کد خبر: 29621

گفت‌وگو با شراره طیار درباره تئاتر کودک و آینده آن

گفتگوی اختصاصی با شراره طیار؛ روایت فعالیت‌های هنری، چالش‌ها و آینده تئاتر کودک و نوجوان در ایران

گفت‌وگو با شراره طیار درباره فعالیت‌های هنری، چالش‌ها و آینده تئاتر کودک و نوجوان در ایران؛ اهمیت آموزش و حمایت در توسعه این حوزه

گفتگوی اختصاصی با شراره طیار؛ روایت فعالیت‌های هنری، چالش‌ها و آینده تئاتر کودک و نوجوان در ایران

در حوزه تئاتر عروسکی و نمایش‌های کودک و نوجوان، نام شراره طیار به عنوان فردی دغدغه‌مند و فعال شناخته می‌شود. او با مدرک کارشناسی در رشته تئاتر عروسکی از دانشکده پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران وارد عرصه هنر شد و در طول سال‌ها فعالیت، تعداد زیادی نمایش عروسکی تولید کرده است. شراره طیار در شاخه‌های مختلفی از جمله عروسک‌گردانی، صداپیشگی، بازیگری، نویسندگی و کارگردانی تئاتر کودک فعالیت داشته و با هنرمندانی همچون حسن دادشکر، عادل بزدوده، فریبا رئیسی، شیوا مسعودی، مریم سعادت و طلیعه طریقی همکاری کرده است.

این هنرمند از جمله برندگان جوایز متعددی است که شامل جایزه اول عروسک‌گردانی در جشنواره دفاع مقدس برای نمایش «آوای خاک»، جایزه عروسک‌گردانی در جشنواره دانشجویی برای نمایش «سه نقطه» و همچنین عروسک‌گردانی برای نمایش «اپرای خورشید» می‌باشد. طی سال‌های گذشته، او با اجرای نمایش‌های موفقی مانند «همه بگید سیب» و «گورخر سیاه» شناخته شده است. در حال حاضر، او با دو اثر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کند و میزبان کودکان و خانواده‌ها است.

«درخت گیلاس»، که سال گذشته نیز اجراهای موفقی داشت، و نمایش «همه پنگوئن یا چی؟»، که پیش‌تر جایزه بخش نویسندگی بیستمین جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی تهران ـ مبارک را برای او به ارمغان آورده بود، از جمله آثار برجسته او هستند. به مناسبت استقبال گسترده از این دو نمایش، با او گفت‌وگویی انجام دادیم.

شما در رشته تئاتر عروسکی تحصیل کرده‌اید، اما فعالیت هنری خود را در حوزه تئاتر عروسکی کودک و نوجوان آغاز کردید. در حالی که تئاتر عروسکی برای بزرگسالان مدت‌هاست کمتر مورد توجه قرار گرفته و مغفول مانده است. چه دلیلی داشت که برای کودکان و نوجوانان کار کنید و این حوزه برایتان چه اهمیتی داشت؟

در واقع، هدف من از ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته تئاتر، کار برای کودکان و نوجوانان بود. اما متأسفانه در دانشگاه‌های ایران، رشته‌ای با عنوان تئاتر کودک و نوجوان وجود نداشت و ندارد. به همین دلیل، بر اساس پیشنهاد استاد فقیدم، زنده‌یاد جواد ذوالفقاری، و همچنین مشورت‌های ارزشمند استاد مهربانم، هما جدیکار، تصمیم گرفتم که بهترین گرایش برای من تئاتر عروسکی باشد.

در دوره دانشگاه، مجموعه‌ای از کلاس‌های نویسندگی، کارگردانی، بازیگری و طراحی صحنه در تئاتر عروسکی برگزار شد که به من کمک کرد با اصول اولیه تئاتر آشنا شوم. در دوره کارشناسی ارشد، بیشتر بر چرایی و چگونگی قرارگیری محتوا در قالب نمایش عروسکی تمرکز کردم و یاد گرفتم چگونه این نوع نمایش می‌تواند بستر مناسبی برای ارائه آثار برای کودکان و نوجوانان باشد.

در چه دلیلی تصمیم گرفتید که نمایش «درخت گیلاس» را مجدداً اجرا کنید؟

این نمایش سال گذشته در مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شد. با توجه به موضوع و شیوه اجرایی آن، که نوعی از نمایش ایرانی و تعزیه است، بر این باور بودیم که می‌تواند در ایام خاصی که کودکان در خیابان‌ها مراسم تعزیه و آیینی می‌بینند، مجدداً روی صحنه برود.

«درخت گیلاس» بر اساس کتاب «چرا؟ چرا؟ چرا؟» اثر «کلر ژوبرت» (نویسنده ایرانی-فرانسوی) ساخته شده است، اما در این نمایش، رویکردی مذهبی و مرتبط با مقابله با ظلم از دیدگاه امام حسین(ع) ارائه شده است. می‌خواهم بدانم آیا این مضمون در اصل داستان خانم ژوبرت وجود داشت یا شما و محمدحسین حبیبی آن را به شکل جدید بازنویسی کردید؟ در نگارش متن، چه میزان به داستان اصلی وفادار ماندید؟

داستان خانم ژوبرت با پرسش دخترک از پدربزرگش آغاز می‌شود که «امام‌حسین چرا جنگید؟» در نمایش ما، دخترک صدای تعزیه را می‌شنود و می‌پرسد «این صدای چیه؟» و پدر توضیح می‌دهد که تعزیه نمایشی است درباره جنگ‌های امام حسین و یزید. سپس دخترک ادامه می‌دهد «جنگ؟! امام‌حسین چرا جنگید؟»

پدر پاسخ می‌دهد که هدف از جنگ مقابله با ظلم و ستم است، و در ادامه، قصه درخت گیلاسی را روایت می‌کند که پرنده‌ها در آن زندگی می‌کردند. درخت همیشه سرسبز و پربار بود، اما پرنده‌ها همواره ناراضی بودند چون دارکوبی بر آن زور می‌گفت. داستان در کتاب به صورت کلی و بدون شخصیت‌پردازی تعریف شده است، جایی که پرنده‌ها می‌گفتند «چَشم»، تا اینکه بلبل آمد و به جای «چَشم»، پرسید «چرا؟» و پرنده‌ها هم از پیروی او، دارکوب را بیرون کردند.

در نسخه نمایشی، با هدف آشنایی کودکان با شیوه تعزیه، بلبل از روی عَلَم بلند می‌شود و به باغ درخت گیلاس می‌رود و در پایان، روی عَلَم برمی‌گردد.

یکی از عناصر کلیدی در تئاتر کودک، استفاده از موسیقی مناسب است. بهره‌گیری از آوازها و موسیقی‌های سنتی و کلاسیک ایرانی، مانند آهنگ «مرغ سحر»، در این نمایش، انتخابی صحیح و تاثیرگذار به نظر می‌رسد. اما زمانی که برای مخاطب کودک شش سال به بالا کار می‌کنید، ممکن است چنین قطعاتی برای او ناآشنا باشد و ارتباط عمیقی برقرار نکند.

آقای انصافی، شاعر و ترانه‌سرای این اثر، بر اساس ملودی آشنا «مرغ سحر» ترانه‌ای نوشتند که ترکیبی زیبا و دل‌نشین حاصل شد. حال، مهم نیست کودک ترانه «مرغ سحر» را بشناسد یا خیر؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، زیبایی و دل‌نشینی اثر است. اما برای والدین، بزرگسالان، یادآوری ترانه و محتوای آن در دل‌شان زنده می‌شود که بسیار ارزشمند است.

در مورد نمایش «همه پنگوئن یا چی؟» باید گفت که این اجرا به شدت تحت‌تاثیر شرایط پس از جنگ و تعاملات اخیر با مهاجران ساکن ایران قرار دارد. سوال این است که چه شد که سراغ چنین موضوعی رفتید؟ این نمایش دو سال قبل از «درخت گیلاس» تولید شد، اما به دلیل وضعیت جامعه و تعطیلی سالن‌های تئاتر، تصمیم گرفتید پیش‌تولید آن را انجام دهید و فرصت اجرای عمومی برای آن فراهم نشد.

موضوعاتی مانند مهاجرت، تفاوت‌پذیری، هم‌دلی و مهربانی، مسائلی نیستند که مختص امروز باشد. در حقیقت، پیام اصلی این نمایش، یعنی «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند»، قدمتی طولانی در ادبیات فارسی و اشعار سعدی دارد. این مفاهیم عمیق فلسفی، همواره در زندگی انسان‌ها حضور دارند و اکنون، در زمان حاضر، با شرایط کنونی هم‌زمان شده‌اند.

یکی از نقاط قوت «همه پنگوئن یا چی؟»، بهره‌گیری از تکنیک نقالی و نمایش ایرانی است. با توجه به اینکه تماشاگران کودک و نوجوان امروزی درگیر رسانه‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی هستند، چه میزان و چگونه با فضای نمایش سنتی ارتباط برقرار می‌کنند؟ به نظر می‌رسد، در هر حال، وظیفه داریم آن‌چه زیبا و تاثیرگذار است، حفظ کنیم و به نسل‌های آینده منتقل نماییم. اگر قطعه شعری یا داستانی وجود دارد که هنوز ارزش زندگی دارد، باید آن را حفظ و ترویج کنیم. دلیل استفاده از شیوه نقالی در این اثر، همراهی با موسیقی‌های کاملاً غربی و همچنین محتوای نمایش است؛ تا نشان دهیم که با هر تفاوت ظاهری، سلیقه‌ای و زبانی، همه انسان‌ها برابرند و تفاوت در کرامت انسانی هیچ تاثیری ندارد.

در تولید آثار کودک و نوجوان، چه مواردی برای شما در اولویت قرار دارد: سرگرمی، آموزش یا پرورش تفکر؟ به عنوان معلم فلسفه برای کودک، همواره بر تفکر و پرسشگری کودکان تاکید دارم. از طرف دیگر، به عنوان یک هنرمند، باید به زیبایی‌شناسی اثر نیز توجه کنم. بنابراین، تلاش می‌کنم هم‌راستا با سلیقه بصری مخاطب و با بهره‌گیری از تکنیک‌های مدرن تئاتر، اثر مطلوب و جذابی ارائه دهم.

در فرآیند تولید و اجرای این آثار، با چه چالش‌هایی روبه‌رو بودید؟ مشکلات اقتصادی، کمبود امکانات صحنه، محدودیت‌های اجرایی یا ملاحظات فرهنگی و اجتماعی؟ مهم‌ترین چالش‌ها، علاوه بر مسائل مالی، نبود حمایت‌های لازم از سوی دولت و رسانه‌ها است. تبلیغات کافی برای تئاتر کودکان و نوجوانان صورت نمی‌گیرد، حتی تبلیغات شهری در قالب بیلبورد یا برنامه‌های تبلیغاتی گسترده وجود ندارد. این کمبودها، زمان زیادی را صرف تبلیغات می‌کند و از زمان تولید می‌کاهد. بودجه‌ها نیز ناعادلانه تخصیص می‌یابند. با وجود این، سرمایه‌گذاری بر روی کودکان و نوجوانان باید در اولویت قرار گیرد، زیرا آینده هر کشور به تربیت صحیح آن‌ها بستگی دارد.

اگر احساس وظیفه و علاقه شخصی نبود، شاید تئاتر را به عنوان حرفه ادامه نمی‌دادم. ملاحظات فرهنگی و اجتماعی هم بر مسیرم تاثیر گذاشته است، اما توانسته‌ام بر این موانع غلبه کنم. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، خانه امن من است و در کنار همکارانم، همواره دلگرم و امیدوار به آینده کار می‌مانم. این نهاد، جریان تئاتر خردسال و کودک‌ونوجوان را در سطح کیفی مطلوبی هدایت می‌کند و نگهداری آن، برای رشد فکری و فرهنگی کودکان حیاتی است.

چرا غالباً برای تولید نمایش‌های کودک‌ونوجوان، به ادبیات داستانی خارجی و قصه‌های بین‌المللی رجوع می‌کنید؟ حتی متن «گورخر سیاه» را از افسانه‌ای آفریقایی اثر «بربل مایا» اقتباس کرده‌اید، یا نمایش «همه پنگوئن...» بر اساس داستانی از «دوروتیه هنتیس» است. آیا ادبیات نمایشی ایرانی و داستان‌های داخلی، در این حوزه کم‌فقر است؟ من به دنبال موضوعات جهانی و دغدغه‌های مشترک انسان‌ها هستم و ترجیح می‌دهم روی مسائلی تمرکز کنم که برای همه کودکان و انسان‌ها اهمیت دارد. متأسفانه، در ادبیات نمایشی ایرانی، منابع و قصه‌های متنوع و کافی برای چنین موضوعاتی کم است. حتی در کلاس‌های فلسفه برای کودک، منابع مناسب و متون غنی بسیار نادر هستند.

با توجه به اینکه والدین نقش مهمی در همراهی کودکان در تئاتر دارند، نقش و وظیفه آن‌ها در تجربه تئاتر کودک چیست؟ پس از هر اجرا، با کودکان گفتگو می‌کنم تا هم آموزش گفت‌وگو و پرسشگری را ترویج دهم و هم اهمیت تئاتر را در خانواده‌ها بالا ببرم. والدین باید تئاتر را به عنوان یک بخش مهم در سبد فرهنگی خانواده قرار دهند و آن را به کودکان خود معرفی کنند، چرا که این امر نقش مهمی در تربیت فرهنگی و فکری آن‌ها دارد.

در ایران، تئاتر کودک و نوجوان بیشتر نیازمند حمایت مالی است یا فرهنگی و تبلیغاتی؟ به نظر می‌رسد، برای دوام این هنر، نیازمند حمایت‌های گسترده‌تر هستیم. حمایت‌های مالی، تبلیغاتی و فرهنگی باید هم‌زمان صورت گیرد. همچنین، آموزش‌های اصولی و صحیح در حوزه تئاتر کودک و نوجوان ضروری است، چرا که این حوزه هنوز در قالب رشته آکادمیک توسعه نیافته و هنرمندان آن به صورت خودآموز و پراکنده فعالیت می‌کنند. نبود منابع به‌روز و ارتباط ناکافی با متخصصان و روان‌شناسان کودک، بر کیفیت و توسعه این هنر تاثیر گذاشته است.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار