زندگی پر زرقوبرق و پایانی تلخ
رازهای ناگفته از مهرداد نیویورک و تراژدی قتل او
مهرداد نیویورک، خواننده لسآنجلسی و سرمایهدار موفق، پس از سالها زندگی در آمریکا به ایران بازگشت تا آینده خانوادهاش را تضمین کند. اما سرایدار و سردفتری طمعکار او را به قتل رساندند. داستان زندگی این هنرمند، از موفقیت تا سقوط، درسهایی از جاهطلبی و خطرات شهرت ارائه میدهد.

مهرداد نیویورک: خواننده لسآنجلسی ثروتمند و سرنوشت تراژیک او
به گزارش گزاره24 به نقل از همشهری، مهرداد نیویورک، با نام اصلی جعفر شریعتی، یکی از شخصیتهای شناختهشده در عرصه موسیقی لسآنجلسی که زندگی او با ترکیبی از موفقیت، جاهطلبی و تراژدی به پایان رسید. داستان زندگی او از روزهای کودکی در تهران آغاز شد و به صحنههای موسیقی لسآنجلس و در نهایت، یک پایان تلخ در تهران ختم شد.
کودکی و آغاز مسیر هنری
جعفر شریعتی در دهه ۴۰ شمسی در تهران متولد شد. او از همان دوران نوجوانی علاقه وافری به موسیقی و هنر داشت و با تمرین و اجرای برنامههای کوچک، مسیرش را در دنیای موسیقی آغاز کرد. در اواخر دهه ۵۰، تصمیم گرفت برای تحقق آرزوهایش ایران را ترک کند. این تصمیم نقطه عطفی در زندگی او بود و راه را برای ورود به دنیای موسیقی لسآنجلسی هموار کرد.
مهاجرت به آمریکا و انتخاب نام "مهرداد نیویورک"
مهرداد در دهه ۷۰ میلادی به آمریکا مهاجرت کرد و در شهر لسآنجلس ساکن شد. او تصمیم گرفت نام هنری خود را به "مهرداد نیویورک" تغییر دهد. انتخاب این نام بازتابدهنده جاهطلبی او بود؛ او میخواست نشان دهد که به دنبال شهرتی جهانی است و از چارچوبهای محلی فراتر میرود.
در دهه ۸۰ میلادی، مهرداد نیویورک با آهنگهای کوچهبازاری توانست به محبوبیت برسد. یکی از معروفترین آهنگهای او "میون این همه خوشگل کیو انتخاب کنم" بود که در زمان خود توجه بسیاری را جلب کرد. این آهنگ به دلیل متن ساده و ریتم کوچهبازاری، بهسرعت گسترش یافت.
مسیر موفقیت تجاری و سرمایهگذاریهای هوشمندانه
مهرداد نیویورک در عرصههای دیگری بهخوبی درخشید. او با سرمایهگذاری در حوزه املاک و مستغلات، ثروتی هنگفت به دست آورد. اموال او شامل آپارتمانها و زمینهای متعدد در ایران و آمریکا بود که ارزش آنها به بیش از ۴ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشد. این ثروت، او را به یکی از ثروتمندترین ایرانیان در خارج از کشور تبدیل کرد.
بازگشت به ایران و برنامههای آینده
در اواخر دهه ۹۰ میلادی، مهرداد نیویورک تصمیم گرفت به ایران بازگردد. این تصمیم ریشه در اهداف خانوادگی و احساسی او داشت. او قصد داشت بخشی از ثروت خود را برای نسلهای آیندهاش به ارث بگذارد و به همین دلیل، برنامه داشت از طریق رحم اجارهای صاحب ۲۰ فرزند شود. این ایده که کمتر در میان افراد مشهور رایج است، بازتابدهنده شخصیت منحصربهفرد او بود.
او برای اجرای این برنامه بیش از ۲ میلیارد تومان هزینه کرد و همسرش، سارا، نیز در این مسیر همراه او بود. سارا که زنی جوان و بلندپرواز بود، نقش مهمی در زندگی مهرداد داشت و همواره در کنار او دیده میشد.
قتل دلخراش و جزئیات جنایت
با این حال، این زندگی پر زرقوبرق و آیندهنگرانه، بهطرز غمانگیزی به پایان رسید. مهرداد نیویورک در تهران به قتل رسید. تحقیقات نشان داد که سرایدار خانه و یک سردفتر اسناد رسمی، با همدستی یکدیگر او را به قتل رساندهاند. انگیزه اصلی این جنایت، وسوسه ثروت هنگفت مهرداد بود.
قاتلان پس از کشتن مهرداد، جسد او را سوزاندند تا ردپایی از خود باقی نگذارند. این اقدام وحشیانه، جامعه را شوکه کرد و موجی از واکنشها را برانگیخت. تحقیقات پلیس بهسرعت آغاز شد و پس از بازداشت مظنونین، آنها به جنایت خود اعتراف کردند.
تحقیقات و روند قضایی
با ناپدید شدن مهرداد نیویورک، خانواده و دوستانش به پلیس اطلاع دادند. تحقیقات دقیق و کارشناسانه پلیس نشان داد که آخرین بار او در خانه خود دیده شده بود. شواهد اولیه کارآگاهان پلیس را به سمت سرایدار هدایت کرد که رفتار مشکوکی از خود نشان میداد. پس از بازداشت، سرایدار اعتراف کرد که با همدستی سردفتر، این جنایت را طراحی و اجرا کردهاند.
طمع به ثروت و املاک مهرداد نیویورک، انگیزه اصلی آنها بود. قاتلان قصد داشتند با جعل اسناد، اموال او را به نام خود منتقل کنند، اما نقشه آنها پیش از اجرا لو رفت.
واکنشها و پیامدها
مرگ مهرداد نیویورک واکنشهای گستردهای را در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور برانگیخت. بسیاری از کاربران در رسانههای اجتماعی نسبت به این حادثه ابراز تأسف کردند. همچنین، این ماجرا توجهها را به مسئله امنیت افراد ثروتمند و خطراتی که آنها با آن مواجه هستند، جلب کرد.