کد خبر: 11576

ابراهیم تهامی: وقتی بمیریم، مسئولان حمایتی نخواهند داشت!

ابراهیم تهامی پیشکسوت فوتبال ایران: وقتی مُردم هیچ مسئولیتی در قبلم نخواهند داشت!

ابراهیم تهامی پیشکسوت فوتبال ایران: وضعیت فعلی‌ام فاجعه است، مسئولان حمایتی نکردند، وصیتم این است که هیچ مسئول دولتی در عزایم حاضر نباشد.

ابراهیم تهامی پیشکسوت فوتبال ایران: وقتی مُردم هیچ مسئولیتی در قبلم نخواهند داشت!

آیا می‌توان ابراهیم تهامی را فراموش کرد؟ مهاجمی که در نیمه دوم دیدار ایران-استرالیا در ملبورن، نمونه‌ای کوچک از استعدادهایش را به نمایش گذاشت. همان لحظه‌های تاریخی؛ جایی که این ستاره خوزستانی وارد میدان شد، تأثیرگذاری خود را نشان داد و در شرایط دشوار و همراه با شیطنت‌های حمید استیلی برای اتلاف وقت، از زمین خارج شد. اکنون ۲۴ سال است که تهامی در خانه نشسته؛ گاهی به آژانس املاک دوست‌اش می‌رود و در آنجا فعالیت می‌کند و گاهی هم… او که همسرش بیمار است و دو بار به کما رفته، هیچ فعالیتی در فوتبال ندارد و همین موضوع سبب شد تا گفت‌وگویی با بازیکن خلاقی داشته باشیم که روزگاری تمام تیم‌های بزرگ ایران خواهانش بودند، اما حالا در زادگاهش، استان خوزستان، کسی سراغ او نمی‌گیرد.

تهامی از مسئولان استان خوزستان، به‌خصوص مدیران ورزشی، گلایه دارد و این موضوع را در مصاحبه‌اش مطرح می‌کند. او می‌گوید: «این وضعیت فاجعه است. اگر من بمیریم، فقط خانواده‌ام در مراسم شرکت خواهند کرد؛ چون وصیت کرده‌ام که هیچ مسئول دولتی در عزا من نباید حاضر شود!»

در پاسخ به سوالی درباره وضعیت کنونی‌اش، می‌گوید: «کجایی سید؟ هنوز در آژانس املاک رفیق‌ات کار می‌کنی؟» و جواب می‌دهد: «نه، حالا در خانه نشسته‌ام و به عکس‌های بچه‌هایم روی دیوار نگاه می‌کنم.» وقتی می‌پرسیم چرا فعالیتی ندارد، می‌گوید: «دست آقای نصیرزاده را می‌فشارم. وقتی به فولاد آمد، حقوقم و بیمه‌ام را قطع کرد. سال‌ها برای فوتبال خوزستان زحمت کشیدم و نتیجه‌اش این شده که اکنون خانه‌نشینم.»

او احساس ناراحتی عمیقی دارد و می‌افزاید: «متأسفانه مردانگی در جامعه ما مرده است. نصیرزاده و گرشاسبی که همشهری من بودند، همه چیز را قطع کردند و من در این وضعیت قرار دارم.» از او درباره راه‌کارهای معیشتی‌اش می‌پرسیم، و پاسخ می‌دهد: «از عهده کار در آژانس برنمی‌آیم، چون آنجا برای دوستم است، نه خودم. در حال حاضر در آبادان بازار کار کساد است و اوضاع اقتصادی خوب نیست؛ بنابراین، انسان‌ها را فراموش نمی‌کنم، اما باید بپذیریم که در این شرایط، حتی هزینه‌های درمان همسرت را نمی‌توانم تأمین کنم.»

او از حمایت دوستان و محبت آنان سخن می‌گوید و تأکید می‌کند: «کسی که سال‌ها بهترین بازیکن فوتبال خوزستان بوده، نباید در چنین وضعیتی باشد.» تهامی در بخش دیگری از صحبت‌هایش، از بی‌توجهی مسئولان ورزش استان گلایه دارد و می‌گوید: «در استانی بازی کردم که مسؤولان آن به پیشکسوتان اهمیت نمی‌دهند. من را پرچمدار فوتبال خوزستان می‌دانستند، اما حالا در خانه‌ام و باید در خانه بمانم و با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم کنم. این واقعاً ناراحت‌کننده است.»

در پاسخ به سوالی درباره مقصر بودن خودش در این وضعیت، می‌گوید: «چرا؟ من پیشنهادهای خوبی از تیم‌های بزرگ ایران داشتم، اما نرفتم. باید از خودم دفاع کنم؛ چون در طول سال‌ها، پیشنهادهای خوبی از استقلال، پرسپولیس، تراکتور و سپاهان داشتم. واسیلی گوجا هم می‌گفت اگر تهامی بیاید، تراکتور قهرمان می‌شود.» او ادامه می‌دهد: «چرا یک‌بار نرفتم و پول بیشتری نگرفتم؟ چون نگران وضعیت فوتبال خوزستان بودم. اگر می‌رفتم، چه می‌شد؟» و با بغض می‌گوید: «مگر من کم زحمت کشیدم؟ ۱۰-۱۱ سال در تیم ملی بودم، در مقدماتی جام جهانی بازی کردم و همواره تلاش کردم مردم خوزستان را خوشحال کنم. آیا سزاوارم بعد از این همه سال، مستأجر باشم؟»

او از اینکه زمانی بهترین فوتبالیست استان خوزستان بوده، ناراحت است و می‌افزاید: «ما باید در این وضعیت باشیم، در حالی که انسان‌های خوب هم وجود دارند.» او درباره بی‌توجهی مسؤولان ورزش می‌گوید: «در استانی بازی کردم که مسؤولان آن به پیشکسوتان اهمیتی نمی‌دهند. حالا من باید در خانه بمانم و از مشکلات عبور کنم؟» و در ادامه، از مقصر بودن خودش در این شرایط صحبت می‌کند: «درست است که پیشنهادهای زیادی داشتم، اما نرفتم چون نگران آینده فوتبال خوزستان بودم. اگر آن زمان تصمیم متفاوتی می‌گرفتم، شاید وضعم بهتر می‌شد.»

تهامی در بخش دیگری از صحبت‌هایش، به دوران فوتبالش اشاره می‌کند و می‌گوید: «در زمان من، فوتبال با شرافت، صمیمیت و وجدان همراه بود. حالا هر باشگاهی پول بیشتری بدهد، بازیکن آنجا می‌رود. من نمی‌خواستم تماشاگران خوزستانی را تنها بگذارم و بروم، چون تعصب و غیرت من این اجازه را نمی‌داد. اگر آن زمان، شرایط امروز وجود داشت، شاید راه دیگری را انتخاب می‌کردم. منافع و اخلاق در آن دوران بر هر چیز دیگری ارجحیت داشت.»

در پایان، او از مسئولان ورزش خوزستان و کسانی که او را فراموش کرده‌اند، گلایه دارد و می‌گوید: «آن‌ها را نمی‌بخشم. حق زن و بچه‌ام را به استانم دادم، اما فراموشم کردند. در دوران بازی در کویت، گفتند فوتبال خوزستان نیاز دارد و من آنجا را رها کردم و بهترین قراردادها را کنار گذاشتم، تا هواداران را خوشحال کنم. اما متأسفانه، با من چنین رفتاری شد.»

او در پایان، از درخواست پاداشی که از فدراسیون فوتبال داشت، صحبت می‌کند و می‌گوید: «پاداشی که قرار بود بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی ۱۹۹۸ بدهند، به من ندادند. حتی برگه‌ای دادند و دیگر خبری نشد. از جاهای دیگر هم طلب دارم، اما نمی‌توانم بگیرم. بعد از بازی با استرالیا و صعود به جام جهانی، قول زمین دادند اما ندادند. صدا و سیما اعلام کرد که به بازیکنان پول، ماشین و تجهیزات داده‌اند، اما هیچ‌کدام از این‌ها حقیقت نداشت.»

در پایان، او از یادگاری‌نویسی و وصیت‌نامه‌اش سخن می‌گوید و تأکید می‌کند: «وقتی من بمیرم، فقط خانواده‌ام در مراسم حضور خواهند داشت و هیچ مسئول دولتی نباید در عزا من شرکت کند. عزاداری و دسته گل‌ها بعد از مرگ، فایده‌ای ندارد و اگر بیایند، حلال‌شان نخواهم کرد. دیدار من با آن‌ها، روز قیامت است.»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار