پیرپسر؛ تراژدی خانواده، نمادگرایی و جنجالهای جشنواره فجر
نقد و بررسی فیلم «پیرپسر»: تراژدی خانواده، نمادگرایی و حاشیههای جنجالی در جشنواره فجر
نقد و بررسی فیلم «پیرپسر»: تراژدی خانواده، نمادگرایی و حاشیههای جشنواره فجر در یک اثر هنری عمیق و جنجالی.

پس از مدتها کشوقوس، تیزر فیلم سینمایی «پیر پسر» منتشر شد و اکران عمومی آن از ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ آغاز خواهد شد.
این فیلم برای نخستینبار در بخش ویژه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر، بهصورت اختصاصی برای منتقدان و خبرنگاران نمایش داده شد.
داستان فیلم «پیرپسر»
علی و رضا دو برادر هستند که هر کدام دنیای متفاوتی دارند. یکی در دنیای کتاب غرق شده و دیگری پر از انگیزههای انتقام است. با وجود تفاوتهایشان، یک شباهت مشترک دارند: هر دو در قبرستان آرزوها، جایی که خانه نامیده میشود، گرفتار شدهاند.
خانه کجاست؟ خانهای پر از خاطرات تلخ که باید تخریب شود، اما چه کسی جرات میکند دیوارهای استوار بر زخم و توهین را برکند؟
افراد شرکتکننده در فیلم «پیرپسر»
حسن پورشیرازی
لیلا حاتمی
حامد بهداد
محمد ولیزادگان
بررسی و تحلیل فیلم «پیرپسر»
این فیلم، داستان یک خانواده نیست؛ بلکه تصویری است که در آن پدران سرنوشت را در اختیار گرفته و پسران را در جهنمی که خانه نام دارد، دفن میکنند.
علی، شخصیتی است که همچون آتش زیر خاکستر است و هر لحظه آماده انفجار، به دنبال راهی برای فرار از گورستان پدری است و در کتاب پناه میجوید. او با تلاشی بیوقفه، مخاطب را در وضعیتی قرار میدهد که احساس درد و رنج بیپایان در هر لحظه درونش جاری است. علی هنوز باور دارد که میتواند خودش را نجات دهد، اما خاطرات تلخ و فراموشناشدنی، این امکان را از او سلب میکنند.
پدر، مردی است که نامش «غلام» است؛ اما هرگز نوکری کسی جز عقدهها و حقارتهای درونیاش نبوده است. لبخند او، همچون نمایش دندانهای یک گرگ زخمی است که حتی در لحظات پایانی زندگی، در پی نشان دادن قدرت است.
رضا، برادری است که میان تسلیم و عصیان معلق مانده است. او نه مانند برادرش در پی فرار است و نه مانند پدر به دنبال سلطه و تسلیم. «رضا» مانند آینهای است که دو تصویر را همزمان منعکس میکند؛ نیمی که میخواهد فرار کند و نیمی که تلاش میکند در همان گورستان پدری باقی بماند.
رعنا، در دنیایی که عشق در گورستان رؤیاها جایی ندارد، وارد میشود. زنی است که خود نیز زخمی است و یاد گرفته است این زخمها را با خنده و حضور در بحثهای فلسفی پنهان کند. او در مقابل «علی» قرار میگیرد و میداند که هیچ راه نجاتی از این گورستان وجود ندارد.
استعاره و نماد در اثر «پیر پسر»
در این فیلم، نمادگرایی و استعاره بهطور واضح مخاطب را با واقعیتهای تلخ روبهرو میسازند. کتاب «برادران کارامازوف» در گوشهای از کتابخانه محل کار «علی» به چشم میخورد و نمادی است که نشان میدهد آیا در دنیای پر از بیعدالتی و خشونت، میتوان همچنان انسان خوبی باقی ماند.
«پیرپسر» داستانی است که در خیابانهای تهران، تراژدی یونانی را به تصویر میکشد و با روایت «رستم و سهراب» در هم میآمیزد. خانه در این داستان، مسلخی است که در آن پدر، قربانی شدن پسر را رقم میزند و انتقام تنها چیزی است که باقی میماند. قبری که غلام حفر میکند، نمادی است از دفن انسانها تنها نیست، بلکه نماد تدفین رؤیاها و آرزوهای از دست رفته شخصیتها است. جملهای که روی دیوار نقش بسته است، «شتاب کردم که آفتاب بیاید؛ نیامد»، نهتنها پیشبینی تلخ سرنوشت شخصیتها است، بلکه خلاصهای از مضمون کلی فیلم را نیز در بر میگیرد.
«پیرپسر» بیش از یک درام خانوادگی است؛ این فیلم تصویری تاریک از روابط قدرت و فروپاشی بنیادیترین نهاد جامعه، یعنی خانواده، ارائه میدهد. کارگردانی هوشمندانه «اکتای براهنی» و بازیگری کارآمد، مخاطب را در فضایی پر از سرگردانی و آشفتگی، همچون گورستان پدری، گرفتار میکند.
جنجالهای مداوم پیرامون فیلم «پیر پسر»
حاشیههای این اثر از چهل و سومین جشنواره فیلم فجر آغاز شد، جایی که «پیرپسر» فرصت حضور در بخش مسابقه را از دست داد و تنها در بخش ویژه به نمایش درآمد. این فیلم، با وجود زمان طولانی، تحسین منتقدان را برانگیخت، اما پس از آن حواشی در فضای مجازی شکل گرفت.
ماجرا از جایی شروع شد که منتقد سینما، «پرویز جاهد»، در پستی در اینستاگرام، ضمن اشاره به نکات مثبت فیلم، به طولانی بودن زمان «پیرپسر» به عنوان نقطه منفی اشاره کرد. چند دقیقه بعد، «اکتای براهنی» در کامنتی زیر پست «جاهد»، به نقد او واکنش نشان داد و این اختلاف نظر چند روز ادامه پیدا کرد. در مراسم اهدای جوایز جشنواره، هنگامی که نام «پیرپسر» مطرح شد، «مصطفی زمانی»، در هنگام دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد، گفت: «اگر فیلم پیرپسر در بخش مسابقه حضور داشت، هیچ جایزهای نمیگرفتیم.»
حاشیههای این فیلم پس از صدور مجوز نمایش نیز ادامه یافت، بهطوری که طی مدتها، افراد مختلف با انتشار پستهایی در شبکههای اجتماعی، خواستار اکران «پیرپسر» شدند و آن را نماد عینی سینمای ایران میدانستند. همچنین «اکتای براهنی» در بیانیهای در صفحه اینستاگرام خود نسبت به عدم اکران فیلم اعتراض کرد و نوشت: «آیا چهار سال صبوری...»