10 شخصیت خنده‌دار و متفاوت دنیای DC که جایگزین ددپول در سینما خواهند شد

موفقیت بزرگ فیلم Deadpool & Wolverine در فاز پنجم مارول نشان داد که در سینمای ابرقهرمانی جای برای هرج و مرج، کنایه و کمی شوخ‌طبعی وجود دارد. مخاطبان وید ویلسون (ددپول) را مجدداً با استقبال گرم پذیرفتند و از انرژی غیرمتعارف، شوخی‌های غیرقابل پیش‌بینی و طنز بی‌رحمانه‌اش لذت بردند. از زمان معرفی شخصیت ددپول، استودیوهای مختلف سعی کرده‌اند این فرمول موفق را تکرار کنند، اما هیچ‌کدام به اندازه او در این زمینه موفق نبوده‌اند.

با توجه به موفقیت چشمگیر مارول در ساخت فیلم ددپول، بسیاری بر این باورند که رقیب اصلی‌اش، DC، باید شخصیت مشابهی را معرفی کند، اما تاکنون چنین اقدامی صورت نگرفته است. این موضوع به دلیل نبود شخصیت‌های مشابه در دنیای DC نیست، چرا که در دهه‌های گذشته شاهد حضور شخصیت‌های بامزه و عجیب‌غریب زیادی در کمیک‌های این شرکت بوده‌ایم. بسیاری از این شخصیت‌ها تنها از روی بی‌حوصلگی دست به ایجاد آشوب می‌زنند و همین ویژگی‌ها آن‌ها را جذاب‌تر می‌کند. حضور چنین شخصیت‌هایی در دنیای DC می‌تواند فضایی متفاوت ایجاد کند و فرصتی برای نوآوری در روایت داستان‌ها باشد.

جیمز گان اخیراً در دنیای DC با ترکیبی از داستان‌ها و افسانه‌های خاص (مانند سوپرمن و The Authority) و لحنی متفاوت (مثل Peacemaker و Creature Commandos) به سمت تغییرات جسورانه‌ای حرکت کرده است، بنابراین شاید اکنون زمان مناسبی باشد تا نسل جدیدی از شخصیت‌های متفاوت در سینما معرفی شوند. در ادامه، به بررسی شخصیت‌هایی می‌پردازیم که می‌توانند جای خالی ددپول را در جهان سینمایی DC پر کنند و همچنین نگاهی به جذابیت‌ها و پتانسیل‌های این شخصیت‌ها برای بازتعریف ژانر ابرقهرمانان در این دنیای جذاب خواهیم داشت. این شخصیت‌ها نه تنها با طنز و ویژگی‌های خاص خود می‌توانند فضای متفاوتی در دنیای DC ایجاد کنند، بلکه با شکستن مرزهای مرسوم و ارائه رویکردهای نوین، می‌توانند ترکیبی تازه از شوخی، آشوب و اکشن را به نمایش بگذارند.

۱- Ambush Bug

Ambush Bug یکی از شخصیت‌های جذاب و غیرمعمول دنیای DC است که در سال ۱۹۸۲ توسط کیت گیفن و رابرت لورن فلمینگ خلق شد. این شخصیت نماد کمدی متا در کمیک‌های DC محسوب می‌شود. به طور کلی، Ambush Bug فردی شوخ‌طبع است که توانایی تلپورت دارد. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد او آگاهی از این است که در قالب یک شخصیت کمیک زندگی می‌کند. او همیشه با خوانندگان صحبت می‌کند، کلیشه‌های ابرقهرمان‌ها را مورد تمسخر قرار می‌دهد و گاهی با کارهای عجیب و غریبش همه چیز را به هم می‌ریزد.

ماجراهای Ambush Bug سرشار از شوخی‌هایی درباره تصمیمات سردبیران و کلیشه‌های ژانر ابرقهرمانی است، همان‌طور که ددپول با صحبت‌هایش ارتباط با مخاطب برقرار می‌کند و دنیای داستان را کمی جدا می‌کند.

شخصیت Ambush Bug می‌تواند در قالب یک ویژه‌برنامه یا سریال انیمیشنی کمدی در دنیای سینمایی DC بسیار موفق ظاهر شود. با شوخی‌ها و نقدهای طنزآمیزش درباره زمان‌بندی‌ها و بحران‌ها، دیدگاهی تازه و جذاب نسبت به ژانر ابرقهرمانی ارائه می‌دهد و همچنان برای تماشاگران سرگرم‌کننده باقی می‌ماند. ساخت یک مینی‌سریال از او برای پلتفرم‌های آنلاین یا حضورش در فیلمی با محوریت چندجهانی می‌تواند بسیار جالب و هیجان‌انگیز باشد.

بت مایت، که برای نخستین بار در شماره ۲۶۷ کمیک‌های Detective Comics در سال ۱۹۵۹ توسط بیل فینگر و شلدون مولدف خلق شد، یکی از بزرگ‌ترین طرفداران بتمن محسوب می‌گردد. برخلاف شروری به نام آقای Mxyzptlk در جهان DC، رفتارها و اقدامات بت مایت از عشق عمیق او به بتمن نشأت می‌گیرد. این عشق منجر به خلق موقعیت‌های عجیب و غیرواقعی می‌شود که بت مایت آن‌ها را به عنوان کمک‌هایی برای بتمن واقعی تلقی می‌کند. نمونه‌ای از این موارد، فعالیت‌های او در کمیک‌های World’s Finest است.

شور و اشتیاق کودکانه و شوخ‌طبعی بت مایت او را به شخصیتی کمدی و خاص تبدیل کرده است. او می‌تواند نقش ستاره‌ای در یک سریال انیمیشنی سورئال درباره بتمن داشته باشد یا حتی در یک فیلم لایو اکشن با فضای تاریک، نقش کمدی و متفاوتی ایفا کند. جیمز گان پیش‌تر اشاره کرده بود که احتمالاً در آینده این شخصیت در دنیای DC حضور پیدا خواهد کرد.

آقای Mxyzptlk، که برای اولین بار در شماره ۳۰ کمیک‌های Superman در سال ۱۹۴۴ توسط جری سیگل و ایرا یاربرو معرفی شد، یک شیطان شوخ‌طبع است که با شوخی‌ها و حقه‌های خاص خود، سوپرمن را به چالش می‌کشد. قدرت منحصر به فرد و متفاوت او زمانی که با آگاهی‌اش درباره زندگی در دنیای کمیک (همان‌طور که در شماره ۷۵ از مجموعه Superman: The Man of Steel نشان داده شده است) ترکیب می‌شود، منجر به خلق نوعی طنز متفاوت در شخصیت منفی می‌شود.

در دنیای سینمایی DC، می‌توان آقای Mxyzptlk را به عنوان یک دشمن در فیلم‌های مربوط به سوپرمن معرفی کرد تا شاهد تضاد جذابی در فضای جدی این مجموعه باشیم.

۴- The Heckler

شخصیت هکلر که در سال ۱۹۹۲ توسط کیت گیفن و تام بیرباوم خلق شده است، با نام استو موزلی نیز شناخته می‌شود. او فردی قانون‌شکن و در عین حال مجری عدالت است که در شهر پر هرج و مرج دلتا با جرم و جنایت مبارزه می‌کند. در طول مبارزات خود، او از کنایه‌ها و شوخی‌های متنوعی بهره می‌گیرد که این ویژگی او را از دیگر شخصیت‌ها متمایز می‌سازد. روحیه طنز و شوخ‌طبعی هکلر در مجموعه کمیک‌هایی قابل مشاهده است که تنها در شش شماره در سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۳ تحت عنوان هکلر منتشر شد.

اگرچه این سری کوتاه بود، اما شخصیت هکلر تاثیر و جذابیت خاص خود را داشت. سبک طنز منحصر به فرد او، که به داستان‌های دی‌سی شخصیت می‌بخشد، تفاوت اصلی او با دیگر قهرمانان است. این ویژگی خاص می‌تواند نقش مهمی در موفقیت او در دنیای دی‌سی ایفا کند. هکلر به راحتی می‌تواند در قالب اثر کمدی ظاهر شود و کلیشه‌های مربوط به قهرمانان مجری عدالت را به شیوه‌ای متفاوت به تصویر بکشد.

۵- بخش هشت

بخش هشت، گروهی از قهرمانان ناهمگون و متفاوت است که در سال ۱۹۹۸ توسط گارت انیس و جان مک‌کریا در کمیک هیتمن خلق شد. این تیم به رهبری سیکس‌پک، فردی معتاد و مشکل‌دار، فعالیت می‌کند. اعضای دیگری مانند داگ‌ولدر و بوئنو اکسلته نیز در این گروه حضور دارند. آن‌ها با رفتارهای غیرمتعارف و مضحک، کلیشه‌های معمول تیم‌های قهرمانی را زیر سوال می‌برند و با این کار، تمسخر آن‌ها را به تصویر می‌کشند.

تداخل‌های پرتنش و بی‌نظم اعضای بخش هشت، این گروه را برای یک کمدی گروهی با درجه‌بندی سنی R (مشابه فیلم The Suicide Squad) بسیار مناسب ساخته است. حضور این تیم در دنیای دی‌سی می‌تواند نقطه عطفی برای محتوای بزرگسالانه و متفاوت باشد.

جانی دی‌سی، شخصیت کارتونی معروف کمیک‌های دی‌سی، در دهه‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ نقش مهمی در داستان‌ها ایفا می‌کرد. او با ارائه توضیحات و راهنمایی‌های خود، خوانندگان را در طول روایت‌ها همراهی می‌کرد. در عناوینی مانند Showcase، او نقش خاصی داشت که شامل شکستن دیوار چهارم برای توضیح جزئیات داستان یا تقلید از شخصیت‌ها می‌شد. صدای منحصر به فرد و لحن خاص او، که در میان شخصیت‌های کمیک معمول نبود، او را متمایز می‌کرد. بازآفرینی جانی دی‌سی به عنوان راوی یا مجری در یک سریال آنتولوژی انیمیشنی، می‌تواند روشی هوشمندانه برای معرفی داستان‌های کمتر شناخته شده یا عجیب‌تر دنیای دی‌سی باشد.

۷- جین دیوانه

جین دیوانه شخصیتی است که در سال ۱۹۸۹ توسط گرانت موریسون و ریچارد کیس در شماره ۱۹ کمیک Doom Patrol خلق شده است. او قهرمانی است که دارای ۶۴ هویت متفاوت و شخصیت مجزا است، هر کدام با قدرت‌های خاص خود. وضعیت روانی آشفته‌اش، همراه با گفت‌وگوهای طعنه‌آمیز و کنایه‌دار، به داستان‌ها حالتی سوررئال می‌بخشد. اگرچه جین دیوانه قبلاً در سریال Doom Patrol شبکه Max ظاهر شده است، اما او نیازمند توجه بیشتری در دنیای لایو اکشن‌های دی‌سی (DCU) است. ساخت پروژه‌ای مستقل، چه در قالب لایو اکشن یا انیمیشن، می‌تواند فرصت مناسبی برای کاوش عمیق‌تر در روان پیچیده، قدرت‌های منحصربه‌فرد و جهان‌بینی خاص این شخصیت باشد.

جی‌نورت شخصیتی است که در سال ۱۹۸۸ و در شماره ۱۰ کمیک «Justice League International» توسط کیت گیفن و جی. ام. دمتیس خلق شد. او عضو ارتش Green Lantern است، اما غالباً نشان داده می‌شود که در انجام وظایف خود ناتوان و بی‌تجربه است. این ناتوانی و شوخ‌طبعی که گاهی با جدیت و خشونت سایر اعضای Green Lantern مانند گای گاردنر در تضاد قرار می‌گیرد، به جذابیت تیم‌های کیهانی دنیای DC می‌افزاید.

اضافه کردن جی‌نورت به دنیای DC می‌تواند تنوعی در بخش کیهانی این مجموعه ایجاد کند که معمولاً جدی و پرتنش است. او شخصیتی عجیب و بامزه است که می‌تواند توازن خوبی در داستان‌های مربوط به Green Lantern برقرار کند.

۹- مرد حیوانی (Animal Man)

مرد حیوانی شخصیتی است که در سال ۱۹۶۵ توسط دیو وود و کارماین اینفانتینو خلق شد، اما شهرت واقعی خود را در دهه ۱۹۸۰ و به‌ویژه در دوران نوشتن گرانت موریسون کسب کرد. طنز وجودی و چالش‌های این شخصیت، همانند آنچه در شماره ۲۶ کمیک Animal Man مشاهده می‌شود، ترکیبی از احساس نزدیکی و نقد ژانر کمیک‌ها است. در صورت انجام یک اقتباس مناسب، مرد حیوانی پتانسیل تبدیل شدن به یکی از شخصیت‌های قدرتمند و تأثیرگذار در دنیای DC را دارد.

۱۰- مرد پلاستیکی (Plastic Man)

مرد پلاستیکی، اثر جک کول در سال ۱۹۴۱، شخصیت خلافکاری بود که به قهرمانی جذاب و متفاوت تبدیل شد. کمدی اسلپ‌استیک (طنزی که بر فعالیت‌های بدنی اغراق‌آمیز تمرکز دارد) و شوخی‌های این شخصیت به شدت برجسته است. شخصیت بی‌هوش و انعطاف‌پذیری مرد پلاستیکی او را به نوعی قهرمان متفاوت و متمایز تبدیل می‌کند. با توجه به پیشرفت‌های CGI که اکنون امکان نمایش انعطاف‌پذیری طنزآمیز این شخصیت را فراهم کرده است، ساخت فیلمی درباره مرد پلاستیکی می‌تواند پاسخ مناسبی از سوی DC به نبود شخصیتی مانند ددپول باشد. همچنین، در تولید چنین فیلمی، انتخاب بازیگر نقش اول قوی و توجه به ریشه‌های داستانی می‌تواند نتیجه‌ای بسیار موفق به همراه داشته باشد.