راهنمای کامل کاهش هزینه گس اتریوم در ۲۰۲۴
هزینه گس اتریوم چیست؟ راهنمای کامل کاهش و مدیریت کارمزد تراکنشهای شبکه Ethereum
راهنمای جامع هزینه گس اتریوم: روشهای کاهش کارمزد، محاسبه، عوامل موثر و راهکارهای بهبود کارایی شبکه Ethereum.

گس اتریوم (Eth gas) به عنوان یکی از نوآوریهای منحصر به فرد اتریوم (Ethereum) معرفی شد در حالی که جهان در حال تماشای قابلیتهای بیتکوین (Bitcoin) بود. ویتالیک بوترین، برنامهنویس روسی-کانادایی، اتریوم را به عنوان جایگزینی متفاوت و مستقل از ارز دیجیتال اصلی عرضه کرد. برخلاف بیتکوین که عمدتاً بر انتقال پول دیجیتال تمرکز دارد، گس اتریوم فراتر از پرداختهای آنلاین عمل میکند و امکانات گستردهتری را ارائه میدهد. دیدگاه ویتالیک این بود که اتریوم باید به عنوان شبکهای چندمنظوره برای اجرای قراردادهای هوشمند و توسعه برنامههای غیرمتمرکز مورد استفاده قرار گیرد.
تعریف کارمزدهای گاز
کارمزد گس اتریوم به هزینههایی اطلاق میشود که کاربران برای تایید و ثبت تراکنشها در شبکه اتریوم پرداخت میکنند. این کارمزدها، ماینرهای اتریوم را در ازای مصرف قدرت محاسباتی برای تایید تراکنشها، جبران میکنند و معمولاً به صورت ETH، ارز دیجیتال بومی شبکه، پرداخت میشود.
گاز چیست؟
گس (Gas) واحد اندازهگیری میزان تلاش محاسباتی لازم برای انجام عملیات خاص در شبکههای بلاکچین است. هر تراکنش در این شبکهها نیازمند منابع محاسباتی است و به همین دلیل، هزینهای برای هر تراکنش در نظر گرفته میشود. به زبان ساده، گس نشاندهنده کارمزدی است که برای انجام موفقیتآمیز تراکنش پرداخت میشود.
نحوه محاسبه هزینههای گس در اتریوم
در بازار رمزارز، هزینه گس (Gas) بر حسب گیوی (gwei) محاسبه میشود، که واحد کوچکی از اتریوم (ETH) است. هر گیوی برابر با 0.000000001 ETH است و معادل یک میلیارد وایت (wei) است.
برای مثال، اگر قیمت گس روی شبکه اتریوم 0.000000001 ETH باشد، این مقدار معادل ۱ گیوی است. در همین حال، کارمزد گس ۳۰ گیوی برابر با 0.000000030 ETH است.
با بهروزرسانیهای شبکه، بهویژه در هاردفورک لندن (London) در اوت ۲۰۲۱، روش محاسبه کارمزد گس سادهتر شد. در این نسخه، هزینه کل گس برابر است با حاصلضرب تعداد واحدهای گس (حداکثر محدودیت) در مجموع هزینه پایه (Base fee) و تیک (Tip). این تغییرات، شفافیت و کارایی در تعیین هزینه تراکنشها را افزایش داد.
محدودیت مصرف گس
محدوده گس (Gas Limit) به حداکثر میزان انرژی (گس) اشاره دارد که کاربر اتریوم (Ethereum) تمایل دارد برای انجام تراکنش در بلاکچین پرداخت کند. بیشتر کیفپولها و صرافیها حد گس استاندارد برای تراکنشهای معمولی اتریوم را بر روی ۲۱ هزار گیوی تنظیم میکنند، اما کاربران میتوانند این مقدار را به صورت دستی تغییر دهند. در شرایطی که رقابت بر سر اولویت تراکنش در بلوکهای بعدی افزایش مییابد، معمولاً حد گس بالاتر تعیین میشود تا از بروز جنگهای گس جلوگیری شود. اتریوم تنها میزان گس مورد نیاز برای اجرای تراکنش را مصرف میکند و هر مقدار گیوی اضافی در صورت عدم استفاده، به کیفپول بازگردانده میشود. با این حال، تنظیم حد گس پایین ممکن است منجر به شکست تراکنشها شود که در این صورت هزینه گس صرف شده هدر میرود و قابل بازگشت نیست.
هزینه پایه
در شبکه اتریوم (Ethereum)، هزینه پایه یا base fee حداقل میزان گس (gas) مورد نیاز برای انجام یک تراکنش است. هر بلوک در این شبکه دارای یک هزینه پایه است که نقش قیمت پایه را ایفا میکند و بر اساس تراکم شبکه تعیین میشود. این هزینه پایه توسط بلوکهای قبلی مشخص میشود، که باعث میشود هزینه تراکنشها در طول زمان قابل پیشبینیتر باشد.
