پیشنهاد جنجالی ابراهیمزاده: کیروش باید دستیار قلعهنویی شود
پیشنهاد جنجالی مربی کهنهکار برای نجات تیم ملی فوتبال ایران: کیروش باید دستیار قلعهنویی شود
مصاحبه منصور ابراهیمزاده درباره وضعیت تیم ملی، لیگ، سرمایهگذاریها و نقش مربیان بزرگ در فوتبال ایران را بخوانید.
منصور ابراهیمزاده، مربی سابق تیمهای ذوبآهن و سپاهان اصفهان، سالها در عرصه مربیگری درخشید و با تیم ذوبآهن به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافت. او توانست مربیان بزرگی مانند اسکولاری را شکست دهد. در گفتوگویی صمیمانه با این مربی درباره وضعیت دو تیم اصفهانی و شرایط تیم ملی صحبت کردیم که در ادامه میخوانید.
ذوبآهن با هزینه کم و روحیهای مثبت ظاهر شده است، در حالی که سپاهان تیم قدرتمندی است اما بدون مهاجم گلزن به میدان میرود.
چرا تیم ذوبآهن که در فینال آسیا حضور داشت، اکنون در انتهای جدول لیگ برتر قرار گرفته است؟ این سوال باید توسط کادر فنی و مسئولان باشگاه پاسخ داده شود، اما وقتی تیمی با هزینه کم ساخته میشود و استراتژی آن این است که امسال بگذرد و در آینده بهتر شود، نتیجه چنین وضعیتی طبیعی به نظر میرسد.
در مورد سپاهان، چرا این تیم دچار نوسان در نتایج شده و سالهاست در لیگ قهرمانان موفق نمیشود؟ سپاهان امسال تیم خوبی دارد و شاید تنها مشکلش گلنزدن است. البته باید قبول کنیم که سطح رقابت در لیگ بسیار سختتر شده است. تراکتور تیم قدرتمندی است، اما مقابل خیبر خرمآباد شکست خورد. بنابراین، مسابقات دیگر قابل پیشبینی نیست و هیچ تیمی برتری مطلق ندارد.
فوتبال به سمت تجاری شدن و کاهش احساسات و تعصبها سوق یافته است.
آیا فوتبال ما نسبت به زمانی که شما سرمربی بودید، پیشرفت داشته است؟
بیشک، فوتبال ما تغییراتی کرده است، اما این تغییرات قابل توجه نبوده است. در حال حاضر، شور و اشتیاق و تعصب نسبت به تیمها کمتر شده است. در دوران ما، افراد با عشق و علاقه در کنار هم کار میکردند، اما اکنون این حالت کمتر دیده میشود. فوتبال امروزی بیشتر تجاری و نتیجهمحور شده است. با این حال، باید گفت که فوتبال ما هم رشد کرده است، هرچند این پیشرفتها چندان محسوس نبوده است.
مقایسه سرمایهگذاری النصر با بهترین تیمهای ایرانی را انجام دهید.
در زمان حضور شما، درآمد فوتبال قابلتوجه و مناسبی بود. درآمد در فوتبال خوب بود، اما اکنون نگاهی به سرمایهگذاریهای رقبای ما و کشورهای همسایه بیندازید. عربستان، امارات و قطر چه میزان سرمایهگذاری در فوتبال انجام دادهاند. حتی ازبکستان و تاجیکستان نیز سرمایهگذاریهای زیادی در این حوزه داشتهاند.
برای مثال، باشگاهی مانند النصر در عربستان چه مقدار هزینه و سرمایهگذاری کرده است. این هزینهها و سرمایهگذاریها را با بهترین باشگاههای کشورمان مقایسه کنید. تفاوت بسیار چشمگیری در این زمینه مشاهده میشود.
تیم ملی نتوانست انتظاراتم را برآورده کند.
شرایط تیم ملی را چگونه ارزیابی میکنید؟
من چهار بازی آخر تیم ملی را مشاهده کردم، شامل مسابقات در کافا و دیدارهای دوستانه. باید بگویم انتظاراتم از تیم ملی برآورده نشده است. به طور قطع، تیم ملی در مسابقات کافا مشکلاتی داشت، از جمله غیبت برخی بازیکنان و عدم همزمانی کامل در اختیار کادر فنی. با این حال، من انتظار بیشتری داشتم از تیم ملی که توانسته بود به جام جهانی صعود کند.
در مورد مربی ایتالیایی که به کادر فنی اضافه شده است، فکر میکنید این تغییر چه تأثیری در بهبود وضعیت فنی تیم دارد؟
باید دید فلسفه و سبک کاری او با امیر قلعهنویی همخوانی دارد یا خیر. من قبلاً هم گفتهام که دستیار قلعهنویی باید مربیای باشد که تجربه حضور در جام جهانی به عنوان مربی را داشته باشد. دستیاران قلعهنویی در جام جهانی بازی کردهاند، اما این تورنمنت را به عنوان مربی تجربه نکردهاند. امیدوارم این مربی ایتالیایی که با مربیان برجسته کار کرده است، بتواند در تیم ملی تأثیرگذار باشد.
یک فردی مانند کیروش باید به عنوان دستیار قلعهنویی فعالیت کند.
شما اشاره کردید که بهتر است دستیار قلعهنویی در تیم ملی از او نیز بزرگتر باشد. حتی از نظر سنی اگر دستیار قلعهنویی بزرگتر و مسنتر باشد، مشکلی ندارد. نمونه آن زاگالو است که در برزیل دستیار کارلوس پریرا بود و هیچ اشکالی در این موضوع وجود ندارد. منظوری که داشتم این بود که مربیانی مانند کیروش بیایند و نقش دستیار قلعهنویی در تیم ملی را بر عهده بگیرند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، بسیار خوب است. من کیروش را مثال زدم تا منظورم روشنتر شود. امیر قلعهنویی در خط کنار زمین مربی بسیار باهوشی است و این کار را به خوبی بلد است، اما دستیار یا تمریندهنده او باید در سازماندهی و برنامهریزی تمرینات به او کمک کند.
آیا جام جهانی 98 فرانسه را به یاد دارید؟ ایوویچ سرمربی تیم ملی بود ولی پس از مدتی برکنار شد. او تمرینات سخت بدنسازی برای بازیکنان در نظر گرفته بود، به طوری که برخی از بازیکنان گلایه داشتند و در مصاحبههایشان گفتند او ما را زیاد میدواند. سوال این است که آیا ما سرباز هستیم یا قصد جنگ داریم؟! اما ایوویچ تیم ملی را به بروجرد برد و در آنجا اردو برپا کرد، چون معتقد بود که تیم ملی در زمینه تاکتیکی از آلمان و یوگسلاوی عقبتر است، اما نسبت به آمریکا وضعیت بهتری دارد. به همین دلیل تلاش کرد دوندگی بازیکنان تیم ملی را افزایش دهد.
در آن زمان، بازیکنان در فوتبال اروپا حدود 8 کیلومتر دوندگی داشتند، در حالی که بازیکنان ما حدود 5 کیلومتر میدویدند. در نهایت، دیدید که در جام جهانی، یوگسلاوی روی یک ضربه کاشته و به خاطر اشتباه نیما نکیسا در جاگیری گل زد و پیروز شد. ما توانستیم آمریکا را با دوندگی خوب شکست دهیم و مقابل آلمان تا دقیقه 75 گل نخورده بودیم، اما در نهایت روی یک ضربه کاشته گل دریافت کردیم. اکنون فوتبال نسبت به آن زمان بسیار تغییر کرده است.