می‌گذاشت، امضا می‌داد، سپس به گریم می‌رفت و فیلمبرداری آغاز می‌کرد.»

این بازیگر درباره منش حرفه‌ای شکیبایی گفت: «برای او باورپذیری در بازی اهمیت زیادی داشت. باید همه چیز در لحظه اتفاق می‌افتاد، نه اینکه چیزی را وانمود کنیم. اصالت در کلمات نبود، بلکه در احساس پشت آن‌ها بود. وقتی شکیبایی دیالوگی می‌گفت، آن‌قدر حس در آن موج می‌زد که گویی بهترین جملات دنیا را شنیده‌ای.»

پرویز پرستویی همواره در کنار من قرار داشته است.

حبیب رضایی درباره اولین تجربه حرفه‌ای خود در عرصه سینما گفت: «واقعاً تجربه‌ای منحصر به فرد بود وقتی در اولین پروژه‌ام با کسانی کار می‌کردم که به طور کامل به حرفه‌شان مسلط بودند. حضور در چنین فضایی برای یک بازیگر تازه‌کار هم آموزنده است و هم تأثیرگذار. در فیلم «آژانس شیشه‌ای»، آقای آتیلا پسیانی مسئول انتخاب بازیگران بودند و آقای رضا کیانیان نقش بازی‌گردان را بر عهده داشتند. چالش اصلی من در آن فیلم، صحبت کردن با لهجه مشهدی بود. برای کمک به من، آقای کیانیان تمام دیالوگ‌ها را با لهجه مشهدی و بدون احساس یا تأکید عاطفی روی نوار کاستی ضبط کردند. من بارها و بارها به آن کاست گوش دادم تا بتوانم لهجه را به درستی یاد بگیرم.»

در پایان، او خاطره‌ای از فیلم «آژانس شیشه‌ای» نقل کرد و گفت: «در یکی از صحنه‌های فیلم، حاج‌قاسم عباس را روی دوش می‌کشد. از آن روز به بعد، پرویز پرستویی همیشه من را به دوش می‌کشید. واقعاً در لحظات سخت، پشت من ایستاد و از مهلکه‌های بزرگ نجاتم داد.»

به گزارش ایرنا، به مناسبت هفته سینما، برنامه «هفت شب با فیلم‌های ماندگار سینمای ایران» توسط سینما تیکت از ۱۵ تا ۲۱ شهریور برگزار می‌شود، با حضور عوامل فیلم‌ها و گفتگو و خاطره‌بازی با آنان. بر همین اساس، امشب، ۱۹ شهریور، فیلم «دزد عروسک‌ها» با حضور آزیتا حاجیان در پردیس سینمایی باغ کتاب نمایش داده می‌شود.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار