علی دایی از تجربه بی‌نظیر دیدار با آیت‌الله بهجت و احساس عجیبی که هنگام نماز خواندن در کنار ایشان داشت

در مصاحبه‌ای که علی دایی انجام داده است، نکات جالبی درباره آیت‌الله بهجت ذکر شده است. بخشی از این مصاحبه که به این موضوع اختصاص یافته است، به شرح زیر است:

از تجربه‌تان در دیدار با آیت‌الله بهجت بگویید. من همواره به دنبال فردی بودم که سیاسی نباشد و مورد احترام مردم قرار گیرد. چندین بار به دیدن ایشان رفتم، اما تنها یک بار که نماز خواندن پشت سر ایشان را دیدم، همه چیز برایم روشن شد. پس از آن، علاقه‌مند شدم که بیشتر نزد ایشان بروم و از حضورشان قوت قلب می‌گرفتم. همیشه ایشان را در دالانی کوچک در مسجدشان می‌دیدم که این دیدارهای کوتاه، چند ماه من را شارژ می‌کرد.

آیا آیت‌الله بهجت شما را می‌شناختند؟ خیر، ایشان نه من را می‌شناختند و نه می‌دانستند من چه کسی هستم. جالب اینجا بود که روز اول با من به زبان عربی صحبت کردند، اما من به ایشان گفتم که من فارسی صحبت می‌کنم. از دفتر ایشان من را به فردی معرفی کردند که تصور می‌کردند من عرب هستم، زیرا مراجعه‌کنندگان عرب زیادی داشتند و اجازه نمی‌دادند هر کسی مستقیماً با ایشان دیدار کند.

در مصاحبه‌ای دیگر، علی دایی همچنین گفته است:

«وقتی در صف نمازگزاران پشت سر ایشان قرار گرفتم، احساس عجیبی داشتم، مو به تنم سیخ شد.»