بازآرایی زنجیرههای بلاکچین؛ راهکارها، چالشها و نظرات کارشناسان
بازآرایی زنجیرههای بلاکچین: تاریخچه، تأثیرات و نظرات متفاوت کارشناسان
تحلیل نظرات کارشناسان درباره بازآرایی بلاکچین، تاریخچه، تأثیرات و چالشهای امنیتی در مواجهه با هکها و رویدادهای مهم در رمزارزها.

زمانی که در پی هک بایننس (Binance) که منجر به سرقت حدود ۴۰ میلیون دلار شد، جری رابین (Jeremy Rubin)، یکی از فعالان برجسته در موسسه ارزهای دیجیتال MIT، پیشنهاداتی برای بازطراحی بلاکچین به چانپنگ ژائو (Chanpeng Zhao)، مدیرعامل بایننس، ارائه داد. رابین در جریان یک استریم زنده که ژائو در آن به تشریح جزئیات هک و اقدامات مقابلهای پرداخت، با وی گفتوگو کرد و راهکارهای بهبود امنیت شبکه را مطرح ساخت.
مذاکرات درباره تجدید ساختار و همکاری با بایننس
رابین (Rubin) به ژائو (Zhao) پیشنهاد داد امکان ساخت تراکنشی وجود دارد که عملاً تراکنش بیتکوین یک هکر را به کارمزد ماینر تبدیل کند. این فرآیند به گونهای طراحی میشود که تمامی تراکنشهای دیگر در بلاکچین تغییر نکند، اما ماینرها قادر باشند اجماع را بازگردانند و تراکنش ۷۰۰۰ بیتکوین را به کارمزد ماینر تبدیل کنند. در نتیجه، هکر از هرگونه پاداش محروم میشود و تراکنش او بیاثر خواهد شد.
برخی فعالان و کارشناسان حوزه رمزارز، مانند جیمز پراستوِستچ (James Prestwich)، بنیانگذار استورج (StorJ)، از این ایده حمایت کرده و معتقدند بیتکوین بر پایه اجماع جمعی و هدف مبارزه با جرم خارج از نظامهای دولتی ساخته شده است. بنابراین، بازگشت بلاکچین برای مجازات هکرها با اصول بنیادی بیتکوین همراستا است.
در مقابل، چهرههایی مانند مایک نواگراژت (Mike Novogratz) و پیر روشار (Pierre Rochard) به شدت نسبت به اقداماتی مانند reorg کردن بلاکچین انتقاد کردند و آن را مغایر با اصول و امنیت شبکه بیتکوین دانستند. از نظر این افراد، چنین اقداماتی میتواند اعتماد کاربران و ثبات شبکه را تهدید کند.
واکنشها به هک DAO و نقش ماینرها
در ژوئن ۲۰۱۶، هک DAO (سازمان مستقل غیرمتمرکز) بر بستر اتریوم (Ethereum) جامعه رمزارزها را شوکه کرد و باعث تقسیم این شبکه به دو شاخه شد. گروهی معتقد بودند که انجام reorg (بازنشانی زنجیره) در تناقض با اصول بنیادی بلاکچین است، در حالی که گروه دیگر ترجیح میدادند زنجیره به وضعیت قبل از هک برگردد تا هر گونه پاداشی که هکرها به خود اختصاص داده بودند، لغو شود. نتیجه این اختلاف نظر، ایجاد اتریوم کلاسیک (ETC) و اتریوم (ETH) بود؛ که اتریوم ETH به عنوان نسخه توسعهیافته و مورد قبولتر باقی ماند.
این رویداد نخستین نمونه از بازنشانی زنجیره در تاریخ بلاکچین بود و توسعهدهندگان به اهمیت اجماع جامعه در مواجهه با چنین حملاتی پی بردند. در آن زمان و حتی اکنون، اکثریت بر این باورند که reorg با اصول سیستمهای غیرمتمرکز سازگار نیست. ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) و بنیاد اتریوم نیز به خاطر حمایت از امکان انجام reorg مورد انتقاد عمومی قرار گرفتند. اما در واقع، بوترین خود کنترل ۵۱ درصد از قدرت هش شبکه را در اختیار نداشت و تنها پس از مذاکره با ماینرها، نظر خود را بیان کرد و آنها نیز با توافق بر سر این راهحل، زنجیره را بازنشانی کردند. اگر ماینرها احساس میکردند این کار به نفعشان نیست، قطعا مخالفت میکردند و چنین تصمیمی اتخاذ نمیکردند.
منافع ماینرها اغلب از دید اقتصادی و مالی مورد ارزیابی قرار میگیرد، اما در واقع، این منافع به سلامت و پایداری کلی شبکه نیز وابسته است. هر چه تعداد کاربران و تراکنشهای شبکه بیشتر باشد، ماینرها از کارمزدهای بیشتری بهرهمند میشوند. افزایش کاربران منجر به رشد جذب کاربران جدید، و در نهایت، به توسعه و پذیرش گستردهتر شبکه منجر میشود؛ بنابراین، منافع ماینرها در نهایت به استفاده از شبکه و سلامت آن مرتبط است.
حفاظت در برابر بازنشانی: نقطههای کنترلی بیتکوین کش
در زمان جدایی بیتکوین کش (BCH) و بیتکوین ساتوشی ویژن (BSV)، گروه BCH اقدام به اعمال «نقطهچینهای خودکار» در شبکه کردند. هدف اصلی این اقدام جلوگیری از تلاشهای BSV برای هدایت قدرت هش به سمت BCH و ایجاد اختلال در شبکه بود. برای حفظ پایداری و جلوگیری از تغییرات عمده در بلاکچین، هر ده بلاک یک نقطهچین جدید ایجاد میشود. به این ترتیب، هیچ فرد یا گروهی نمیتواند بیش از ده بلاک در BCH تغییر دهد، حتی در صورت تصاحب ۵۱ درصد قدرت هش شبکه. جالب توجه است که جامعه BCH معتقد است طرفداران BSV با استفاده از نام مستعار ساتوشی، در حال استخراج BCH هستند، همانطور که گزارش شده است.
طرفداران BSV و BCH این اقدام را «نقطهچینهای متمرکز» مینامند، زیرا اعتبار هر نقطهچین توسط یک ماینر واحد در هر بلاک تایید میشود. BCH این استدلال را مطرح میکند که این روش راهی مؤثر برای تضمین غیرقابل تغییر بودن دفترکل است و از استخراج مخفیانه زنجیرههای جعلی توسط ماینرهای مخرب جلوگیری میکند، تا از بروز اختلالات بزرگ در شبکه جلوگیری شود.
هر دو طرف دیدگاههای منطقی خود را دارند و در مورد اهمیت و مزایای نقاطچینها، استدلالهایی قابلقبول ارائه میدهند. در طرف مقابل، طرفداران بیتکوین معتقدند که این نقاطچینها متمرکز هستند؛ هرچند این اقدام مانع از reorgهای بزرگ و حفظ یکپارچگی شبکه میشود، اما راههایی برای تغییر نقاطچین توسط ماینرهای مخرب وجود دارد و این موضوع اصول «تایید کنید، اعتماد نکنید» را زیر سوال میبرد. حتی توسعهدهنده BCH، آندریاس برکین، نیز معتقد است که نقاطچینها ایده خوبی نبوده است. از سوی دیگر، ساتوشی هم در زمان توسعه بیتکوین از نقاطچینها برای جلوگیری از reorgهای بزرگ و تغییر در بلوکهای اولیه استفاده کرده بود.
دیدگاههای متفاوت در جریانات مختلف
در واکنش به موضوع مربوط به بایننس (Binance) و رابین (Rubin)، نظرات متفاوتی مطرح شده است. بر اساس اطلاعات فنی، پیشنهاد بایننس در واقع نوعی reorg جزئی بود که تنها در یک تراکنش از یک بلوک انجام شد. مشابه این رویداد در سال ۲۰۱۶ رخ داد، زمانی که هک صرافی بیتفینکس (Bitfinex) به مبلغ ۷۲ میلیون دلار صورت گرفت و از ماینرها خواسته شد در صورت امکان، زنجیره بلاکچین را به وضعیت قبل از هک برگردانند. اما آنچه بایننس در نظر داشت، نه بازگرداندن زنجیره به قبل از هک، بلکه انتقال کوینها از کیف پول هکر به ماینرها جهت تنبیه هکر بود.
تاریخچه reorgها نشان میدهد که دو دیدگاه غالب در جامعه بلاکچین وجود دارد. گروهی بر این باورند که اصل تغییرناپذیری (immutability) باید همواره حفظ شود، در حالی که گروهی دیگر حاضرند این اصل را فدای عدالت و توازنی کنند. سیستمهایی که به راحتی قابل تغییر باشند، دیگر نمیتوان آنها را کاملاً تغییرناپذیر دانست. با این حال، چنین رخدادهایی نادر هستند و معمولاً توصیه میشود که reorgها در عرض حداکثر ۶ بلوک انجام شود، زیرا پس از آن هزینه و خطر انجام چنین اقداماتی به شدت افزایش مییابد.
در مجموع، reorgها مسائلی فنی و نیازمند توافق گسترده ماینرها هستند. در مواردی خاص، میتوان از این روش برای بازدارندگی هکرها بهره برد، اما اجرای کامل reorg در سطح بلوکها هرگز نباید رخ دهد و احتمالاً هرگز نیز اتفاق نخواهد افتاد. قابل ذکر است که تعامل و گفتوگوی فعال در جامعه رمزارزها، چه در داخل و چه در خارج، نمونهای بینظیر است؛ با وجود تنشها و بحثهایی که پیرامون reorgها ایجاد شده، این روند نشان میدهد که در بیتکوین (Bitcoin) هیچ فرد یا نهادی تصمیمگیرنده مطلق نیست و همه اعضا در فرآیند تصمیمگیری مشارکت دارند.
منبع: کریپتو.نیوز