تحول روانشناختی زری در سریال سووشون: تحلیل نظریه فردیتیابی یونگ و معنادرمانی فرانکل در بستر اشغال ایران
کاوش در نظریه یونگ و معنادرمانی فرانکل در سریال سووشون؛ سفر تحول شخصیت زری از انفعال تا قهرمان با تحلیل روانشناسانه و بصری.

در سریال «سووشون»، نرگس آبیار با هنرمندی بینظیر، داستانی پر از نماد و معنا را روایت میکند که بر پایه رمان جاودان سیمین دانشور ساخته شده است. این اثر نه تنها یک بازتاب تاریخی از بحرانهای زمان جنگ است، بلکه در دل خود، سفر درونی و روانشناختی شخصیت زری را به تصویر میکشد؛ زنی که در مواجهه با فشارهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، در مسیر کشف هویت واقعیاش قرار میگیرد.
از نگاه روانشناسی، این داستان را میتوان به نظریه فردیتیابی یونگ پیوند داد؛ فرآیندی که در آن فرد در مسیر همسویی با ناخودآگاه و خودآگاه، به یکپارچگی و خود کامل دست مییابد. زری در ابتدا نماد کهنالگوی مادر است؛ نمادی از فداکاری، انفعال و مراقبت بیچشمداشت. اما با مرگ یوسف، همسر و نماد قهرمان در داستان، زری وارد مرحلهای بحرانی میشود که در آن باید خود را بازتعریف کند و از انفعال بیرون بیاید. آبیار با بهرهگیری از نمادپردازیهای بصری و قابهای تنگ و تاریک، این فروپاشی و تحول درونی را به خوبی نشان میدهد.
این سریال، علاوه بر روایت تاریخی، یک سفر روانشناختی است که در آن شخصیت زری، با بیدار کردن کهنالگوهای قهرمان و دانا، به سمت استقلال و کنشگری حرکت میکند. در این مسیر، تماشاگران شاهد تغییرات عمیق درونی او هستند؛ از فردی منفعل و ترسو به فردی قوی و مستقل. این تحول، نشاندهنده قدرت و اهمیت شناخت و مواجهه با ابعاد پنهان روان است، چیزی که در زندگی هر فردی ممکن است رخ دهد.
برای هواداران هنر و فرهنگ، «سووشون» نه تنها یک اثر هنری است، بلکه درک عمیقی از روان انسان و فرآیندهای درونی او را به تصویر میکشد. این سریال یادآوری میکند که در هر بحران و چالشی، فرصت برای رشد و خودشناسی وجود دارد. پس اگر به دنبال تماشای اثری هستید که هم تاریخ، هم روانشناسی و هم هنر را در کنار هم داشته باشد، «سووشون» گزینهای است که نباید از دست بدهید.
