کد خبر: 49661

سقوط تراژیک صابر کاظمی و بی‌تدبیری در والیبال ایران

تراژدی والیبال ایران؛ سقوط صابر کاظمی و بی‌تدبیری که آینده‌اش را تباه کرد

تراژدی والیبال ایران؛ سقوط صابر کاظمی، بی‌تدبیری و تصمیمات نادرست که آینده‌اش را تباه کرد و پیامدهای ناگوار این فاجعه را بررسی می‌کند.

تراژدی والیبال ایران؛ سقوط صابر کاظمی و بی‌تدبیری که آینده‌اش را تباه کرد

در صبح 20 مرداد 1403، فدراسیون والیبال میزبان جلسه‌ای بود که می‌تواند سرنوشت یکی از بااستعدادترین بازیکنان تاریخ معاصر والیبال ایران را تغییر دهد. در آن نشست، کمیته انضباطی تشکیل شد تا درباره بازیکنی تصمیم بگیرد که بدون اطلاع قبلی از حضور در تمرینات تیم ملی و اردو امتناع کرده بود. نام این بازیکن، صابر کاظمی، پشت خط‌زن جوان و پرانرژی تیم ملی بود؛ کسی که در اوج درد و مصدومیت، برای پیراهن کشور جنگیده بود.

صابر در جلسه حاضر شد و دلایل غیبت خود را بیان کرد؛ از بیماری پدرش، وضعیت خانوادگی و فشارهای روانی گفت که مانع حضورش در تیم ملی شده بود. اما اعضای کمیته انضباطی دفاع او را کافی ندانستند و بر اساس آیین‌نامه، حکم دو سال محرومیت قطعی از تمامی رقابت‌های داخلی و خارجی صادر کردند؛ حکمی سنگین برای بازیکنی که هنوز در چشمانش امید و نفس باقی مانده بود.

چند روز بعد، در تاریخ 23 مرداد، جلسه تجدیدنظر برگزار شد. صابر دوباره به فدراسیون رفت، این بار با همراهی فرهاد قائمی، کسی که همواره چون برادر در کنار او بود. با پشیمانی و عذرخواهی، او از خطاهای گذشته سخن گفت و خواستار فرصتی دوباره شد. میلاد تقوی نیز پیشنهادی ارائه داد که شامل انجام خدمات اجتماعی در مناطق محروم در مقابل لغو محرومیت بود. صابر این پیشنهاد را پذیرفت و در مناطق محروم استان گلستان تلاش کرد تا جبران کند.

در این مسیر، فرهاد قائمی نقش مؤثری داشت و تقوی نظارت مستقیم بر روند داشت. در نهایت، در مقابل دوربین‌ها، تقوی اعلام کرد: «صابر یکی از بازیکنان ارزشمند ما است و نباید زحماتش نادیده گرفته شود.» نتیجه این شد که حکم محرومیت تعلیق شد و صابر با پرداخت دو میلیارد تومان برای توسعه والیبال در گلستان، فرصت بازگشت به عرصه رقابت را یافت.

اما این بازگشت، آرامش را به زندگی او بازنمی‌گرداند. تیمی در ایران نداشت، قراردادهایش یکی پس از دیگری لغو شد و در نهایت با تأخیر و فشار، راهی تیم الریان قطر شد؛ تیمی قهرمان در آسیا، با آرزوهای تازه برای بازیکنی که هنوز در امید به پوشیدن دوباره پیراهن تیم ملی بود. اما ناگهان، در دوحه، همه چیز متوقف شد. خبر رسید که پشت خط‌زن تیم ملی، صابر کاظمی به کما رفته است. ابتدا علت برق‌گرفتگی اعلام شد، سپس سکته، و پس از آن ضربه مغزی. باشگاه قطری فیلم‌های مربوطه را ارائه نداد و ادعا کرد دوربین‌ها خراب بوده است. حالا، او در میان مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می‌کند و وجدان جامعه درگیر پرسش‌های بی‌پاسخ است.

در این میان، حمله به میلاد تقوی آغاز شده است؛ فردی که هرگز آغازگر این تراژدی نبود و بی‌تفاوت نسبت به آن نبود. تقوی در روزی که گزارش غیبت صابر توسط سرمربی وقت تیم ملی ثبت شد، تنها وظیفه‌اش را انجام داد. قانون می‌گفت غیبت بدون اطلاع، یعنی محرومیت، و او بر اساس همین قانون عمل کرد. اما بعدها مشخص شد تصمیمش بر پایه عقلانیت و عدالت بود، نه لجاجت. او بعدها با درک شرایط انسانی بازیکن، برای تعلیق حکم تلاش کرد و راه بازگشت را باز گذاشت.

سؤال اصلی هنوز بی‌پاسخ باقی است: چگونه ممکن است غیبت بازیکنی که اعلام کرده بود پدرش بیمار است، در گزارش رسمی به عنوان «غیبت بدون اطلاع» ثبت شود؟ چگونه سرمربی وقت تیم ملی، بدون در نظر گرفتن تمام جوانب، چنین گزارشی را امضا کرد و مسیر حرفه‌ای بازیکنش را تخریب نمود؟ و چرا همان کسانی که در آن زمان سکوت کردند، اکنون در شبکه‌های اجتماعی از «دلسوزی» و «همدردی» سخن می‌گویند؟

گزارش‌های غیررسمی در اردوها نشان می‌دهند که صابر طی تماس‌هایی اطلاع داده بود که نمی‌تواند در تیم ملی حضور یابد، اما این تماس در هیچ صورت‌جلسه‌ای ثبت نشد. نتیجه این سوءتفاهم، فاجعه‌ای بود که به وقوع پیوست. میلاد تقوی نباید در جایگاه متهم قرار گیرد؛ او رئیس فدراسیونی بود که قانون را اجرا کرد و سپس برای بازگرداندن عدالت تلاش کرد. امروز، حمله به او یعنی تکرار همان اشتباهاتی که والیبال ایران را زخمی کرده است؛ احساسات زودگذر جایگزین انصاف شده و فریاد بر سر قانون، جای نقد بی‌تدبیری‌ها را گرفته است.

صابر کاظمی قربانی بی‌تدبیری‌ها و تصمیم‌هایی شد که پشت درهای بسته اتخاذ شدند، تصمیم‌هایی که امروز هیچ‌کس مسئولیت آن‌ها را نمی‌پذیرد. همان کسانی که روزی امضای‌شان آغازگر محرومیت بودند، اکنون در حاشیه امن، پیام‌های ترحم منتشر می‌کنند و احتمالا در زمان مناسب، انگشت اتهام را به سمت میلاد تقوی نشانه خواهند گرفت.

اگر والیبال ایران قصد دارد از این چرخه تلخ تکراری رهایی یابد، باید شهامت نگاه در آینه را پیدا کند. باید پرسید در آن روز که صابر سقوط کرد، چه کسانی نردبان را از زیر پایش کشیدند و چه کسانی مسئولیت این فاجعه را بر عهده دارند.

رپورتاژ آگهی مؤثر چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه می‌تواند به بهبود سئو پایدار کمک کند؟

برای اطلاع از جدیدترین اخبار ورزشی و حواشی مربوط به ورزشکاران، بر روی لینک‌های زیر کلیک کنید.

اینستاگرام را دنبال کنید و همچنین صفحه اینستاگرام پلاس را نیز دنبال نمایید.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار