کد خبر: 17222

عکس خانوادگی فریبا نادری در رستوران و زندگی پر فراز و نشیب‌اش

عکس جدید فریبا نادری در کنار خانواده‌اش در رستوران + زندگی پر فراز و نشیب بازیگر محبوب ستایش

عکس جدید فریبا نادری در کنار خانواده‌اش در رستوران، نشان دهنده زندگی پر فراز و نشیب و لحظات خوش این بازیگر محبوب است.

عکس جدید فریبا نادری در کنار خانواده‌اش در رستوران + زندگی پر فراز و نشیب بازیگر محبوب ستایش

تصویری از فریبا نادری و مادرش در کنار خواهر و برادرش که هم‌اکنون مشاهده می‌کنید. فریبا نادری، بازیگر جوان سینما و تلویزیون ایران، چند سال پیش با مسعود رسام ازدواج کرد، اما این رابطه دوام نداشت و همسرش درگذشت. پس از مدتی، او دوباره ازدواج کرد و صاحب یک دختر نازنین شده است.

تصویر فریبا نادری در کنار مادرش

عکس فریبا نادری و خانواده‌اش در یک رستوران گرفته شده است.

آشنایی بیشتر با فریبا نادری

فریبا نادری در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۶۳ در تهران متولد شده است. او بازیگر ایرانی و همسر سابق مسعود رسام است.

او در شهر تهران به دنیا آمده و دارای یک برادر و دو خواهر است.

فریبا نادری که در دوران جوانی با مسعود رسام، که از او بزرگ‌تر بود، ازدواج کرد، اظهار داشت که این ازدواج بر اساس تصمیم خودش صورت گرفته است.

پس از درگذشت همسرش در سال ۱۳۸۸، او در مصاحبه‌ای اعلام کرد که هرگز قصد ندارد با بازیگران تلویزیون یا سینما ازدواج کند. او درباره همسرش می‌گوید: «در کنار مسعود رسام، زندگی عاشقانه‌ای داشتم و با وجود تفاوت سنی بیست و هفت ساله، هرگز احساس خلایی در زندگی‌ام نکردم. حتی کوچک‌ترین سخنان او برای من آموزنده بود و این بهترین خاطره‌ام از او است؛ هنوز هم حرف‌های پرمحتوای او در ذهنم باقی مانده است.» به مناسبت انتشار عکس فریبا نادری و مادرش، بیشتر درباره این بازیگر صحبت می‌کنیم.

فریبا نادری و همسرش

فریبا نادری می‌گوید: من در سال ۱۳۶۳ به دنیا آمدم و از کودکی علاقه زیادی به بازیگری داشتم. بزرگ‌ترین آرزویم این بود که نقش قهرمان فیلم‌هایی که دوستشان داشتم، بازی کنم. اما پدر و مادرم مخالف این علاقه بودند و با سخت‌گیری زیادی، تلاش می‌کردند تا من بیشتر روی تحصیلاتم تمرکز کنم.

بازیگر ستایش

در دوران کودکی بسیار شیطان و بازیگوش بودم. از آنجایی که رابطه نزدیکی با برادرم حمید داشتم، تمام روز را با او می‌گذراندم و به همین دلیل شیطنت‌هایم بیشتر پسرانه بودند. حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین اسباب‌بازی من توپ «چهل تیکه» بود. یادم می‌آید که با بچه‌های محل، کوچه را می‌بستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی می‌کردیم.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار