زیبا کرمعلی؛ بازیگر و فیلمساز ایرانی با رتبه ۸ کنکور هنر
زیبا کرمعلی بازیگر و هنرمند جوان ایرانی با رتبه ۸ کنکور هنر و طراحی اتاق خواب سبز و پرنشاط در فضای مجازی
زیبا کرمعلی بازیگر و فیلمساز ایرانی با رتبه ۸ کنکور هنر، اتاق سبز و پرنشاط در فضای مجازی، زندگی حرفهای و لحظات شخصی خود را به اشتراک گذاشت.
زیبا کرمعلی، هنرمند جوان و با استعداد ایرانی، در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۷۵ در شهر کرج متولد شد. او که از دوران مدرسه به عنوان دانشآموزی پرتلاش و موفق شناخته میشد، دیپلم رشته ریاضی و فیزیک را با معدل عالی اخذ کرد. با این حال، شور و اشتیاق او نسبت به هنر او را به سمت رشته هنر در دوره پیشدانشگاهی کشاند و در کنکور سراسری این رشته، رتبهای تکرقمی و فوقالعاده کسب کرد. در پایان، او مدرک لیسانس در رشته سینما را از دانشگاه دریافت نمود.
آغاز مسیر متفاوت در عرصه بازیگری
در دوران تحصیل، زیبا عضو انجمن علمی دانشکده سینما تئاتر بود و تلاش کرد فیلم "ماجرای نیمروز ۱" را همزمان با اکران در سینما، در فضای دانشگاهی معرفی کند. این فعالیتها منجر شد تا کارگردان سرشناس سینمای ایران، محمدحسین مهدویان، او را در یکی از اکرانهای دانشگاهی ببیند و برای نقشآفرینی در فیلم موفق "لاتاری" او را دعوت کند. این شروعی بود که کرمعلی را به عنوان یک بازیگر شناختهشده در سینمای ایران معرفی کرد.
فاصله گرفتن از بازیگری برای دنبال کردن رویاها
پس از حضور در فیلمهای موفقی همچون "لاتاری" و "دینامیت"، کرمعلی تصمیم گرفت مدتی از عرصه بازیگری فاصله بگیرد و تمرکز خود را بر روی علاقه اصلیاش، یعنی ساخت فیلم، بگذارد. اولین تجربه او در عرصه فیلمسازی، فیلم کوتاه "تهاتر" بود که به همراه عماد راد آن را کارگردانی و نویسندگی کرد.
موفقیتهای بینالمللی با فیلم «تهاتر»
فیلم کوتاه "تهاتر" که با بازیگری حرفهای چهرههایی مانند سارا بهرامی و علی ثانیفر ساخته شد، توانست توجه زیادی در جشنوارههای بینالمللی جلب کند. این اثر موفق شد جایزه بهترین فیلمنامه را در جشنواره بینالمللی فیلمهای کوتاه لینز کسب کند و نام کرمعلی را به عنوان یک فیلمساز جوان و خلاق در صحنه جهانی مطرح سازد.
در صفحه اینستاگرام زیبا کرمعلی تصویری به اشتراک گذاشته شده است که نشاندهنده گوشهای دنج از خانه اوست. او در این پست نوشته است:
«از هیاهوی جهان فرار میکنم و به این گوشه از خانه پناه میبرم. تاشی، با نوری که خود را بر روی تخت و دیوار و بچهها میاندازد، آرام آرام کنارم میآیند و صدای خرخرشان اینجا طنینانداز میشود، یادآور این است که تنها نیستم. سه بچههای دوستداشتنی این خانه، در این سالها ثابت کردهاند حتی گربهها هم میتوانند دوستان و همراهان تنهاییمان باشند. من چقدر خوشبختم که خدا تقدیرم را با حضور تصادفی این عزیزان در زندگیام، زیباتر و شیرینتر کرده است. با شماها، این دنیای زشت کمی زیباتر است. کوچولوهای قشنگ من، از چپ به راست: ببری، بیلی و نارنگی.»
