بهترین فیلمهای فانتزی جهان که حتما باید تماشا کنید
بهترین فیلمهای فانتزی جهان که باید حتما تماشا کنید: از آواتار تا جومانجی و دنیای جادویی سینما
بهترین فیلمهای فانتزی جهان از آواتار تا جومانجی، دنیای جادویی و صحنههای هیجانانگیز را تجربه کنید.

ژانر فانتزی دنیایی بینهایت در حوزه فیلم و سریال است که در آن ممکنها به واقعیت میپیوندند و مرزهای تخیل به طور جسورانهای شکسته میشوند. این سبک از دیرباز به خاطر روایتهای حماسی، خلق جهانهای بصری خیرهکننده و القای احساس عمیق از شگفتی، مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفته است. در حالی که بسیاری از آثار فانتزی بر پایه ساختارهای پیچیده و شخصیتپردازی عمیق استوارند، برخی دیگر با تلفیق هنرمندانه رویدادها و صحنههای اکشن، تجربهای پرهیجان و جذاب را ارائه میدهند.
با توجه به محبوبیت بالای این ژانر، در این مقاله قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم فانتزی برتر آشنا کنیم که نه تنها دنیاهای خیالی و داستانهای جذاب را به تصویر میکشند، بلکه صحنههای اکشن هیجانانگیز و فراموشنشدنی را نیز برای تماشاگران رقم زدهاند.
تصویر نمادین (محصول سال ۲۰۰۹)
فیلم «آواتار» ساخته جیمز کامرون یکی از برترین آثار سینمای فانتزی است که تماشاگران را به سفری شگفتانگیز به آیندهای دور در سیارهای بیگانه به نام پاندورا میبرد. این جهان سرسبز و پر از جاذبههای زیستمحیطی و منابع معدنی ارزشمند، باعث برانگیختن طمع شرکتهای زمینی شده است. داستان با حضور جیک سالی، مامور سابق جنگ که پس از مجروحیت و ناتوانی در ناحیه کمر، دچار فلج شده است، آغاز میشود.
او فرصت تازهای برای زندگی و خدمت پیدا میکند، اما این بار نه در میدان نبرد، بلکه از طریق برنامه «آواتار». در این برنامه، آگاهی او به یک بدن مصنوعی و ژنتیکی دستکاری شده منتقل میشود؛ بدنی که ظاهری شبیه به ساکنان بومی پاندورا، یعنی ناویها، دارد.
با ورود به بدن آواتار، جیک به دنیای پاندورا و فرهنگ ناویها نزدیکتر میشود. او وظیفه دارد اطلاعاتی درباره آنان جمعآوری کند و برای کوچ اجباری آمادهسازی کند، اما در مقابل، با زیباییهای طبیعی و موجودات شگفتانگیز این سیاره و روحیه آزاد ناویها، دچار تحولی عمیق میشود. این تغییر درونی زمانی به اوج میرسد که عاشق نیتیری، یکی از شاهزادههای ناوی و مربیاش در این دنیای جدید، میشود.
آواتار نه تنها در روایت داستان، بلکه در فناوری سینمایی نیز یک انقلاب به حساب میآید. بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته سهبعدی و موشن کپچر، دنیایی زنده، پویا و غنی از جزئیات خلق کرده است که تماشاگران را به طور کامل درگیر میکند.
صحنه نبرد نهایی هوایی میان ناوگان انسانها و جنگجویان ناوی، با سرعت و هیجان بینظیر، یکی از نمادینترین لحظات تاریخ سینما است. بازی درخشان سم ورتینگتون در نقش جیک سالی و زویی سالدانیا در نقش نیتیری، بار عاطفی و جذابیت فیلم را افزایش داده است.
شاهزاده پارسی: شنهای زمان (منتشر شده در سال ۲۰۱۰)
فیلم «شاهزاده پارسی: شنهای زمان» (Prince of Persia: The Sands of Time)، که بر اساس سری بازیهای ویدیویی محبوب به همین نام نوشته جردن مکنر ساخته شده است، داستانی پرماجرا را در دوران ایران باستان روایت میکند. تمرکز این فیلم بر روی مردی خیانتکار و زیرک به نام «دستان» است که سرنوشتی متفاوت پیدا میکند و در دربار شاه شارامان وارد میشود. او نه تنها به عنوان یک فرزندخوانده، بلکه همراه با برادران واقعیاش، به عنوان یک شاهزاده جوان و شجاع تربیت میشود.
وقتی نیروهای قدرتمند پادشاه به شهر مقدس و استراتژیک الموت حمله میکنند، دستان در میان آشوب و درگیری، خنجری جادویی را تصادفی به دست میآورد. این خنجر نه تنها ابزار جنگ است، بلکه قدرتی خارقالعاده برای معکوس کردن زمان دارد. پس از اینکه دستان به ناحق متهم به قتل پدر پادشاهی میشود، تنها راه نجات خود را در جستوجوی حقیقت میبیند. در این مسیر پرخطر، او با شاهدخت تهمینه، دختر قدرتمند و هوشمند الموت، همراه میشود.
این دو با همکاری یکدیگر، سفری پرماجرا را برای کشف حقیقت و مقابله با نیروهای شرور آغاز میکنند، که نه تنها جانشان، بلکه سرنوشت کل امپراتوری را نیز در معرض خطر قرار میدهد. «شاهزاده پارسی: شنهای زمان» پر است از صحنههای اکشن هیجانانگیز و تعقیب و گریزهای نفسگیر. صحنههای خلاقانه، مانند تعقیب و گریز بر بامهای شهر و مبارزات شمشیری، با دقت و مهارت بالا طراحی و اجرا شدهاند.
جیک جیلنهال در نقش دستان، حضوری قدرتمند و جذاب دارد و توانسته است ویژگیهای سرزنده، مهارتهای رزمی و جذابیت شخصیت را به خوبی نشان دهد. در کنار او، جما آرترتون در نقش شاهدخت تهمینه، عملکرد بسیار موفقی دارد. کارگردان با خلق جهانی بصری خیرهکننده که معماری و فرهنگ ایرانی باستانی را بازتاب میدهد، توانسته است روح نسخه بازی را حفظ کند. این فیلم تا سال ۲۰۱۶، عنوان پرفروشترین اقتباس سینمایی از بازیهای ویدیویی را در اختیار داشت، تا اینکه در آن سال فیلم «وارکرفت» این جایگاه را از آن خود کرد.
3- برترین فیلمهای فانتزی: ویلو (ساخته شده در سال ۱۹۸۸)
فیلم «ویلو» (Willow) یک اثر ماجراجویانه است که به کارگردانی ران هاوارد و با تهیهکنندگی جورج لوکاس ساخته شده است. این فیلم ما را به دنیایی جادویی و پر از خطر میبرد، جایی که سرنوشت یک ملت به دست قهرمانان سپرده شده است. داستان اصلی حول محور «الورا دانان» میچرخد؛ نوزادی که بر اساس یک پیشگویی قدیمی قرار است سرنوشت ملکه شیطانی و ستمگر، «باوموردا»، را رقم بزند. به همین دلیل، او از زادگاهش دور نگه داشته شده است تا از دست نیروهای شرور ملکه در امان بماند.
سرنوشت، این نوزاد برگزیده، مسیر زندگی «ویلو افگود» را تغییر میدهد؛ ویلو جوان و کمتجربه، که رؤیای تبدیل شدن به یک جادوگر بزرگ را در سر دارد، ناگهان مسئولیت حفاظت از الورا را بر عهده میگیرد. این وظیفه دشوار، او را وارد یک سفر حماسی و پرماجرا میکند. در این مسیر، او با همراهانی وفادار و شجاع آشنا میشود، تا نقشههای ملکه شیطانی را خنثی کنند. یکی از این همراهان، شمشیرباز ماجراجویی است با روحیهای سرسخت و مهارتهای رزمی بینظیر، و دیگری یک جادوگر قدرتمند است. گروهی از موجودات بازیگوش به نام «برونیها» نیز در کنار ویلو قرار میگیرند.
«ویلو» نه تنها یکی از بهترین فیلمهای فانتزی تاریخ سینما محسوب میشود، بلکه ترکیبی بینظیر از ژانرهای مختلف است؛ از ماجراجوییهای هیجانانگیز و صحنههای اکشن دیدنی گرفته تا لحظات طنزآمیز و احساسات عمیق، که به عمق و غنای داستان میافزایند.
صحنههای مبارزه و نبردهای هیجانانگیز، از جمله دوئلهای نفسگیر شمشیربازی و نبرد نهایی با ملکه باوموردا، با بهرهگیری از جلوههای ویژه نوآورانه آن زمان و فناوری «مورفینگ دیجیتال»، آنقدر تأثیرگذار و دیدنی هستند که به بخش جداییناپذیر داستان تبدیل شدهاند و اوج هیجان و شکوه فیلم را به تصویر میکشند.
سولومون کین، محصول سال ۲۰۰۸
فیلم «سولومون کین» که بر اساس شخصیتهای خلق شده توسط رابرت ای. هاوارد ساخته شده است، تماشاگر را به سفری هیجانانگیز در عمق انگلستان قرن هفدهم میبرد؛ دورهای که تاریکی، خشونت و خرافات بر جامعه حاکم بوده است. این اثر فانتزی تاریک داستان «سولومون کین» را بازگو میکند؛ یک مزدور بیرحم و جنگجوی ماهر که در گذشتهای پر از خون و خشونت غرق شده است و حالا با بار گناهانش دست و پنجه نرم میکند. او تصمیم میگیرد راه توبه را در پیش گیرد و به دنبال رستگاری باشد.
در یک صومعه، خانوادهای مذهبی و متعصب از فرقه «پیوریتن» او را با وجود گذشته تاریکش میپذیرند. اما این پناهگاه آرام توسط نیروهای اهریمنی مورد هجوم قرار میگیرد. دختر جوان خانواده، قربانی یک نفرین شیطانی میشود و توسط یک جادوگر شرور ربوده میشود. این واقعه، پیمان کین برای کنار گذاشتن خشونت را میشکند و او را وادار میکند تا مجدداً شمشیر به دست گیرد. سولومون کین در مسیر پرخاشگری قدم میگذارد تا دختر را نجات دهد و انتقام خانوادهای که به او پناه داده بودند را بگیرد.
این فیلم یک ماجراجویی فانتزی تاریک و مهیج است که بدون حاشیهروی، مستقیماً به اصل داستان میپردازد. کین در این سفر نه تنها با دشمنان بیرونی، از جمله موجودات شیطانی، جنگجویان تسخیر شده و ارتش تاریکی مبارزه میکند، بلکه باید با شیاطین درون و ترسهای عمیق خود روبرو شود. فضای ترسناک و اتمسفر سنگین فیلم، همراه با صحنههای اکشن بیوقفه و مبارزات پرتعداد، سولومون کین را به یکی از بهترین فیلمهای فانتزی در ژانر خود تبدیل کرده است.
«جیمز پیورفوی» در نقش سولومون کین، اجرایی بینظیر و به یادماندنی ارائه میدهد. او به خوبی توانسته است رنج، عذاب وجدان و مبارزه درونی شخصیت کین را نشان دهد و روحی تازه به هر صحنه مبارزه با شمشیر ببخشد.
5- پادشاهی ممنوعه (ساخت سال ۲۰۰۸)
فیلم «قلمرو ممنوعه» داستانی پرماجرا را در مرکز جنوب بوستون روایت میکند، جایی که «جیسون تریپیتیکاس»، نوجوانی پرشور و علاقمند به هنرهای رزمی، در یکی از فروشگاههای سمساری قدیمی محله چینیها به طور تصادفی با عصایی طلایی و مرموز روبرو میشود. این عصا که ظاهراً دارای قدرتهای فراطبیعی است، سرنوشت جیسون را تغییر میدهد.
پس از قرار گرفتن در وضعیت خطرناک و مجبور شدن به شرکت در یک سرقت، جیسون با بهرهگیری از همین عصای جادویی موفق به فرار میشود، اما این فرار او را به چین باستان و هزاران سال قبل منتقل میکند. در آن زمان، او درمییابد که این عصای طلایی متعلق به «پادشاه میمون»، یکی از شخصیتهای افسانهای چین است. این پادشاه توسط یک جنگسالار بیرحم و قدرتمند زندانی شده و نیازمند نجات است.
جیسون با راهنمایی و همکاری افراد خیرخواه، سفر پرخطری را برای بازگرداندن عصای گمشده به صاحبش آغاز میکند. این سفر سرشار از چالشهای نفسگیر، مبارزه با قاتلان مرگبار و صحنههای مبارزه مهارتآمیز است که بخش مهمی از جذابیت فیلم را تشکیل میدهد.
«یوئن وو-پینگ»، استاد برجسته هنرهای رزمی و طراح سکانسهای مبارزه در فیلمهایی چون «ماتریکس» و «ببر خیزان، اژدهای پنهان»، در «قلمرو ممنوعه» نیز هنرهای رزمی را به شکلی زیبا و استادانه با عناصر ماجراجویی تلفیق کرده است. این فیلم همچنین به عنوان اولین همکاری سینمایی مشترک دو اسطوره هنرهای رزمی، «جکی چان» و «جت لی»، شناخته میشود و آن را به یکی از بهترین آثار فانتزی تبدیل کرده است.
۶- برترین فیلمهای فانتزی: مومیایی (ساخته شده در سال ۱۹۹۹)
در سال ۱۹۲۶، داستان فیلم «مومیایی» با ماجراجوییهای «ریک اوکانل» آغاز میشود. او به همراه یک کتابدار زیرک به نام «اولین کارناهان» و برادر ماجراجویش «جاناتان»، سفر پرخطری را به سمت شهر گمشده و افسانهای «هاموناپترا» شروع میکنند. این شهر باستانی، پر از گنجینهها و اسرار دفن شده است و به محلی پر از خطر و هیجان تبدیل شده است.
در داخل ویرانههای هاموناپترا، این گروه به طور ناخواسته نیرویی باستانی و نفرین شده به نام «ایمهوتپ» را بیدار میکنند؛ کاهن مصر باستان که ۳۰۰۰ سال پیش به دلیل عشق نافرجامش به «آنک-سو-نامون» مورد نفرین قرار گرفته بود. ایمهوتپ پس از سه هزار سال خواب در تاریکی، زنده میشود و با خشم فراطبیعی خود، مصر را به سمت طاعون و ویرانی سوق میدهد.
فیلم «مومیایی» اثری بسیار سرگرمکننده و پر از اکشن است که هیجانهای یک ماموریت پرمخاطره و کاوشگری را با خشم ویرانگر نیروهای ماوراءالطبیعه در هم میآمیزد. از مقبرههای تاریک و پر از تله، بیابانهای سوزان و طوفانزده، تا رویارویی با ارتش مردگان و تلاش برای فرار از خرابههای در حال فروپاشی، هر صحنه با دقت طراحی شده است.
«برندان فریزر» در نقش ریک اوکانل، شخصیتی کاریزماتیک و شجاع را به تصویر میکشد، و «ریچل وایز» نیز در نقش اولین کارناهان، جذابیت و هوش خاصی به فیلم میبخشد. این اثر، یک فانتزی کلاسیک محبوب و سرگرمکننده است که با موفقیت جایگاه خود را در میان بهترین فیلمهای فانتزی تثبیت کرد و راه را برای دنبالههای بعدی هموار ساخت.
تایتان مخفی، اژدهای مخفی (محصول سال ۲۰۰۰)
فیلم «ببر خیزان، اژدهای پنهان» (Crouching Tiger, Hidden Dragon)، ساخته آنگ لی، نه تنها یک اثر برنده جایزه اسکار است، بلکه یکی از درخشانترین نمونههای ژانر فانتزی و هنرهای رزمی محسوب میشود. داستان این فیلم در دوران ناآرام امپراتوری چین در قرن نوزدهم روایت میشود.
در این داستان، «لی مو بای»، استاد هنرهای رزمی و جنگجویی باتجربه، قصد دارد خود را برای دوران بازنشستگی آماده کند. او شمشیر افسانهای و قدرتمند خود، «سرنوشت سبز»، را به دوست قدیمیاش، «یو شو لین»، میسپارد. یو شو لین که مبارزی ماهر و وفادار است، مسئولیت نگهداری از این میراث ارزشمند را بر عهده دارد. اما زمانی که یک اشرافزاده جوان و سرکش این شمشیر را میرباید، داستان وارد مرحلهای پرخطر و پرماجرا میشود.
لی مو بای و یو شو لین، علیرغم عشق ممنوعهای که در دل دارند، باید دزد شمشیر را تعقیب کنند و در این مسیر با رازهای عمیقتری روبرو میشوند. آنها درمییابند که این اشرافزاده نه تنها یک سارق معمولی است، بلکه دختری است که در پی آزادی و تحقق رویاهای خود در دنیای هنرهای رزمی است. «ببر خیزان، اژدهای پنهان» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای فانتزی تاریخ شناخته میشود، و به خاطر صحنههای هنرهای رزمی بینظیر و مرزهای واقعیت را درنوردیده، جایگاهی ویژه در سینما دارد.
آنگ لی با هنر داستانگویی شاعرانه و مهارت در ترکیب دوئلهای نفسگیر و رویاروییهای احساسی، ژانر «ووشیا» را برای مخاطبان جهانی بازتعریف کرده است. بازیهای درخشان «میشل یئو» در نقش یو شو لین، «چو یون-فت» در نقش لی مو بای، و «ژانگ زییی» در نقش جِن، به همراه موسیقی متن تاثیرگذار «تان دون»، این فیلم را به یک اثر کلاسیک و ماندگار تبدیل کرده است.
پرتیهای کارائیب: نفرین مروارید سیاه (ساخته شده در سال ۲۰۰۳)
«دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» (Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl)، نخستین قسمت از مجموعه فیلمهای محبوب دزدان دریایی کارائیب است که نقش «کاپیتان جک اسپارو» با بازی درخشان «جانی دپ» را به شهرتی بینظیر رساند و او را به یکی از نمادهای سینمایی تبدیل کرد. این فیلم که در دریای کارائیب و در فضایی سرشار از رمز و راز و ماجراجویی رخ میدهد، داستانی هیجانانگیز و پرماجرا را روایت میکند.
قصه درباره «ویل ترنر»، آهنگر جوان و شجاع است که زندگیاش پس از ربوده شدن «الیزابت سوان»، دختر فرماندار، توسط «کاپیتان هکتور باربوسا» و خدمه ترسناک و نفرینشده کشتی مروارید سیاه، دچار تغییر میشود. ویل که به الیزابت علاقهمند است، برای نجات او وارد ماجراجویی غیرمنتظرهای میشود.
در همین حال، کاپیتان جک اسپارو، دزد دریایی مرموز و سرزنده، با انگیزههای خاص خود وارد بندر رویال میشود. او که به دنبال پسگیری کشتی خود است، به طور تصادفی به همپیمان ویل ترنر در این ماموریت نجات تبدیل میشود. حضور این دو شخصیت، زمینهساز صحنههای کمدی، اکشن و درام جذابی است.
اگرچه در آغاز انتظارات چندان بالا نبود، اما این فیلم به موفقیتی تجاری بزرگ و غیرمنتظره دست یافت و با فروش بیش از ۶۵۴.۳ میلیون دلار، یکی از پرفروشترین و بهترین آثار فانتزی تاریخ شد. این موفقیت تا حد زیادی مرهون بازی فوقالعاده جانی دپ در نقش جک اسپارو بود؛ بازی او تحسین منتقدان و تماشاگران را برانگیخت و نامزدی جوایز مهمی نظیر اسکار، بفتا و گلدن گلوب را برایش به همراه داشت. این فیلم با رویکردی نوین، ژانر دزدان دریایی را بازتعریف کرد و مخاطبان جدیدی را با این سبک آشنا ساخت. صحنههای اکشن، از مبارزات شمشیربازی گرفته تا تعقیب و گریزهای دریایی، با دقت و هیجان طراحی شدهاند تا تماشاگران را تا پایان پای صندلی نگه دارند.
9- برترین فیلمهای فانتزی: جومانجی: به جنگل خوش آمدید (ساخته شده در سال ۲۰۱۷)
«جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) سومین قسمت از مجموعه فیلمهای محبوب «جومانجی» است که مستقیماً ادامهای بر فیلم کلاسیک سال ۱۹۹۵ محسوب میشود. این فیلم بار دیگر ما را وارد دنیای پرخطر و جادویی این بازی مرموز میکند. در این نسخه، چهار دانشآموز دبیرستانی به نامهای «اسپنسر»، «فریج»، «بتانی» و «مارتا» به طور تصادفی یک کنسول بازی ویدیویی قدیمی را کشف میکنند. با شروع بازی، ناگهان در دنیای خطرناک و پر رمز و راز جومانجی قرار میگیرند و خود را در قالب شخصیتهای آواتارهای بازی مییابند.
هر یک از شخصیتهای اصلی ویژگیها و تواناییهای منحصر به فردی در دنیای مجازی جومانجی دارند. اسپنسر به یک ماجراجوی قوی تبدیل میشود، فریج به یک جغرافیدان ماهر، مارتا به یک رزمیکار چابک و بتانی به یک نقشهخوان حرفهای. اکنون آنها باید با چالشهای نفسگیر، موجودات وحشی و شخصیتهای شرور جنگل روبرو شوند و مأموریت اصلی بازی را به پایان برسانند.
این فیلم تجربهای پر از هیجان بیوقفه و شوخیهای فراوان است. اما نکتهای که «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» را خاص و سرگرمکننده میکند، شیمی فوقالعاده و جذاب بین بازیگران اصلی آن است. «دواین جانسون» در نقش دکتر براوِن استونهدج، «کوین هارت» در نقش مایک اوبرون، «جک بلک» در نقش پروفسور شلی و «کارن گیلان» در نقش روبی راوندهاوس، با کمدی و شخصیتپردازیهای خود، تماشاگران را مجذوب میکنند.
چالشهایی که شخصیتها با آنها روبرو میشوند، شبیه به چالشهای بازیهای ویدیویی طراحی شدهاند؛ از فرار از حملات حیوانات وحشی گرفته تا پرواز با هلیکوپتر در دل جنگل. این عناصر هیجانانگیز، همراه با طنز موقعیت و دیالوگها، به شکلی بینظیر در قالب سینمایی بازسازی شدهاند تا تجربهای سرگرمکننده و یکپارچه برای تماشاگران رقم بزنند.
Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves (منتشر شده در سال ۲۰۲۳)
فیلم «سیاهچالها و اژدهایان: شرافت دزدها» (Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves) اثری در ژانر فانتزی و ماجراجویی است که با تلفیقی از عناصر جادو، دسیسه، اکشن و طنز، دنیایی جذاب و پر از شگفتیها را به تصویر میکشد. در مرکز این داستان، «ادگین دارویس»، شاعر دورهگردی است که ناچار شده راه دزدی و ماجراجویی را در پیش گیرد. او در مسیر پرخطر خود، همراه وفادارش «هولگا کیلگور» را دارد که نقش مهمی در کنار او ایفا میکند.
مأموریت آنها، یافتن و بازگرداندن یک شیء باستانی و قدرتمند است؛ گنجی که میتواند سرنوشت آنها و حتی سرزمینشان را برای همیشه تغییر دهد. اما وقتی گروهی متنوع، متشکل از جادوگران، دزدان و ماجراجویان، با یک جادوگر شرور و قدرتمند روبرو میشوند که قصد سوءاستفاده از قدرت این شیء را دارد، اوضاع به شکل غیرمنتظرهای پیچیده و پرخطر میشود.
کارگردانان فیلم، «جاناتان گلدستین» و «جان فرانسیس دالی»، توانستهاند اثری فانتزی و پرهیجان بسازند که هم به ریشههای بازی «سیاهچالها و اژدهایان» احترام میگذارد و هم با نوآوریهای خود، تجربههای تازهای در این ژانر ارائه میدهد. «کریس پاین» در نقش ادگین دارویس، گروهی از بازیگران مستعد از جمله «میشل رودریگز»، «جاستیس اسمیت» و «سوفیا لیلیس» را هدایت میکند.
یکی از نقاط قوت این فیلم، صحنههای اکشن آن است. از سکانس فرار نفسگیر در ابتدای فیلم از «رولز اند» گرفته تا نبردهای پرتنش و هیجانانگیز با جادوگر سرخ، هر صحنه با دقت طراحی شده و بسیار دیدنی است. این صحنهها نه تنها هیجانانگیز هستند، بلکه با خلاقیت و نوآوری همراه شدهاند تا تجربهای بصری و سرگرمکننده را برای تماشاگران رقم بزنند.