در سیستم اتریوم، هزینه پایه به عنوان مکانیزمی ضدتورمی عمل میکند؛ زمانی که بلوک استخراج میشود، این هزینه پایه «سوزانده» میشود، یعنی از عرضه کل اتریوم (ETH) حذف میگردد و در گردش باقی نمیماند. این فرآیند به کاهش تورم و کنترل عرضه کمک میکند.
محاسبه هزینه پایه بر اساس مقایسه حجم گس مصرفی در بلوک قبلی با هدف حجم بلوک انجام میشود. در صورتی که حجم تراکنشها از هدف تعیینشده بیشتر باشد، هزینه پایه هر بلوک ۱۲.۵ درصد افزایش مییابد. این مکانیزم به تنظیم دینامیک هزینهها در شبکه کمک میکند و از تراکم بیش از حد جلوگیری مینماید.
نرخ اولویت و راهنماییهای مالی
کارمزد اولویت (تیپ) در شبکههای بلاکچین، انگیزهای است برای ماینرها تا تراکنشها را در بلوک بعدی قرار دهند. هر چه کارمزد اولویت بیشتر باشد، سرعت تأیید تراکنش افزایش مییابد. ماینرها در ازای استخراج هر بلوک، پاداش ثابت دریافت میکنند و در نتیجه، ممکن است تمایل داشته باشند بلوکهای خالی استخراج کنند. در چنین شرایطی، تیپ نقش مهمی در ترغیب ماینرها دارد تا تراکنشهای اولویتدار و نیازمند تسریع در تایید را در اولویت قرار دهند. در واقع، کارمزد بالاتر نسبت به تراکنشهای دیگر، آنها را در صف مقدم قرار میدهد و تضمین میکند که تراکنش موردنظر سریعتر تایید شود.
حداکثر هزینه قابل پرداخت
کاربران در فرآیند انجام تراکنشهای رمزارزی، محدودیت حداکثری برای هزینه پرداختی تعیین میکنند. این پارامتر اختیاری که به عنوان حداکثر هزینه به ازای هر گس (Max fee PerGas) شناخته میشود، باید از مجموع هزینه پایه (Base fee) و انعام (Tip) بیشتر باشد. در صورتیکه هزینه نهایی تراکنش کمتر از حد مجاز تعیین شده باشد، تفاوت بین حداکثر هزینه، هزینه پایه و انعام به کاربر بازگردانده میشود. به عبارت دیگر، اگر حداکثر هزینه منهای مجموع هزینه پایه و انعام محاسبه شود، این مبلغ به حساب کاربر عودت داده میشود.
ممنون از درخواست شما.
در یک نمونه عملی، فرض بر این است که کاربری قصد دارد یک NFT را با هزینه معادل ۱ اتریوم (ETH) استخراج کند. در این فرآیند، محدودیت گس (Gas Limit) بر روی ۲۱۰۰۰ واحد تنظیم شده است. هزینه پایه (Base Fee) برای هر واحد گس ۵۰ گیوی (gwei) و انعام (Tip) برای ماینر ۱۵ گیوی تعیین شده است.
محاسبه کارمزد نهایی گس به صورت زیر است:
کل هزینه گس = تعداد واحدها (حدود ۲۱۰۰۰) ضرب در مجموع هزینه پایه و انعام (۵۰ + ۱۵ گیوی).
در نتیجه، هزینه گس کل برابر است با: ۲۱۰۰۰ × ۶۵ گیوی = ۱،۳۶۵،۰۰۰ گیوی، که معادل ۰.۰۰۱۳۶۵ اتریوم میشود.
در نتیجه، کاربر مبلغ ۱.۰۰۱۳۶۵ اتریوم را در کیف پول خود مشاهده میکند. از این مبلغ، ۱ اتریوم به کیف پول مربوط به NFT منتقل میشود، در حالی که ماینر انعام ۰.۰۰۰۳۱۵ اتریوم را دریافت میکند. همچنین، هزینه پایه ۰.۰۰۱۰۵ اتریوم سوزانده میشود، که به کاهش عرضه و کنترل تورم در شبکه اتریوم کمک میکند.
دلایل افزایش هزینههای تراکنش در شبکه اتریوم
افزایش هزینه گس در شبکه اتریوم (Ethereum) عمدتاً ناشی از محبوبیت بالای این شبکه است. هر تراکنش در اتریوم نیازمند مصرف گس است و ظرفیت گس در هر بلاک محدود است. با توسعه و پیچیدگی برنامههای غیرمتمرکز (dappها)، تعداد عملیات انجام شده توسط قراردادهای هوشمند نیز افزایش مییابد، که این موضوع باعث میشود هر تراکنش فضای بیشتری از بلاک محدود را اشغال کند. در نتیجه، با افزایش تقاضا، کاربران برای اولویتبندی تراکنشهای خود باید هزینههای بیشتری بپردازند و پیشنهادهای بالاتری ارائه دهند.
نرخ گس بسیار نوسانپذیر است و تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. دو عامل اصلی در هر بلاکچین عبارتند از: زمان تولید بلاک و میزان تراکنشهای پردازششده. هر چه زمان تولید بلاک کوتاهتر باشد و تعداد تراکنشهای بیشتری در هر بلاک جای گیرد، رقابت بر سر فضای بلاک کاهش یافته و هزینه تراکنشها ارزانتر میشود.
در شبکه اتریوم، زمان تولید هر بلاک حدود ۱۳ ثانیه است و حجم هر بلاک معادل حدود ۷۰ تراکنش است. این حجم کوچک و بهرهبرداری بالا از شبکه منجر به هزینههای گس بسیار بالا میشود. در مقایسه، بلاکهای بیتکوین (Bitcoin) در هر حدود ۱۰ دقیقه تولید میشوند و حجم هر بلاک تا ۱ مگابایت است، که میتواند بین ۵۰۰ تا بیش از ۴ هزار تراکنش را پردازش کند. در مقابل، سولانا (Solana) با زمان تولید بلاک حدود ۰.۴ ثانیه و ظرفیت پردازش ۲۰ هزار تراکنش در ثانیه، هزینه تراکنش بسیار پایینتری دارد.
کاهش هزینههای کارمزد تراکنشهای شبکه گاز
بهروزرسانی چندمرحلهای اتریوم ۲.۰ قرار است در اوت ۲۰۲۲ اجرا شود، هدف آن افزایش مقیاسپذیری، امنیت و کارایی شبکه است. این بهروزرسانی، الگوریتم اجماع از اثباتکار (PoW) به اثباتسهام (PoS) تغییر میدهد، که منجر به بهبود قابلتوجه در تعداد تراکنشهایی میشود که در ثانیه انجام میشود و همچنین کاهش هزینههای گاز را در پی دارد، چرا که مصرف انرژی محاسباتی برای هر تراکنش کاهش مییابد. این تحول بزرگ در ساختار اتریوم، انتظار میرود نقش مهمی در توسعه اکوسیستم ارزهای دیجیتال و بهبود تجربه کاربران ایفا کند.
راهکارهای مقیاسپذیری لایه دوم
پروتکلهای لایه ۲ (L2) به عنوان راهکارهای مقیاسپذیری ثانویه، بر بستر بلاکچینهای لایه ۱ (Layer 1) توسعه یافتهاند. هدف اصلی این پروتکلها افزایش ظرفیت تراکنشها و کاهش هزینههای گاز است تا تجربه کاربری بهتری در شبکههای رمزارزی فراهم شود.
زیرسازیهای زنجیرهای
شبکههای بلاکچین جداگانه که به واسطه پل دوطرفه به بلاکچین اصلی متصل میشوند، اما هر کدام بر اساس پروتکلهای اجماع مستقل فعالیت میکنند. با استفاده از قراردادهای هوشمند، سایدچینها امکان انتقال امن توکنها را بین بلاکچینها فراهم میسازند. در این میان، برای اتریوم (اتر)، پالیگان (Polygon) به عنوان یک گزینه سریع، کمهزینه و مقیاسپذیر شناخته میشود.
پوشههای جمعشونده یا رولآپها
راهحلهای مقیاسپذیری در دنیای رمزارزها، موسوم به Rollups، با جمعآوری چندین تراکنش همزمان در یک دسته، نقش مهمی در افزایش کارایی شبکه ایفا میکنند. این فناوری با ذخیرهسازی دادههای تراکنشها بر روی بلاکچین اصلی و انجام عملیات در شبکههای جداگانه، امکان پردازش سریعتر و هزینههای کمتر در کارمزد گس (gas) را فراهم میآورد.
در این روش، تراکنشها در شبکههای خارجی یا لایه دوم (مانند حالتهای مختلف لایه ۲) تایید میشوند و سپس نتایج نهایی بر روی بلاکچین اصلی ثبت میشود. این ساختار، ضمن حفظ امنیت، باعث بهبود ظرفیت تراکنشها و کاهش هزینههای عملیاتی در بازار رمزارزها میگردد.
خلاصه مطالب
علاوه بر مقیاسپذیری، کارمزد گاز (Gas Fees) یکی از مهمترین عوامل مختلکننده شبکه اتریوم (Ethereum) است. این کارمزدها نقش اساسی در تمامی عملیاتهای شبکه دارند و هرگونه افزایش در آنها، هزینه استفاده از شبکه را به شدت بالا میبرد. این موضوع نگرانیهایی جدی درباره پایداری و کارایی اتریوم ایجاد کرده است، بهویژه در شرایطی که انتظار میرود بهروزرسانی بزرگ این شبکه، موسوم به «مرج» (Merge)، در آینده نزدیک اجرایی شود.
با وجود امیدواریهای فراوان نسبت به این تحول، هنوز صحت و تاثیر آن بر کاهش کارمزدهای گاز مورد بررسی و تردید است. مهمترین نکتهای که طرفداران اتریوم باید به آن توجه کنند، این است که این تغییر، با حذف ماینرها (Miner) و جایگزینی مکانیزم اثبات سهام (PoS)، به کاهش هزینهها کمک خواهد کرد و در نتیجه، شبکهای سبزتر و اقتصادیتر رقم خواهد خورد.
منبع: کریپتو.نیوز