الهه و شهربانو منصوریان؛ داستان خانوادهای بدون رانت در مسیر افتخار
شهربانو و الهه منصوریان: داستان تلاش بیوقفه خانوادهای بدون رانت و پول، برای رسیدن به افتخار در ورزش و زندگی
داستان شهربانو و الهه منصوریان، نماد تلاش بیوقفه خانوادهای بدون رانت و پول برای رسیدن به قلههای ورزشی و زندگی است.
شهربانو منصوریان در سال 1364 در سمیرم متولد شد و یکی از پرافتخارترین ووشوکاران ایران است. از کودکی به دلیل علاقهمندی به ورزش، تمرینهای مختلفی انجام داد و سرانجام ووشو را به عنوان رشته اصلی خود انتخاب کرد. او با تلاش و پشتکار فراوان توانست به تیم ملی ووشوی ایران راه یابد و در مسابقات جهانی و آسیایی مدالهای طلا و نقره متعددی کسب کند. علاوه بر موفقیتهای بینالمللی، شهربانو در رقابتهای داخلی نیز نقش مؤثری در عرصه ساندا ایفا کرده است.
او به همراه خواهرانش، الهه و سهیلا منصوریان، یکی از خانوادههای شناختهشده در ورزش رزمی ایران است که نقش مهمی در معرفی ووشوی بانوان کشور در سطح جهان ایفا کردهاند. شهربانو همچنین در فعالیتهای اجتماعی و برنامههای انگیزشی فعال است و تلاش میکند با به اشتراک گذاشتن تجربیات ورزشی و زندگی خود، الهامبخش جوانان باشد. در کنار فعالیتهای قهرمانی، او در پروژههای فرهنگی نیز حضور دارد و چهرهای محبوب در میان ورزشدوستان ایرانی است.
الهه منصوریان، متولد 30 شهریور 1370 در سمیرم اصفهان، وارد دنیای ووشو شد و به سرعت در این حوزه درخشید. او مسیر پرپیچوخم ورزش حرفهای را طی کرد و به یکی از شناختهشدهترین بانوان ووشوکار ایران بدل شد. زندگیاش سرشار از تلاش است؛ تلاشهایی که مانند رشتههای نور در تاریکی کودکی، راه آیندهاش را روشن کردند.
در میدان مبارزه، الهه وزنهای سبک اما روحی بزرگ دارد. او سالها در وزن 56 کیلوگرم مبارزه کرده و مدالهای جهانی و آسیایی را بر شانه گذاشته است. شانههایی که پشتوانهاش تنها قدرت بدنی نیست، بلکه ارادهای قوی است که کمتر لغزش میپذیرد. هر پیروزی، فصل جدیدی در کارنامهاش رقم زده و جایگاهش را در ورزش ایران تثبیت کرده است.
اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود. الهه منصوریان پا به عرصه سینما گذاشته و در فیلم «قطع فوری» نقشآفرینی کرده است. این تجربه نشان میدهد روحیهاش عاشق مرزهای تازه است. حضور در سینما نیز نشان میدهد او تنها در رینگ نمیدرخشد، بلکه در عرصههای دیگر نیز اثرگذار است.
الهه منصوریان در ویدئویی در اینستاگرام نوشت:
«تمام روزهایی که دختران سرزمینم دفترچههای فانتزی، مدادهای رنگی، کیف و کفش مدرسه و بوی مهر را تجربه میکردند، شهربانوی خانه ما تلاش کرد تا خواهر و برادرش درس بخوانند، تا هم پدر باشد و هم خواهر… تا بتوانیم به رویاهای تیم ملی برسیم. با تمام جان و دل در خانهای کوچک اما حلال، نان را از دستان زبر و کارکرده خواهر و مادرم گرفتهایم، کسانی که تار و پود لباسهای ما را میبافتند و دعای خیر برای دخترانشان میخواندند.
پشت من و خواهرانم، نه پول پدر، نه رانت خانوادگی و نه سیاست و منفعتی بود، تنها تلاش خودمان بود.
راستی، ما همیشه در آخرین زنگ ورزش حاضر بودیم.»
ارادتمند شما،
الهه ایران
برای دنبال کردن اخبار ورزشی و حواشی زندگی ورزشکاران،