۳۰ راز جالب و کمتر شناختهشده درباره مهدی طارمی
30 نکته جذاب و کمتر شناختهشده درباره مهدی طارمی که باید بدانید
آشنایی با زندگی، حرفه و نکات جذاب مهدی طارمی، ستاره فوتبال ایران و رازهای کمتر دیدهشده او را در این مقاله بخوانید.

ما شما را بیشتر با مهدی طارمی آشنا میکنیم، بازیکنی که اولین گل خود برای تیم قرمزپوشان تهران را در مقابل همین تیم اصفهانی به ثمر رساند.
- مُشابه با عمو!
مهدی طارمی، بر اساس نظرات کسانی که او را از نزدیک میشناسند، شباهتهایی به علی دایی دارد. از نظر فنی نیز شباهتهایی بین این دو وجود دارد، اما در زمینه اخلاقی، بسیاری خونسردی او را با جادوگر مقایسه میکنند. عصبانی شدن او در هنگام انتقادات و توانایی دوباره برخاستن، او را شبیه شهریار میسازد.
در حال حاضر، مهدی طارمی خودرو شخصی ندارد. سال گذشته، یک پژو 206 داشت که آن را به خانوادهاش اهدا کرد. اکنون با ماشین محسن مسلمان تردد میکند و معمولاً قبل از تمرین، مسلمان او را میبرد و با هم به تمرین میروند، چرا که هر دو در شهرک غرب ساکن هستند و فاصله نزدیکی دارند.
املاک مهدی طارمی شامل یک واحد آپارتمان در حوالی میدان پونک تهران است که مستأجر آن امید عالیشاه، هافبک تیم است. او نیز احتمالاً در نیمفصل دوم در تراکتورسازی تبریز بازی خواهد کرد. همچنین، او ویلایی در سلمانشهر مازندران با محسن مسلمان داشت که به دلیل مشکلات سند و مسائل دیگر، آن را پس داد.
دوستان نزدیک مهدی او را فردی رفیقباز و دستودلباز توصیف میکنند. او همیشه آماده کمک است و در مواقع نیاز، اولین نفر است که وارد میشود. او حتی لباس و کفش تیمهای بوشهری را تأمین میکرد، در حالی که خودش هنوز در اوج نبود.
در دوران ابتدایی، مهدی پنج دوست صمیمی در بوشهر داشت: وحید تبرنا، رضا رشیدی، فاضل قنبرپور، علی بهشتیان و خودش. این گروه معمولاً در زمان حضور مهدی در بوشهر به خانههای یکدیگر میرفتند و بازیهای پلیاستیشن انجام میدادند، که تیم مورد علاقه او رئال مادرید است و غالباً برنده میشود.
در روز ۱۹ فروردین ۱۳۹۴، مهدی طارمی در مسابقه مقابل النصر عربستان، ضربه پنالتی چیپ زد که باور نکردنی بود و باعث شد او در میان هواداران پرسپولیس محبوب شود. این گل، نقطه عطفی در حرفه او بود و او را به یک بازیکن ملیپوش تبدیل کرد.
در دربی ۷۹، مهدی طارمی نقش مهمی ایفا کرد. او در نیمه دوم وارد زمین شد و پاس حسابشدهای داد که منجر به گل اول پرسپولیس شد. او همچنین یک ضربه آکروباتیک زد که اگر گل میشد، بازی را تغییر میداد. نقش او در شکست ۲ بر ۱ استقلال، نشان از استعداد و اهمیتش داشت.
در هفته پنجم، مهدی با درخشش، میخ خود را در پرسپولیس کوبید. او پاس گل داد و یک گل از پشت محوطه جریمه به زیبایی به ثمر رساند. این عملکرد، اعتماد مربی را جلب کرد و او را در تیم تثبیت کرد.
پیش از آن، در هفته سوم، مهدی زودتر از موعد فیکس شد و در بازی مقابل ذوبآهن، با گل سرنوشتساز خود، تیمش را برنده کرد. علی دایی، سرمربی وقت، به او اعتماد کرد و آرامآرام بازی داد.
علی دایی معتقد بود مهدی استعداد فوقالعادهای دارد و به او گفت که به تدریج بازی خواهد داد تا از نظر فنی و روانی آماده شود. اولین بازی رسمی او مقابل نفت تهران بود، جایی که در ۴ دقیقه به میدان آمد و نتیجه مساوی شد. هفته بعد، او ده دقیقه بازی کرد اما تیم شکست خورد.
در اردوهای خارجی، علی دایی از مهدی در پستهای مختلف استفاده کرد، حتی در دفاع وسط، و او در تمرینها توانست مهارتهای زیادی نشان دهد. او روزی در تمرین دروازهبان شد و دو پنالتی مهار کرد، که دایی را بسیار تحت تأثیر قرار داد.
به محض اینکه از پلههای باشگاه پایین آمد، مسئولان و وکلای دایی از او پرسیدند که آیا ترسیده است، و او قول داد در بازی پنجم فیکس شود. دایی، در همان زمان، از استعداد او تعریف کرد و گفت که این پسر، عصای دست پرسپولیس خواهد شد.
در جلسهای با مدیرعامل، رحیمی، از مهدی درباره گلهایش پرسیدند، و او با خجالت پاسخ داد که در ایرانجوان ۱۲ گل زده است. مدیرعامل هم با خنده گفت که فوروارد بودن اینقدر کمحرف نیست.
در روز ۲۹ اردیبهشت، وقتی پرسپولیس درگیر نقل و انتقالات بود، خبرنگاران از او پرسیدند که «طارمی با کدام ت نوشته میشود؟» و این نشان میداد که خرید او در نگاه اول عجیب به نظر میرسید.
مهدی در آن دوران، از ترس اینکه پیشنهادش به گوش پدرش برسد، چیزی نمیگفت و حتی پیشنهاد پرسپولیس را مخفی نگه داشت. پس از تماس علی دایی، او از شدت هیجان و استرس، لکنت زبان گرفت و نمیتوانست صحبت کند.
در آن زمان، علی دایی در دفترش، مسابقه ایرانجوان و پیکان را تماشا میکرد که ناگهان فهمید مهدی طارمی همان بازیکن است. او پس از آن، دیگر به او توجهی نکرد تا لیگ به پایان برسد.
پدر مهدی، علیشاه طارمی، در دهههای ۵۰ و ۶۰، فوتبالیست سرشناسی در بوشهر بود و در پاس بوشهر بازی میکرد. او فیلمبردار صدا و سیما و مدافع تکنیکی بود که حتی پاس تهران هم به او پیشنهاد داد، اما به دلیل تعصب و وابستگی به بوشهر، پاسخ منفی داد. مادر مهدی، بانویی فرهنگی و بازنشسته آموزش و پرورش است و علاوه بر مهدی، برادرش محمد و دختری دیگر دارند که هر دو بزرگتر از او هستند.