مایلیکهن: تا علی دایی اعتراف نکند، او را نمیپذیرم
مایلیکهن: تا علی دایی اعتراف نکند، او را به تیم ملی دعوت نمیکنم + روایت عابدزاده و نظرات صریح درباره تصمیمات فنی
محمد مایلیکهن در گفتوگوهای صریح درباره تیم ملی، تصمیمات فنی، انتخاب کاپیتان و نقش علی دایی صحبت کرد و روایت عابدزاده را بازگو کرد.
باخت ایران در فینال تورنمنت امارات مقابل ازبکستان، جنجالبرانگیز و پرحادثه بود و وقایعی رخ داد که قطعاً تأثیرات رسانهای آن برای چند روز آینده به طور جدی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
در این وضعیت، محمد مایلیکهن، سرمربی سابق تیم ملی، درباره وضعیت کنونی تیم و حاشیههای مرتبط با آن با خبرورزشی گفتوگویی انجام داد و نظرات صریح خود را بیان کرد. پیشنهاد میکنم این گفتگو را به طور کامل دنبال کنید.
- میپذیرم که در برخی مواقع، فشار مسابقات ممکن است باعث شود افراد نتوانند کنترل کاملی بر صحبتهای خود داشته باشند، اما این نباید منجر به فراموش کردن گذشتهمان و گفتن سخنانی شود که سبب ناراحتی دیگران گردد.
- محمد مایلیکهن یکی از اعضای جامعه فوتبال است و این فضا را به خوبی درک میکند، بنابراین قصد ندارد تیم ملی و بازیکنانش را مورد انتقاد قرار دهد. با این حال، بهتر است در برابر انتقادات حساس نباشیم و بلافاصله موضعگیری نکنیم. اکثر ورزشکاران از اقشار کمدرآمد جامعه هستند و با تلاش و کوشش خود توانستهاند به موفقیتهای بزرگی دست یابند. همانطور که گفته شد، باید قدر نعمتهایمان را بدانیم و پس از کوچکترین انتقادی، واکنش سریع نشان ندهیم.
- همه محمد مایلی کهن را میشناسند و میدانند که دنبال پست و مقام نیست، بنابراین هر سخنی که میگویم از روی دلسوزی است. اگر هدفم کسب مناصب بود، در طی این هشت سال به راحتی میتوانستم مربیگری یا سمتهای مدیریتی را بر عهده بگیرم، اما حاضر نیستم به هر قیمتی این کارها را انجام دهم. همه آگاهند که حرفم بر اساس اصول و با اراده است و به آن پایبندم. میدانم که مهدی طارمی ناراحت است، اما باید به یاد داشت که فوتبال برای مردم ایران اهمیت زیادی دارد و در واقع، نسبت به سایر ورزشها جایگاه ویژهای دارد.
- واقعیت این است که فوتبال در سراسر جهان چنین وضعیتی دارد. من به وضوح میبینم که بسیاری از مردم اعلام میکنند بازیهای تیم ملی را تماشا نمیکنند، اما در دلشان تمایل دارند تیم ملی نتیجه بگیرد. در حقیقت، مردم ایران همواره آرزو دارند هر ورزشکاری که با نام کشورمان وارد میدان میشود، با موفقیت از آن خارج شود.
انتخاب کاپیتان نباید بر عهده پنالتیزن باشد!
- من نمیدانم این شایعه که پنالتیزنهای تیم ملی توسط مهدی طارمی انتخاب شده یا تغییر یافته است، صحت دارد یا خیر. اما قطعا انتخاب چنین افرادی باید بر عهده سرمربی تیم باشد، نه کاپیتان یا هر فرد دیگری. مجدداً تأکید میکنم که نمیتوانم بگویم این خبر صحت دارد یا نه، اما اگر واقعیت داشته باشد، مسئولیت توضیح درباره آن بر عهده مربیان است و نه من.
- سرمربی در فرآیند انتخاب بازیکنان، تعیین استراتژیهای تاکتیکی و تصمیمگیری درباره پنالتیزنهای احتمالی باید نقش اصلی را ایفا کند و با اعتماد به نفس تصمیم نهایی را اتخاذ کند. این نظر من به معنای دیکتاتوری یا نادیده گرفتن نظرات دیگران نیست؛ برعکس، باید از دیدگاهها و پیشنهادهای همکاران بهرهمند شد و من هم در این مسیر چنین رویکردی داشتم، اما در نهایت، تصمیم نهایی باید بر عهده سرمربی تیم باشد.
- برای روشنتر کردن موضوع، مثالی برایتان میزنم. در جام ملتهای 1996، زمانی که من سرمربی تیم ملی بودم، دو دروازهبان آماده داشتیم. آقای عابدزاده که بدون نیاز به تعریف است و آقای نیما نکیسا که در آن زمان دروازهبان تیم پیام مقاومت بود و واقعاً در وضعیت خوبی قرار داشت. من با همکارانم مشورت میکردم و حتی از آنها میخواستم تا روی کاغذ ترکیب مورد نظرشان را بنویسند. آقایان جهانپور و فریادشیران هم همین کار را انجام میدادند و هر دو معتقد بودند که احمدرضا عابدزاده باید بازی کند. اما من با احترام و ادب اعلام کردم که حق تصمیمگیری نهایی در این زمینه بر عهده من است و عابدزاده را روی نیمکت قرار میدهم. دلایل این تصمیم دو چیز بود: اول، اینکه احمدرضا در آن زمان مصدوم بود و دوم، بر اساس ارزیابی تمرینات و عملکرد او، معتقد بودم نیما نکیسا گزینه بهتری برای ترکیب ثابت است.

- بسیاری از افراد پشت سر من صحبت میکنند و به من تهمت زدهاند، اما واقعیتها را نادیده میگیرند. محمد مایلیکهن در بهمن ماه سال ۱۳۵۶ مدرک لیسانس تربیت بدنی را دریافت کرد و علاوه بر فعالیت در فوتبال به عنوان بازیکن و مربی، به طور علمی نیز به ورزش پرداخته است؛ بنابراین با شرایط فنی و روحی ورزشکاران آشنا است. من به نیما نکیسا در جام ملتهای ۱۹۹۶ اعتماد کردم و شاهد بودید که حضورش موفقیتآمیز بود. اما در دقیقههای پایانی وقت اضافی بازی نیمه نهایی مقابل عربستان، احمدرضا عابدزاده را به میدان فرستادم چون میدانستم که او تجربه و روحیه خاصی برای مهار ضربات پنالتی دارد. چند دقیقه قبل از ورود عابدزاده، با آقای فریادشیران هماهنگ کردم تا او را در محلی گرم نگه دارد، بدون اینکه نیما نکیسا متوجه شود؛ زیرا او دروازهبان اصلی تیم بود و اگر میدید عابدزاده در حال گرم کردن است، ممکن بود روحیهاش کاهش یابد. در دقیقه ۱۱۸، عابدزاده را وارد میدان کردم و هرچند در ضربات پنالتی تیم را در مقابل عربستان شکست خوردیم، اما او بازی بسیار خوبی ارائه داد و دو ضربه پنالتی را مهار کرد.
متعهد شدهام که تا زمانی که سرمربی هستم، از علی دایی دعوت نکنم.
- باز هم تأکید میکنم که انتخاب بازیکنان ثابت جزو اختیارات سرمربی است. یک سرمربی باید علاوه بر نقش مربی و راهنما، نقش پدر و معلم را برای بازیکنان ایفا کند و هرگز نباید اقتدار و کاریزمای خود را از دست بدهد. حتماً به یاد دارید در سال 1376 وقتی ماجرای من و علی دایی پیش آمد، برخی دوستان گفتند اگر ما صلاح بدانیم، این بازیکن به تیم ملی دعوت میشود، اما من با قاطعیت سوگند خوردم و گفتم تا زمانی که من سرمربی تیم ملی هستم، دایی را دعوت نخواهم کرد مگر اینکه خودش اعتراف کند که اشتباه کرده است. حتی تأکید کردم که نیاز نیست از من عذرخواهی کند، فقط کافی است بگوید اشتباه کرده است. یادم میآید مرحوم داریوش مصطفوی تماس گرفت و گفت علی دایی با او تماس گرفته و اعتراف کرده است، اما من این موضوع را نپذیرفتم. زمانی که آنها به منزل من آمدند، گفتم این موضوع را مکتوب کنند. در نهایت، نامهای نوشتند و بعد از آن بدون هیچ مشکل و ممانعتی، علی دایی را دعوت کردم. هنوز هم آن نامه را دارم.
- گاهی اوقات در مورد برخی مسائل با رسانهها دیدگاههای متفاوتی دارم که کاملاً طبیعی است. میپذیرم که رسانهها به دلایل مختلف ممکن است از فردی خوششان بیاید یا برعکس، نپسندند. اما با توجه به سن و سال محمد مایلیکهن، دیگر چنین مسائل جزئی برایش اهمیت ندارد. مطمئن باشید حتی اگر کسانی که با من مخالفت دارند، در سر کار باشند، در هر شرایطی دوست دارم تیم ملی کشورم پیروز شود.
- معتقد نیستم که بحثهای مربوط به سن و سال بازیکنان درست است. محمد مایلیکهن همان فردی است که در سال 75 میانگین سنی تیم ملی را به شدت کاهش داد و بازیکنان جوانی را به تیم ملی دعوت کرد که در آن زمان کسی روی آنها حساب چندانی باز نمیکرد. در آن مقطع، حتی بر سر این موضوع تهمتهایی هم به من زده شد، اما همان افراد بعدها به لژیونر تبدیل شدند و نقش مهمی در پیشرفت فنی و مالی فوتبال ایران ایفا کردند. این نکات را گفتم تا همه به یاد بیاورند چقدر به جوانگرایی اعتقاد دارم، اما این به معنای کنار گذاشتن بازیکنان آماده بر اساس سن نیست. به طور قاطع میگویم اگر بازیکنی آماده باشد و بهتر از جوانان عمل کند، حتی اگر 50 ساله باشد، باید در تیم ملی حضور داشته باشد.
- گلمحمدی برای تیم ملی مناسب نبود و در نتیجه، تصمیم گرفته شد که هاشمیان کنار گذاشته شود.
- خود یحیی گلمحمدی میداند که چقدر دوستش دارم و وقتی سرمربی تیم ملی بودم به آقای یحیی بازی دادم. او را هم در عرصه بازیگری و هم در دوره مربیگری قبول دارم و قاطعانه میگویم اصلا اینطوری نیست که یک مربی همیشه باید موفق باشد چون فوتبال فراز و نشیب دارد. من یحیی را دوست دارم و دقیقا به همین خاطر میگویم برخلاف موجی که ایجاد شده و تقاضایی که برخی افراد مبنی بر انتخاب او به عنوان سرمربی تیم ملی در مقطع کنونی دارند، اگر خودم تصمیمگیرنده بودم هرگز در این مقطع گلمحمدی را سرمربی تیم ملی نمیکردم چون آقایحیی و هیچکس دیگری نمیتواند تضمین بدهد که ایران حتما در جام جهانی 2026 موفق میشود بنابراین دلم نمیخواهد گلمحمدی را برای تیم ملی قربانی کنم. همین چند وقت پیش دیدید که چطور سر وحید هاشمیان را در پرسپولیس بریدند و با وجودی که اصلا اختلاف قابل ملاحظهای با صدر جدول نداشت و بازی آخر خود را هم برده بود، برکنارش کردند.
- یکی از مربیان جوان تیم ملی حرفهایی در مورد من زده بود که بماند ولی با این وجود، معتقدم آوردن مربی ایتالیایی در این مقطع به جمع اعضای کادر فنی تیم ملی و تبلیغاتی که روی او راه انداختهاند، در واقع توهین به مربیان جوان و ایرانی است که هماکنون در تیم ملی مشغول کار هستند. خیلی برایم عجیب است که این همه روی مربی ایتالیایی تیم ملی تبلیغ کردهاند ولی کسی به این نکته جواب نمیدهد که اگر واقعا فرد مذکور تا این حد توانایی دارد، چطور در بازار کار اروپا برایش هیچ پستی پیدا نشده و در چنین برهه حساسی حاضر به حضور در خاورمیانه شده و در کشوری کار میکند که باید با مسائلی مانند تحریم بانکی و... هم سر و کله بزند؟
- یکی از نمایندگان مجلس مصاحبه کرده و مدعی شده که تیم ملی فوتبال ایران هرگز به به این راحتی مسافر جام جهانی نشده بود! امیدوارم این آقای نماینده در رابطه با سایر امور مرتبط با کشور اینگونه نظر ندهد چون اگر واقعا چنین تفکری داشته باشد، اوضاع اصلا خوب نیست. بهتر است جناب نماینده بداند که جام جهانی 48تیمه شده و از قاره آسیا حداقل 8 تیم راهی مرحله نهایی این مسابقات میشوند در حالی که هنگام برگزاری جام جهانی 1998 فرانسه، آسیا فقط 3 سهمیه داشت و یک سهمیه هم از دل پلیآف بیرون میآمد که بعد از بازی با استرالیا به خود ما رسید.

- در رابطه با لغو بازی پرسپولیس- تراکتور و اینکه پرسپولیسیها قبل از جدال با استقلال استراحت بیشتری میکنند و این نکته به ضررشان تمام میشود یا به نفع آنها خواهد بود، فقط میتوانم بگویم پیدا کنید پرتقالفروش را! شما هر کاری بکنید بازهم یک عده صدایشان بلند میشود و معترض میشوند ولی اگر همه چیز طبق قانون و قاعده جلو برود، هیچکس کوچکترین اعتراضی نخواهد کرد.
خبرنگاران پرسیدند نمیخواهید بازیکنان آمریکا را گروگان بگیرید؟!
- من با عادل فردوسیپور کاری ندارم ولی ما که نباید کاتولیکتر از پاپ باشیم. تحت هیچ شرایطی نباید بر طبل اختلاف میان مسلمانان بکوبیم بلکه باید کاری کنیم که همه مسلمانان جهان ارتباطات بهتری با یکدیگر داشته باشند. اگر ما عربستان را قبول نداریم، اصلا چرا باید برای شرکت در مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی راهی این کشور شویم؟ در پاییز سال 1375 وقتی ما ابتدا عربستان را در جام ملتهای آسیا با سه گل شکست دادیم، به خاطر برنامهریزی عجیب و غریب مسابقات دوباره در نیمه نهایی به این تیم برخورد کردیم و همه به خاطر میآورند چه اتفاقاتی داخل زمین رخ داد. از پنالتی روی حمید استیلی که اعلام نشد تا گلی که خداداد عزیزی زد ولی داور مصری آن را نپذیرفت. ما در نهایت مسابقه را با ضربات پنالتی باختیم و همه تیم از ناراحتی گریه میکرد ولی با این وجود، بچهها را جمع کردم و به آنها گفتم همه با هم سمت عربستانیها میرویم و به آنها تبریک میگوییم. به نظرم آن حرکت از چند جام جهانی هم برایمان مهمتر بود و به لحاظ گرم شدن روابط دو کشور فوقالعاده مهمتر از حرکات دیپلماتیک تلقی میشد. یادمان نرود در آن مقطع رابطه ایران و عربستان به خاطر کشتار حجاج ما در آن کشور بسیار سرد بود ولی آنجا به همه درس اخلاق دادیم و دیدید که پس از پایان جام ملتهای 1996 کاپ اخلاق را به تیم ایران دادند. البته خودشان هم میدانستند که ما شایسته قهرمانی بودیم و گرفتار نادآوری شدیم چون علاوه بر اینکه کاپ اخلاق را به ما دادند، سه بازیکن از ایران در تیم منتخب آسیا انتخاب شد و جایزه مرد سال فوتبال قاره نیز به خداداد عزیزی اختصاص یافت.
- هرگز فراموش نمیکنم وقتی به عنوان سرمربی تیم ملی فوتسال، این تیم را به جام جهانی 1992 در هنگکنگ بردم، خیلیها میگفتند مایلیکهن چیزی بلد نیست و فوتسال همان گلکوچیک خودمان است ولی دیدید که تیم ایران چهارم شد و بالغ بر دو دهه طول کشید تا دوباره در جمع 4 تیم برتر فوتسال جهان قرار بگیریم. اتفاقا شاید اشتباه خودم باعث شد تا به فینال نرسیم چون در نیمه نهایی باید با آمریکا بازی میکردیم و در کنفرانس مطبوعاتی قبل از بازی خبرنگاران خارجی به من گفتند شما با آمریکا بازی دارید و به مصاف کشوری میروید که میگویید به لحاظ سیاسی دشمن شماره یک جمهوری اسلامی است؛ آیا در زمین مسابقه هم مانند ماجرای سفارت، بازیکنان آمریکا را گروگان میگیرید؟! در پاسخ به این سوال گفتم شما مردم من را نمیشناسید و نمیدانید کشور ایران مهد پهلوانی است. ما همیشه جوانمردانه بازی میکنیم و مطمئن باشید مقابل آمریکا جوانمردانهترین نمایش را از تیم ملی فوتسال ایران خواهید دید. قبل از بازی آنقدر به بچهها تذکر دادم که مراقب باشید و داخل زمین کاری نکنید که از آن سوء استفاده شود که که در نهایت بیش از حد محتاط شدند و مسابقه را باختیم.
برای دریافت جدیدترین اخبار ورزشی و اطلاع از حواشی زندگی ورزشکاران، بر روی لینک کلیک کنید.
همچنین، صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید و از جدیدترین مطالب و بهروزرسانیها مطلع شوید.