کاظم بهمنی: اگر محسن چاوشی خرج خودش میکرد، مستاجر نبود
کاظم بهمنی درباره دستمزد نجومی محسن چاوشی: اگر خرج خودش میکرد، الان مستاجر نبود!
کاظم بهمنی درباره دستمزد نجومی محسن چاوشی: اگر خرج خودش میکرد، الان مستاجر نبود!

کاظم بهمنی، شاعر قطعه «علاج»، در واکنش به شایعه دستمزد میلیاردی چاوشی که چند ساعت پیش مطرح شد و بلافاصله تکذیب گردید، نوشت:
[در مورد علاج و مردم]
شب را با هم قدم زدیم، و پس از گفتگوهای فراوان، به شوخی گفتم: «ترسیدیا؟» او پاسخ داد: «ذرهای نمیترسیم، ما جنگ زدهایم اما خیلی از این «مردم» با موضوع جنگ غریبهاند. باورم نمیشود که دوباره به خاکمان تجاوز شده است.» او افزود: «مردم» خیلی نگرانند، همه غمگین و بغضآلودند... کاش میتوانستیم کاری برایشان انجام دهیم.
ما به خانهاش برگشتیم، ساعت حدود ۱۰:۳۰ شب بود و صدای پدافند همچنان ادامه داشت. او یک ملودی که قبلاً ساخته بود را پخش کرد و گفت: «روی همین خط بنویس.» فوادیان برایم قهوه درست کرد تا خوابم نبرد. من تا صبح بند به بند نوشیدم و او هم آنها را میخواند. ساعت ۴ صبح شده بود و اثر کافئین قهوه دیگر در من تاثیر نداشت، اما او همچنان اصرار داشت نخوابم. وقتی به صورتش نگاه میکردم، انگار موضوعی خواب را از چشمانش ربوده بود.
در اتاق پشت میز نشسته بودم و هر پانزده دقیقه یکبار او سر میزد تا نخواهم خواب، و با حرفهایش سعی داشت تحریکم کند. کاظم خطاب به «مردم» نوشت: «هر چه بزنن، ما هم جواب میدیم، چیزی بگو. دلشون قرص شه. نترسید، این سر و صداها بیشترش برای نفوذ یاس است. بگو: "خدا هوامونو داره..."» او ساده و مستقیم خواست که همه «مردم» این پیام را بفهمند.
صبح ساعت ۷ بود و کار من در استودیو تمام شده بود. دراز کشیده بودم و چشمهایم داشت میبست، از فشار خواب نمیتوانستم صدای کولر را خاموش کنم و حسابی سردم شده بود. ساعت ۸ صبح، با صدای اسپیکر چشمانم را باز کردم و از روی صندلی بلند شدم. او با لبخندی رضایتمند گفت: «تمومه!» (نمیدانم چه ساعتی بود). یک ملحفه بر سرم کشید و در اتاق آرام بسته شد.
امروز دیدم کسی نوشته است که چند میلیارد برای علاج گرفتهام، ای کاش واقعاً این خبر صحت داشت، چون او نمیداند محسن بیشتر درآمدش را کجا خرج میکند. اگر خرج خودش کرده بود، الان در یک خانه ۹۰ متری معمولی مستاجر نبود.