کد خبر: 30318

فریبا نادری و خانواده‌اش در رستوران با لباس شیک + عکس‌های جدید

فریبا نادری و خانواده‌اش در رستوران با لباس شیک + عکس‌های جدید از زندگی شخصی و حرفه‌ای بازیگر محبوب

فریبا نادری، بازیگر محبوب ایرانی، در کنار خانواده‌اش در رستوران با لباس شیک، عکس‌های جدید از زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش را ببینید.

فریبا نادری و خانواده‌اش در رستوران با لباس شیک + عکس‌های جدید از زندگی شخصی و حرفه‌ای بازیگر محبوب

فریبا نادری، بازیگر جوان سینما و تلویزیون ایران، چند سال پیش با مسعود رسام ازدواج کرد که متأسفانه این رابطه دوام نداشت و همسرش درگذشت. پس از گذشت چند سال، او دوباره ازدواج کرد و صاحب یک دختر زیبا است. در اینجا عکسی از فریبا نادری همراه با مادرش و همچنین خواهر و برادرش برای شما قرار داده‌ایم.

تصویر فریبا نادری در کنار مادرش

عکس فریبا نادری و خانواده‌اش در یک رستوران گرفته شده است.

در ادامه، اطلاعات بیشتری درباره فریبا نادری ارائه می‌شود:

فریبا نادری در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۶۳ در تهران به دنیا آمده است. او بازیگر ایرانی است و همسر سابق مسعود رسام می‌باشد.

این بازیگر در تهران بزرگ شده و دارای یک برادر و دو خواهر است.

فریبا نادری در دوران جوانی با مسعود رسام، که از او بزرگ‌تر بود، ازدواج کرد. او تأکید کرده است که این ازدواج بر اساس تشخیص و تصمیم خود او صورت گرفته است.

پس از درگذشت همسرش در سال ۱۳۸۸، او در یک مصاحبه اعلام کرد که هرگز قصد ندارد با بازیگران تلویزیون یا سینما ازدواج کند. او درباره همسرش می‌گوید: «در کنار مسعود رسام، زندگی عاشقانه‌ای داشتم و با وجود تفاوت سنی بیست و هفت ساله، هرگز احساس خلا در زندگی‌ام نکردم. حتی کوچک‌ترین سخنان او برایم آموزنده بود و این بهترین خاطره‌ام از او است؛ هنوز هم حرف‌های پرمحتوای او در ذهنم باقی‌ست.» به مناسبت انتشار عکس فریبا نادری و مادرش، قصد داریم بیشتر درباره این بازیگر صحبت کنیم.

فریبا نادری اظهار می‌کند که در سال ۱۳۶۳ به دنیا آمده است. او از کودکی به بازیگری علاقه‌مند بوده و بزرگ‌ترین آرزویش این بود که نقش قهرمان فیلم‌هایی را که دوست دارد، ایفا کند. با این حال، پدر و مادرش مخالف این علاقه بودند و با سخت‌گیری زیادی او را ترغیب می‌کردند تا بیشتر روی تحصیلاتش تمرکز کند.

در دوران کودکی بسیار شیطان و بازیگوش بودم. چون رابطه نزدیکی با برادرم حمید داشتم، تمام روز را با او سپری می‌کردم و به همین دلیل شیطنت‌هایم بیشتر پسرانه بودند. حتی یک عروسک نداشتم و بهترین اسباب‌بازی‌ام توپ «چهل تیکه» بود. خاطرم است که با بچه‌های محل، کوچه را می‌بستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی می‌کردیم.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار