«زندگی آویزان در «اجل معلق»: شباهتها و کاراکترهای عطاران»
زندگی آویزان در «اجل معلق»: شباهتهای داستانی و کاراکترهای مشابه با آثار قبلی رضا عطاران
سریال «اجل معلق» با بازی رضا عطاران، داستان زندگی طبقه پایین و شباهت به آثار قبلی او را روایت میکند.

قسمت اول سریال «اجل معلق» به کارگردانی عادل تبریزی در روز جمعه ۱ خرداد در پلتفرم فیلمنت منتشر شد. رضا عطاران علاوه بر ایفای نقش اصلی در این سریال، نقش مشاور کارگردان را نیز بر عهده دارد که شاید دلیل شباهت حالوهوای آن به آثار قبلی او باشد.
در این سریال، عطاران با عباس جمشیدیفر یک زوج کمدی را تشکیل دادهاند. داستان حول محور زندگی خانوادههایی از طبقه پایین جامعه میچرخد و موضوعاتی مانند بیکاری و بیخانمانی شخصیتها از مسائل اصلی آن است. در حالی که هنوز نمیتوان قضاوت قطعی درباره موفقیت کمدی بودن «اجل معلق» داشت، اما حضور پررنگ رضا عطاران در بخشهای مختلف آن قابل مشاهده است.
قسمت اول سریال «اجل معلق» شباهتهای قابل توجهی با فضای آثار قبلی رضا عطاران دارد. اگرچه کارگردانی آن ممکن است متفاوت به نظر برسد، اما ردپای عطاران در آن کاملاً قابل مشاهده است. به همین بهانه، نگاهی به شباهتهای این سریال با آثار دیگر او میاندازیم.
در این سریال، عطاران نقش فردی را بازی میکند که در وضعیت آویزان و بیپناه قرار دارد.
شخصیتهای بیکار و لاابالی| رضا عطاران در نقشهایی ظاهر شده است که اغلب بیکار و بیتوجه به مسئولیتهایشان هستند و مانند انگل به زندگی دیگران چسبیدهاند و از آنها طلبکارند. اولین بار در سریال «کوچه اقاقیا»، نقش فرامرز، یکی از پسران خانواده تهرانی، را بازی کرد. این شخصیت سواستفادهگر و طلبکار بود و قصد داشت از هر راهی به نفع خودش بهرهمند شود، شوخیپیشه و حاضرجواب بود. در «متهم گریخت»، نقش کمرنگتری داشت و از وسط داستان وارد میشد، بهعنوان دزد از خانواده هاشمآقا اخاذی میکرد و پس از علاقهمندی به دختر هاشمآقا، بهرهکشیاش در خانواده بیشتر میشد. کاراکتر ناصر در سریال «ترشوشیرین»، نمونهای بارز از فردی بیکار و لاابالی است که مثل انگل به خانواده همسر مادرش چسبیده و از هیچ کاری سر باز میزد. نادر در سریال «بزنگاه» نیز نماد یک فرد بیمسئولیت و بهرهکش بود که از فوت پدرش سوءاستفاده میکرد تا خانه پدری را تصاحب کند و قصد داشت از هر راه ممکن سود ببرد. او بیقید و بیمسئولیت بود و همواره در تلاش برای بهرهکشی از دیگران.
در «اجل معلق»، هماکنون شاهد شخصیتی به نام داوود هستیم که برای شام شباش معطل است. او مدام از سوپر محل نسیه جنس میگیرد، لباسهایش متعلق به همان صاحب سوپر است، و از همسرش میخواهد کیف مهمانها را بگردد تا پول پیدا کند و برایشان غذا تهیه کند. همچنین، او مواد غذایی از دوستانش میگیرد و ماشین داییاش را بدون اجازه برمیدارد تا مسافرکشی کند، که نشاندهنده وضعیت بیکاری و وابستگی او است.
در «اجل معلق»، همانند آثار عطاران، قهرمانان داستان اغلب از طبقات پایین و اقشار فرودست جامعه هستند.
تمرکز بر زندگی افراد طبقه پایین | یکی از ویژگیهای برجسته در سریالهای عطاران، تمرکز او بر زندگی افراد قشر پایین جامعه بود؛ کسانی که یا مکان و جایگاهی نداشتند، یا به خاطر سادگی و بیپیرایگیشان مورد سوءاستفاده قرار میگرفتند، یا با خانوادههای مرفهتر وصلت میکردند و همواره مورد تحقیر قرار میگرفتند. در میان کمدیهایی که تا دهه هشتاد ساخته شدهاند، عطاران یکی از کارگردانانی بود که نگاه ویژهای به زندگی این قشر داشت و تصویری واقعی و ملموس از آنها ارائه میداد.
شخصیتهایی غالباً ساده و احساساتی که بعضاً به دنبال بهرهبرداری از دیگران هستند و سعی میکنند در هر وضعیت از فرصتها بهرهمند شوند. سبک زندگی شخصیتها در سریالهایی مانند «خانهبهدوش»، «متهم گریخت» و «ترش و شیرین» شباهتهایی داشت، و در سریال «بزنگاه» با وجود وضعیت مالی نسبتا خوب شخصیتها، اعتیاد یکی از مشکلات اصلی آنها بود که اوضاع را برهم زده بود. در سریال «اجل معلق»، داستانها در قالب زندگی افراد پایینشهر روایت میشود؛ داوود و غلام هر دو کارگر یک کارخانه هستند و در محلهای کمدرآمد ساکنند، و این محله تاثیر زیادی بر شخصیتها و روابط میان آنها دارد.
زوجسازیهای عطاران در «اجل معلق» با همکاری عباس جمشیدیفر شکل گرفته است.
زوجها و شخصیتهای بامزه | در اغلب سریالهای عطاران، شاهد زوجسازیهای خاص او با شخصیتهای مختلف هستیم. برای مثال، در «خانهبهدوش»، عطاران با حمید لولایی در نقش «آقا ماشالا» زوج شده بودند؛ مردی از طبقه پایین که اعتماد زیادی داشت و در نتیجه فریب میخورد. او تمامی اموالش را در اختیار کلاهبرداری قرار میداد و دیگر توانایی دفاع از خود نداشت. برای حفظ آبرو، خودش را از خانوادهاش پنهان میکرد، اما همیشه دستش رو میشد.
لولایی در نقش یک کفاش با عطاران همبازی میشد و همکاری آنها بخشی از صحنههای جذاب سریال را تشکیل میداد. سیروس گرجستانی، بازیگر ثابت سریالهای کمدی ماه رمضان، در نقش هاشمآقا در «متهم گریخت» جایگاهی ویژه داشت؛ شخصیتی که در عین سادگی، برای منافع شخصیاش دست به هر کاری میزد و نگران آبرو نبود. او مانند چتربازها، همواره در زندگی دیگران دخالت میکرد و مشکلی برایش نبود.
در این سریال، حضور عطاران و هاشمآقا جذابیت خاصی داشت. در سریال «بزنگاه»، همکاری عطاران با غلامرضا نیکخواه، موقعیت جالبی را رقم زد؛ نیکخواه نقش مردی ظاهراً محترم و موقر را بازی میکرد که لباس رسمی میپوشید و بند شلوارش را میبست، اما در عمق شخصیت، همان نادر هم بود و به فکر سوءاستفاده از دیگران. او دائماً در تلاش برای بهرهکشی بود و حتی از کارت سوخت افراد غریبه نمیگذشت؛ نقشههایی برای بیرون راندن خانوادهای پرور از نانوایی داشت. او هم مثل نادر، دودل و بیپرواتر از حد معمول بود و عادت داشت چای نبات بنوشد.
در سریال «اجل معلق»، شاهد زوجهای بامزهای هستیم که زندگیهایشان در ابتدای سریال به هم گره میخورد؛ داوود و غلام هر دو پس از بیکار شدن، مسیر زندگیشان به هم میرسد. طراحی متفاوت عباس جمشیدیفر و نقشآفرینی جذاب او کنار عطاران، از عوامل اصلی موفقیت این سریال است.
«اجل معلق» به کارگردانی عادل تبریزی، هر جمعه در پلتفرمهای فیلمنت و شیدا به صورت مشترک منتشر میشود.