کد خبر: 22991

معرفی ۱۰ فیلم برتر آسیای شرقی؛ فرهنگ، داستان و تأثیر

معرفی ۱۰ فیلم برتر سینمای آسیای شرقی؛ از «انگل» تا آثار ماندگار و فرهنگ‌های متفاوت

معرفی بهترین فیلم‌های آسیای شرقی از «انگل» تا آثار ماندگار فرهنگ‌های متفاوت و داستان‌های جذاب و تأثیرگذار

معرفی ۱۰ فیلم برتر سینمای آسیای شرقی؛ از «انگل» تا آثار ماندگار و فرهنگ‌های متفاوت

در کنار فیلم سینمایی «انگل»، آثار دیگری از سینمای شرق وجود دارند که می‌توانند برای مخاطبان جذاب باشند، زیرا هر یک از این آثار ضمن نمایش فرهنگ‌های متفاوت، داستان‌های متنوعی را روایت می‌کنند.

در واقع، فیلم‌های دیگری نیز از کشورهای آسیای شرقی وجود دارند که در کنار «انگل»، مجموعه‌ای از بهترین فیلم‌ها را تشکیل می‌دهند. فیلم‌هایی مانند «قطار بوسان» و «زندگی‌های گذشته» که در زمان اکران عمومی، توجه زیادی در سطح جهان جلب کردند. در ادامه، نگاهی به برخی از برترین فیلم‌های سینمای آسیای شرقی خواهیم داشت.

فیلم سینمایی «پیرپسر» (2003)

داستان فیلم «پیرپسر» با کابوسی شروع می‌شود که «اوه ده سو» در اواخر دهه 80 میلادی تجربه می‌کند. او به دلیل مستی دستگیر می‌شود و در انتظار وثیقه به زندان می‌افتد. هنگامی که دوستش وثیقه را فراهم می‌کند، او ناگهان توسط گروهی ناشناس ربوده می‌شود و وقتی چشمانش را باز می‌کند، در اتاقی کهنه و فرسوده به دام افتاده است. «اوه ده سو» در این لحظه با سوالی بزرگ روبرو می‌شود: چه کسی آنقدر از او متنفر است که نه تنها او را نکشد، بلکه عذابش دهد؟ کسی که یک پیمانکار جنایی را استخدام کرده است تا او را برای پانزده سال زندانی کند.

پس از سپری کردن این مدت، «اوه ده سو» از زندان آزاد می‌شود و خاطراتی که در این سال‌ها ندیده است، مانند تصاویری سریع و مونتاژ شده، در ذهنش عبور می‌کند. این تصاویر شامل فرو ریختن دیوار برلین، مرگ «پرنسس دایانا»، و موفقیت‌های کره جنوبی در ورزش است. چند روز پس از آزادی، اطرافیان او را تشویق می‌کنند تا به دنبال فردی بگردد که سبب این سال‌های طولانی زندان شده است و انتقام بگیرد.

«پیرپسر» با نشانه‌هایی از رمان‌های «کافکا» همراه است که در هر لحظه خشونت و وحشت را به تصویر می‌کشد. در نهایت، «اوه ده سو» درمی‌یابد که ریشه زندانی شدنش در دوران نوجوانی است، زمانی که او به راحتی به دیگران آسیب می‌زد.

---

فیلم سینمایی «روزهای بهتر» (2019)

این اثر درباره دختری نوجوان به نام «چن نیان» است که همواره در مدرسه مورد آزار و اذیت همکلاسی‌هایش قرار می‌گیرد. ماجرا از زمانی آغاز می‌شود که یکی از دانش‌آموزان به خاطر قلدری بقیه خودکشی می‌کند و «چن نیان» شاهد این واقعه بوده است. پس از آن، گروهی از قلدرها هدف بعدی او می‌شوند، اما ورود مردی به نام «شیاو بای» شرایط را تغییر می‌دهد.

آشنایی این دو در روزی رقم می‌خورد که «چن نیان» او را از دست خلافکارها نجات می‌دهد و از او می‌خواهد که در مقابل، در مدرسه از او محافظت کند. او معتقد است که تنها راه رسیدن به پکن و قبولی در دانشگاه، حفاظت «شیاو بای» است. حمایت او از «چن نیان» تا زمانی ادامه می‌یابد که او پس از قبولی در دانشگاه، یکی از بهترین معلم‌های منطقه می‌شود.

«روزهای بهتر» پر است از صحنه‌های بصری خیره‌کننده از مناطق روستایی هنگ‌کنگ. این فیلم یک داستان عاشقانه کلیشه‌ای نیست و رابطه عاطفی واضحی میان کاراکترها نشان نمی‌دهد، اما فداکاری‌های «چن نیان» و «شیاو بای» برای یکدیگر، احساسات عمیق آن‌ها را به خوبی منعکس می‌کند.

فیلم سینمایی «هیچ کس نمی‌داند» (2004)

داستان این فیلم درباره «آکیرا»، پسری دوازده ساله است که پس از ترک خانه توسط مادرش، باید از خواهر و برادر کوچکترش مراقبت کند. در حالی که مسئولیت نگهداری از خانواده بر عهده اوست، با چالشی بزرگ‌تر روبرو می‌شود؛ صاحبخانه که تنها اجازه حضور یک کودک را داده است، او را تحت فشار قرار می‌دهد. کارگردان ژاپنی با دقت و صبر، زندگی پنهان و مخفی کودکان را به تصویر می‌کشد؛ کودکانی که نقش بزرگسالان را بر عهده گرفته‌اند.

در واقع، کارگردان در هر لحظه بیننده را در جریان داستان قرار می‌دهد تا زندگی این کودکان را نشان دهد. آن‌ها تبدیل به انسان‌هایی شده‌اند که تلاش می‌کنند تا جایی که ممکن است، ساختار یک زندگی خانوادگی را حفظ کنند؛ حتی زمانی که آپارتمانشان هر روز بیشتر فرسوده می‌شود. در نهایت، این کودکان تنها و جداافتاده به نظر می‌رسند، گویی خارج از جهان دیگران زندگی می‌کنند و انگار همه دنیا آن‌ها را فراموش کرده است.

فیلم سینمایی «زندگی‌های گذشته» (2023)

در این اثر، «نورا» و «هه سونگ» در دوران کودکی دوستان نزدیکی بودند، اما پس از مهاجرت خانواده «نورا» از کره جنوبی، از هم جدا شدند و سال‌ها از یکدیگر بی‌خبر بودند. بیست سال پس از آن، «هه سونگ» مجدداً در مسیر «نورا» قرار می‌گیرد تا معنای جدیدی از زندگی را به نمایش بگذارد. این فیلم به موضوع عشق از دست رفته در دوران کودکی و تأثیر مهاجرت بر زندگی افراد می‌پردازد، و نشان می‌دهد که مهاجرت چگونه می‌تواند واقعیت‌های ذهنی انسان‌ها را تغییر دهد.

«هه سونگ» انتظار داشت که «نورا» همان دختر ساده‌ای باشد که در ذهن داشت، اما این شخصیت به انسانی تبدیل شد که خارج از قاعده تصور او است. «روزهای گذشته» اثری پیچیده است که در ظاهر ساده به نظر می‌رسد و در نهایت نشان می‌دهد که انسان‌ها در طول زمان ناگزیر از مواجهه با احساسات عمیق از دست دادن خواهند بود.

فیلم سینمایی «خواهر کوچک ما» (2015)

این فیلم داستان سه خواهر را روایت می‌کند که پس از درگذشت مادرشان، زندگی مشترک خود را ادامه می‌دهند. داستان از زمانی شروع می‌شود که آن‌ها خبر مرگ پدرشان را می‌شنوند، مردی که سال‌ها از او بی‌خبر بودند. هنگام حضور در مراسم تشییع جنازه پدر، با خواهر ناتنی خود روبرو می‌شوند؛ دختری که پس از مرگ پدر، کسی مسئولیت او را بر عهده نمی‌گیرد.

سه خواهر تصمیم می‌گیرند که خواهر ناتنی را در کنار خود نگه دارند، تصمیمی که بار مسئولیت سنگین و تازه‌ای را بر دوششان می‌گذارد. «خواهر کوچک ما» بدون پیش‌فرض و قضاوت، تصویری واقعی از دخترانی ارائه می‌دهد که در غیاب پدر و مادر، با بحران‌های روحی و عاطفی دست و پنجه نرم می‌کنند. در عین حال، نشان می‌دهد چگونه حضور یک فرد جدید می‌تواند سرنوشت دیگران را دگرگون سازد.

فیلم سینمایی «یکی پس از دیگری» (2000) ساخته کشور تایوان، تصویری است از سه نسل یک خانواده موفق در تایوان که درگیر احساسات عمیق حسرت و تردید درباره هدف زندگی هستند. این فیلم با نشان دادن یک عروسی آغاز می‌شود و در نهایت با مرگ پایان می‌یابد. در طول داستان، تماشاگر زندگی شخصیت‌های مختلف را مشاهده می‌کند و احساسات متناقضی را با آن‌ها تجربه می‌نماید. دوربین به طور نزدیک به هر کاراکتر می‌پردازد و زندگی آنها را به تصویر می‌کشد.

در این میان، «یانگ یانگ»، پسر کوچک هشت ساله، نقش محوری در داستان دارد. با وجود اینکه دیگران او را جدی نمی‌گیرند، اما او درک کامل و عمیقی از شرایط دارد. نامه‌ای که او بر سر مزار مادربزرگش می‌نویسد، نقطه عطف داستان است؛ جایی که با لحن کودکانه‌اش درباره آرزوهای از دست رفته و آینده صحبت می‌کند. در واقع، فیلم قصد دارد نشان دهد زندگی ترکیبی است از شادی و غم، همان‌طور که مادربزرگ هم لحظات شادی را تجربه کرده و هم غم، و در نهایت با آرامش در کنار خانواده می‌میرد.

فیلم سینمایی «هارمونیوم» (۲۰۱۶)

داستان این فیلم درباره مردی به نام «توشیو» است که زندگی آرام و خانوادگی خود را سپری می‌کند. اما ورود دوباره دوست قدیمی‌اش، «یاکاسا»، که از زندان آزاد شده است، زندگی او را برهم می‌زند. «توشیو» با اکراه او را در خانه می‌پذیرد، اما این تصمیم به سرعت زنجیره‌ای از رویدادهای غیرقابل جبران را آغاز می‌کند. فیلم در طول مدت نمایش با ریتمی ثابت پیش می‌رود، اما کارگردانی و طراحی بصری «هارمونیوم» باعث شده است هر دقیقه برای تماشاگر جذاب باشد.

این اثر یک تریلر روانشناختی است که فروپاشی تدریجی یک خانواده را به تصویر می‌کشد و در کنار آن، داستانی رازآلود را روایت می‌کند که آرام آرام منجر به مرگ خانواده می‌شود.

فیلم سینمایی «دزدان فروشگاه» (2018) داستان «اوسامو» و همسرش «نوبویو» را روایت می‌کند که در کنار خانواده‌شان در یک کلبه کوچک زندگی می‌کنند. آن‌ها روزانه با تلاش فراوان سعی در تامین هزینه‌های زندگی دارند، اما درآمدشان کافی نیست. در نتیجه، ناچار می‌شوند دست به سرقت بزنند. این اثر در ژانر روان‌شناختی ساخته شده است، اما ساختار آن با نمونه‌های معمول این سبک تفاوت دارد. داستان «دزدان فروشگاه» با ریتمی آرام و تغییرات ملایم پیش می‌رود، اما در پایان، تماشاگر را با صحنه‌ای تکان‌دهنده و شگفت‌انگیز مواجه می‌کند.

علاوه بر این، فیلم بر اساس یک رویداد واقعی ساخته شده و تصویری واقع‌گرایانه از جامعه ژاپن ارائه می‌دهد. در واقع، «دزدان فروشگاه» نشان می‌دهد که گروهی از افراد آسیب‌دیده، که چیزی برای از دست دادن ندارند، برای بقاء و زنده ماندن هر کاری انجام می‌دهند.

فیلم سینمایی «قطار بوسان» (۲۰۱۶) داستان مردی به نام «سوک وو» را روایت می‌کند که پس از طلاق، با دخترش «سو آن» در سئول زندگی می‌کند. ماجرا زمانی آغاز می‌شود که «سو آن» تصمیم می‌گیرد در روز تولدش مادرش را در بوسان ملاقات کند. به همین منظور، او همراه با پدرش سوار قطاری سریع‌السیر به سمت بوسان می‌شود. این سفر برای آن‌ها خاطره‌ای فراموش‌نشدنی است.

در مسیر، داستان تغییر می‌کند زمانی که زامبی‌ها به قطار حمله می‌کنند. «سوک وو» به عنوان پدر، تمام تلاش خود را می‌کند تا در میان هرج‌ومرج و حمله زامبی‌ها، دخترش را نجات دهد. جلوه‌های بصری درخشان فیلم، تماشای آن را برای مخاطبان جذاب می‌سازد و مانع از خسته‌شدن آن‌ها در مقابل صحنه‌های ترسناک زامبی‌ها می‌شود. هرچند صحنه‌های خشونت و خونریزی در فیلم کم هستند، اما به‌درستی و با دقت اجرا شده‌اند. همچنین، شخصیت‌ها در طول فیلم رشد و تکامل می‌یابند و رابطه میان «سوک وو» و دخترش در مسیر داستان به طور مداوم تقویت می‌شود، تا اینکه در پایان، با یک نتیجه غیرمنتظره روبه‌رو می‌شویم.

فیلم سینمایی «انگل» (2019)

این اثر داستان دو خانواده با طبقات اجتماعی متفاوت را روایت می‌کند که در دو سوی جامعه قرار دارند. خانواده‌ای فقیر که برای دسترسی به اینترنت رایگان، چاره‌ای جز نشستن در سرویس بهداشتی ندارند و برای رهایی از سوسک‌ها و موش‌ها، ناگزیرند پنجره‌ها را باز بگذارند تا سموم خیابان وارد خانه‌شان شود. در مقابل، خانواده‌ای ثروتمند در یکی از لوکس‌ترین محله‌های سئول ساکن است و از بهترین امکانات بهره‌مند است.

داستان از جایی آغاز می‌شود که دختر خانواده فقیر، «کی وو»، به عنوان معلم خصوصی برای دختر خانواده ثروتمند استخدام می‌شود؛ هرچند این استخدام با مدرک جعلی انجام می‌گیرد. زمانی که او وارد خانه می‌شود، متوجه می‌شود که این خانواده به شدت به کارمندانش وابسته است. «کی وو» نقشه‌ای طراحی می‌کند تا با خانواده فقیر خود جایگزین کارمندان اصلی شوند. «انگل» در دنیایی پر از نابرابری، لایه‌های عمیقی از تضاد میان خانواده‌ها را نشان می‌دهد و در عین حال، فرصت می‌دهد تا تماشاگران قضاوتی درباره کاراکترها داشته باشند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار