داستان تلخ ظلم فرح پهلوی بر نژاد اصیل اسب ایرانی
داستان تلخ و ظلم تاریخی فرح پهلوی بر نژاد اصیل اسب ایرانی؛ جنایتی که قلب هر ایرانی را میلرزاند
داستان تلخ ظلم فرح پهلوی بر نژاد اصیل اسب ایرانی و اهمیت حفاظت از میراث ملی در تاریخ معاصر ایران

"اسب" قدیمیترین دوست بشر در میان موجودات الهی است. حیوانی شریف، کارآمد و هوشمند که در طول هزارهها توانسته است اعتماد انسان را جلب کرده و در کنار او نقش یاریگر ایفا کند.
اسبها نژادها و تیرههای متنوعی دارند، هر یک با ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد خود. مردمان کشورهای مختلف که صاحب این نژادهای خاص هستند، به آنها افتخار میکنند و آنها را نماد غرور و قدرت ملی خود میدانند.
در واقع، تقریباً هیچ کشوری در جهان نیست که در اساطیر و افسانههای خود تصویری یا نمادی از اسب نداشته باشد.
دین اسلام نیز نگاه محبتآمیز و محترمانهای نسبت به اسب دارد، و او را جایگاه ویژهای مینهد. در احادیث شیعی و منابع معتبر مانند مفاتیحالحیات علامه جوادی آملی آمده است که باید به اسبها سلام کرد و از شلاق زدن آنها پرهیز نمود. همچنین، روایت شده است که نگهداری اسب از اعمال نیک است و در قیامت مورد حساب قرار میگیرد. علاوه بر این، آموزش سوارکاری به فرزندان از جمله آموزههایی است که در میان مسلمانان رایج و معتبر است.
ایران در تاریخ سوارکاری و پرورش اسب، جایگاهی برجسته دارد. گفته میشود ایرانیان نخستین قوم در جهان بودهاند که اسب را رام کرده و سوار بر آن شدند. آنان همچنین ورزشهای پرمخاطرهای مانند چوگان و بزکشی را بنیان نهادند؛ ورزشهایی که همواره نماد افتخار و قدرت ایرانیان در طول تاریخ بوده است و هیچ تردیدی درباره ایرانی بودن آنها وجود ندارد.
افسانههای زیادی درباره مهربانی و احترام ایرانیها به اسبها وجود دارد. نمونه آن، رمانهایی است که رامشگری اسبها در طول تاریخ ایران را نشان میدهد. در مقابل، سفرنامه مارکوپولو حکایت از رفتارهای وحشیانه مغولها دارد، که در آنها خونریزی و خشونت علیه اسبها دیده میشود؛ رفتاری که هرگز در تاریخ ایران و در رابطه با اسبها مشاهده نشده است.
ارزش اسبها در درجه اول بر اساس نژاد و ویژگیهای نژادی آنها سنجیده میشود و ایران یکی از کشورهایی است که طی قرنها میزبان نژادهای اصیل و متنوعی از جمله عرب، درهشوری، ترکمن، فارسی و کاسپین بوده است.
جالب است بدانیم که حتی گفته میشود نژاد عرب، یکی از مشهورترین نژادهای اسب در جهان، ریشهای ایرانی دارد.
در سراسر جهان، رسم بر این است که از نژادهای اصیل اسبهای خود حفاظت و مراقبت میکنند و به طرق مختلف از آنها نگهداری مینمایند.
همچنین در برخی کشورها که به نژاد خاصی شهرت دارند، واردات اسب ممنوع است و اسبهایی که به هر دلیلی از کشور خارج میشوند، دیگر اجازه بازگشت ندارند، تا نژادهای اصیل دچار اختلاط ژنتیکی، خلط نژادی یا ضعف نگردند.
برای تولد یک اسب سالم و با تمام ویژگیهای نژادی، نیاز است که چند نسل قبل با هم ترکیب شوند و اجداد مناسبی جمعآوری شوند تا در نهایت یک کره خالص، زیبا و اصیل متولد گردد.
اسپهای نژاد خالص معمولاً مهربانتر، نجیبتر و قدرتمندترند و توانایی انتقال اصالت نژادی و خون خالص خود به نسلهای بعدی را دارند.
به همین دلیل است که در مطالعه و انتخاب اسبها، نام پدر، مادر و حتی اجداد و گاهی جد اول اسب اهمیت زیادی دارد.
در تاریخ معاصر، نمونهای از اهمیت نژاد و اصالت اسب، مربوط به زمانی است که ملکه پهلوی، "خوشرو"، اسب اصیل ایرانی را قطعنسل کرد، رویدادی که نشاندهنده فداکاری و نمایش نادرستی از ایرانیگری در دوره پهلویها است.
در حال حاضر، پس از آشنایی بیشتر با احترام و ارزش اسبها در فرهنگ ایرانیان مسلمان و اهمیت نژاد آنها، شاید داستان تلخ و ظلمی که در ادامه میآید، بیشتر و ملموستر شود.
این داستان، روایت جنایتی است از سوی "فرح پهلوی" که یکی از اصیلترین اسبهای درهشوری، متعلق به استان فارس، را به دلیل نخواستن به فرح سواری بدهد، مورد شکنجه و قطعنسل قرار داد، رویدادی که قلب هر انسانی را به درد میآورد.
مرحوم مهرداد شیدفر، یکی از بزرگان معاصر سوارکاری و چوگان در ایران، در خاطرات خود به رویدادهای تلخی درباره ظلمی که در دوران پهلوی به نژاد اسب ایرانی وارد شد، اشاره میکند. این روایت توسط نشریات و کانالهای تخصصی مانند کانال تلگرامی horse و مجله دنیای اسب نیز نقل شده است.
در این خاطره، شیدفر از حادثهای میگوید که در سال 1352 رخ داد، زمانی که یک اسب نر اصیل درهشوری به عنوان هدیه به فرح پهلوی اهدا شد. این اسب، با رنگ کهر سیر، سری ظریف و کوچک و قدی بلند، یکی از بهترین نمونههای آن زمان بود. پس از آزمایشهای متعدد، فرح پهلوی برای اولین بار سوار بر این اسب شد، اما به دلیل ضعف در سواری نتوانست کنترل آن را به دست گیرد و از سوار شدن منصرف شد.
شیدفر معتقد است اگر در کشورهای دیگر چنین اتفاقی میافتاد، مسئولان بلافاصله برای نجات نژاد در حال انقراض این اسب، اقدام به خرید مادیانهای اصیل میکردند و جفتگیری این اسب نر را با آنها آغاز مینمودند تا نسل این نژاد زنده نگه داشته شود. اما در عوض، این اسب به سرعت اخته شد. طبق گزارشهای او، فرح پهلوی پس از اخته کردن، چندین بار بر این اسب سوار شد، اما هر بار نتوانست کنترل آن را در دست گیرد و در نهایت، کار این اسب به پایان رسید.
نکته تلختر آن است که نوکران و خدمتکاران او حتی فرصت نداشتند که قبل از قطع نسل این اسب، از آن کرههای اصیل بگیرند. در نهایت، این اسب به دلالهای خیابان قزوین فروخته شد و سر از کاروانسراهای مشهد درآورد. شیدفر پس از اطلاع، آن را به مبلغ 1000 تومان خریداری کرد و در منطقه کلاردشت نگهداری نمود. در سال 1354، این اسب به دلیل ناتوانی در نگهداری، به او فروخته شد و او آن را تمرین داد تا به یک اسب چوگان عالی تبدیل شود. این تلاش چند ماه به طول انجامید و در بهار همان سال، اسب به قدری تغییر ظاهر داد که حتی افراد دور از محل، برای دیدن و خرید آن میآمدند؛ اما او جواب منفی میداد.
شیدفر نام این اسب را "خوشرو" گذاشت و از آن پس، در میدانهای چوگان، این اسب یکی از سریعترین و بهترین اسبهایی بود که داشته است. او معتقد است اگر این نژاد اصیل در آن زمان مورد حمایت قرار میگرفت، شاید نسل آنها امروز در میادین مختلف، جرأت، سرعت و هوش جدشان را نشان میدادند.
این روایت تلخ و دردناک زمانی تأملبرانگیزتر میشود که تاریخ نشان میدهد شاه و ملکه در ظاهر از ایرانیگری و اصالت ملی سخن میگفتند، اما در خفا، به حیواناتی که بخشی از فرهنگ و خاک این سرزمین بودند، بیتوجهی و ظلم روا میداشتند. در دوران جمهوری اسلامی، اقدامات حقوقی و حمایتی گستردهای برای حفاظت از حقوق حیوانات صورت گرفته است و وزارت جهاد کشاورزی و فدراسیون سوارکاری در حفظ و تکثیر نژادهای ایرانی نقش مهمی ایفا میکنند.
از دیدگاه فقهی نظام جمهوری اسلامی، حرمت آزار رساندن به حیوانات و احترام به اسبها در نصوص دینی ما یکی از اصول مهم است که مانع از بروز ظلم و ستم بر این مخلوقات الهی میشود و این ارزشها در کشور ما به خوبی حفظ شده است.