رونالدو از لحظه‌های سخت و غم‌انگیز مرگ فرزندش، خاکسپاری و تاثیر آن بر زندگی شخصی‌اش صحبت می‌کند

رونالدو درباره نوزاد مرحوم خود، آنجل، که برادر دوقلوی بلا اسمرالدا بود و در زمان تولد درگذشت، صحبت کرد. او در ماه آوریل، زمانی که خبر درگذشت یکی از نوزادانشان را شنید، بسیار شوکه شد. ستاره پرتغالی بیان کرد: «این سخت‌ترین لحظه زندگی من از زمان فوت پدرم بود. وقتی در انتظار فرزند هستی، امیدوار هستی که همه چیز به خوبی پیش برود، اما همیشه شرایط دشوار هم وجود دارد. سخت است توضیح بدهی به دوستان و نزدیکانت که در آن لحظه هم خوشحال و هم غمگین بودم. توصیفش مشکل است. از یک طرف، بلا اسمرالدا به دنیا آمده بود و از طرف دیگر، آنجل از دنیا رفته بود. نمی‌دانی باید بخندی یا گریه کنی، چون نمی‌دانی چه واکنشی نشان بدهی.»

در این متن، کریستیانو درباره لحظات سخت و چالش‌های زندگی شخصی‌اش صحبت می‌کند. او اشاره می‌کند که وقتی همسرش جورجینا وارد خانه می‌شود، بچه‌ها نگران می‌شوند و از او می‌پرسند که بچه دیگر کجاست. کریستیانو به اتاق خواب پسر بزرگش، جونیور، می‌رود و با او در کنار هم گریه می‌کنند. درک این اتفاق برای ایوا، ماتئو و آلانا مارتینا دشوار بود. او ادامه می‌دهد که پس از یک هفته، تصمیم گرفتند با بچه‌ها صادق باشند و حقیقت درباره آنجل، فرزند از دست رفته‌شان، را به آن‌ها بگویند. بچه‌ها این خبر را درک کردند و در حین بازی به آسمان اشاره می‌کردند و می‌گفتند اگر آنجل زنده بود، چه کارهایی می‌کرد. کریستیانو تأکید می‌کند که به بچه‌هایش دروغ نمی‌گوید و حقیقت را با آن‌ها در میان می‌گذارد، هرچند این کار سخت بود. او معتقد است که این تجربه او را پدر بهتری کرده و رابطه‌اش با بچه‌ها و جورجینا را نزدیک‌تر ساخته است.

کریستیانو همچنین به لحظه‌ای اشاره می‌کند که خاکستر پسرش را کنار خاکستر پدرش، که در سال ۲۰۰۵ درگذشت، نگه می‌داشت. او می‌گوید که با آن‌ها صحبت می‌کند و احساس می‌کند که آن‌ها همیشه همراه او هستند و به او کمک می‌کنند تا فرد و پدر بهتری باشد. او به این احساس افتخار می‌کند و معتقد است که این ارتباط، پیام‌هایی است که مخصوصاً پسرش برای او می‌فرستد. در پایان، کریستیانو از دخترش بلا اسمرالدا، که او را دختر زیبای و فوق‌العاده‌ای توصیف می‌کند، یاد می‌کند.