وال-ای: انیمیشن عاشقانه و تاریک با پیامهای زیستمحیطی
«وال-ای»: انیمیشن صامت و عاشقانهای که آیندهای تاریک و پیامهای زیستمحیطی را با هنر بصری روایت میکند
انیمیشن وال-ای با روایت بصری و کمگویی، آیندهای تاریک و پیامهای زیستمحیطی را به تصویر میکشد و احساسات انسانی را از دل رباتها نشان میدهد.

پس از سالها که کرهزمین به دلیل فعالیتهای انسانی ترک شد و به یک سیاره غیرقابل سکونت تبدیل گشت، یک ربات بیپناه با چشمان پر از ترحم در آن تنها زندگی میکند و تنها آرزویش داشتن چند دوست است. انیمیشن والی-ای، که یکی از اثرهای تأثیرگذار شرکت پیکسار محسوب میشود، نشان میدهد حتی احساسات یک ربات میتوانند اشک انسان واقعی را جاری سازند.
انیمیشن WALL-E که نهمین اثر بزرگ پیکسار است، در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و نسبت به زمان خود بسیار پیشرفته بود. داستان در آیندهای دور رخ میدهد؛ جایی که زمین دیگر قابل سکونت نیست و انسانها آن را ترک کردهاند. در این میان، رباتی به نام وال-ای باقی مانده است که وظیفهاش جمعآوری و مرتبسازی زبالهها است و در زندگی هیچ چیز دیگری ندارد. اما طولانی شدن تنهایی و انجام مداوم همین وظیفه، باعث میشود احساساتی در درون ربات شکل بگیرند. انگار که احساسات در قلب بیجان او متولد میشوند و نیاز به دوست بودن، در وجودش عمیقتر میشود.
وقتی ربات انساننمای دیگری به نام ایو (EVE) به زمین بازمیگردد، وال-ای در همان نگاه اول عاشقش میشود؛ گویی ایو نجاتدهندهای است که سالها در آرزوی دیدن او بوده است. انسانها، که سالها قبل زمین را به خاطر شرایط جوی ترک کردهاند، ایو را برای بررسی نشانههای حیات در سیاره میفرستند. اما وال-ای، که نه تنها یک دل بلکه صد دل عاشق ایو است، به هر قیمتی سوار سفینه او میشود و به سفینه مادر انسانها میرسد. اما انسانهایی که در این سفینه هستند، شباهتی به ما ندارند؛ آنها به موجوداتی چاق و ضعیف تبدیل شدهاند که حتی نمیتوانند روی پاهای خود بایستند. در زمانی که انسانها به چنین سرنوشتی دچار شدهاند، ایو و وال-ای، به عنوان رباتهایی، زندگی نزدیکتری به انسانها پیدا کردهاند.
چرا شرکت پیکسار تصمیم گرفت با انیمیشن والی-ای رویکرد خود را تغییر دهد و اثری آخرالزمانی بسازد؟ پس از موفقیت انیمیشن «در جستوجوی نمو»، کارگردان اندرو استنتون معتقد بود که پیکسار توانسته است فیزیک دنیای زیرآب را به خوبی پیاده کند و در این زمینه موفق باشد. بنابراین، او خواست برای یک تجربه جدید در حوزه داستانسرایی در فضا فعالیت کند و موضوع رباتهای احساساتی را به تصویر بکشد. لازم به ذکر است که والی-ای اولین انیمیشن پیکسار است که در برخی قسمتهای آن از صحنههای لایو اکشن استفاده شده است.

مجله تایم انیمیشن وال-ای را بهترین فیلم سینمایی دهه ۲۰۰۰ میلادی معرفی کرده است.
این انیمیشن به خاطر داستان عمیق و معنادارش توجه زیادی از منتقدان و تماشاگران را جلب کرد. در وبسایت Rotten Tomatoes توانست امتیاز ۹۶ از ۱۰۰ را کسب کند و در فصل جوایز نیز عملکرد بسیار قابل توجهی داشت. وال-ای در مراسم اسکار سال ۲۰۰۸ موفق به دریافت جایزه بهترین انیمیشن سینمایی شد و در لیست بهترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ از نگاه مجله تایم رتبه نخست را به خود اختصاص داد. در واقع، منتقدان مجله تایم وال-ای را در جایگاهی بالاتر از سهگانه ارباب حلقهها، آواتار، صحبت با هری و لایههای تاثیرگذار قرار دادهاند.
با این حال، نباید تنها به جنبههای فنی و جوایز این اثر محدود شد. انیمیشن وال-ای پیامهای بسیار عمیقی دارد که بسیاری آن را نقدی بر جامعه مدرن و تاثیرات منفی انسانها بر محیطزیست میدانند. تصویر کردن کره زمین به عنوان سیارهای غیرقابل سکونت و انتقال این مفاهیم با زبانی بصری و تاثیرگذار، باعث شده است که بدون تردید این انیمیشن را در فهرست بهترین آثار تاریخ سینما قرار دهیم.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد وال-ای، استفاده کمتعداد از دیالوگ و تمرکز بر روایت بصری است؛ رویکردی که الهامگرفته از سینمای صامت کلاسیک است. کارگردان اثر، اندرو استنتون، در مصاحبههای مختلف اشاره کرده است که شخصیت وال-ای و فضای ابتدایی فیلم، به طور مستقیم تحت تأثیر فیلمهای چارلی چاپلین و باستر کیتون ساخته شده است. او و تیمش با بهرهگیری از این سبک، تلاش کردهاند احساساتی مانند تنهایی، کنجکاوی و عشق را از طریق تصویر، حرکت و موسیقی منتقل کنند، بدون اینکه نیاز به گفتوگو باشد. این رویکرد هنری نه تنها تجربهای متفاوت و تأثیرگذار برای تماشاگر ایجاد کرده، بلکه نشاندهنده قدرت سینمای ناب در انتقال مفاهیم انسانی بدون نیاز به کلام است؛ رویکردی که در بسیاری از انیمیشنهای تجاری رایج کمتر دیده میشود.