کد خبر: 13819

شفیعی کدکنی: شجریان نماد بی‌نظیر آواز و ادبیات ایران

شفیعی کدکنی: شجریان نابغه آواز ایران و نماد ادبیات موسیقی کشور

شفیعی کدکنی، ستایشگر شجریان، جایگاه او را هم‌سطح حافظ در ادبیات می‌داند و هنر او را میراثی بی‌نظیر در موسیقی ایران معرفی می‌کند.

شفیعی کدکنی: شجریان نابغه آواز ایران و نماد ادبیات موسیقی کشور

شفیعی کدکنی علاقه و ارادت عمیقی نسبت به استاد محمدرضا شجریان دارد، به اندازه‌ای که جایگاه او در موسیقی را هم‌سطح حافظ در ادبیات فارسی می‌داند و از جایگاه این شاعر بزرگ در ادبیات کشور آگاهیم. این شاعر معاصر، معلمی است که در گفتاری عنوان کرده است: «من حق و حد خودم نمی‌دانم که درباره هنر شجریان صحبت کنم» و با این بیان، به دانشجویان خود آموخت که درباره موضوعاتی اظهار نظر کنند که تخصص و سواد لازم را در آن دارند. چنین فردی نمی‌تواند صرفاً بر اساس علاقه شخصی یا سلیقه، استاد آواز را حافظ موسیقی بنامد؛ بلکه درباره جنبه‌ای از هنر شجریان سخن گفت که در آن تبحر دارد، یعنی درون‌مایه موسیقی.

با اینکه کدکنی خود را در حد و اندازه‌ای نمی‌داند که درباره موسیقی شجریان اظهار نظر کند، اما در جهت روشن ساختن جایگاه او تلاش کرده است. برای نمونه، سال گذشته در سخنرانی خود گفت: «حنجره شجریان معجزه می‌کند. قدر او را در کشورمان نمی‌دانیم. در حوزه آواز، نابغه‌ای پیدا شده است و می‌توان با اطمینان گفت میراث موسیقایی او برابر با میراث تمام خوانندگان دیگر است.»

شفیعی کدکنی سروده است: «اگر می‌شد صدا را دید / چه گل‌هایی / چه گل‌هایی / که از باغ صدای تو به هر آواز می‌شد چید / اگر می‌شد صدا را دید»، هرچند این شعر به شجریان سروده نشده است، اما اگر به دنبال نمونه‌ای برای ابیات زیبای این شعر بگردیم، بی‌تردید به استاد آواز خواهیم رسید. زیرا شجریان نماد آواز ادبیات ما بود؛ تصنیف‌های او به ابیات جاودانه و باشکوه‌ترین شاعران فارسی گره خورده است و به همین دلیل، همواره ماندگار و منحصر به فرد باقی خواهد ماند. عشق و علاقه استاد ادبیات به استاد آواز نیز از همین رو است؛ او شجریان را ستوده است، چون او را خادم ادبیات می‌دانست، همان‌گونه که خودش در خدمت ادبیات است.

این شاعر معاصر، صدای استاد آواز را زنده‌کننده وطن نامیده است و در شعری که به مناسبت تولد او سروده، زلال بی‌کران آواز شجریان را بر همگان آشکار کرده است. سروده او درباره مرحوم محمدرضا شجریان، که در مجموعه شعر تازه‌اش با نام «طفلی به نام شادی» منتشر شده، به شرح زیر است:

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد

وطن، زِ نو، جوان شود دمی دگر برآورد

به روی نقشه وطن، صدات چون کند سفر

کویر سبز گردد و سر از خزر برآورد

برون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزها

بهار بی‌کرانه‌ای به زیب و فر برآورد

چو موجِ آن ترانه‌ها برآید از کرانه‌ها

جوانه‌های ارغوان زِ بیشه سر برآورد

بهار جاودانه‌ای که شیوه و شمیم آن

ز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآورد

سیاهی از وطن رود، سپیده‌ای جوان دمد

چو آذرخشِ نغمه‌ات زِ شب شرر برآورد

شب ارچه های و هو کند، زِ خویش شست‌وشو کند

در این زلال بیکران دمی اگر برآورد

صدای توست جاده‌ای که می‌رود که می‌رود

به باغ اشتیاق جان و زان سحر برآورد

بخوان که از صدای تو در آسمانِ باغ ما

هزار قمریِ جوان دوباره پَر برآورد

سفیرِ شادی وطن صفیر نغمه‌های توست

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد

استاد شفیعی در محل مزار محمدرضا شجریان حضور یافت.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار