کد خبر: 60505

روایت شیما محمدی از سختی‌ها و تجربیات متفاوت در نقش‌های سینمایی و تلویزیونی

روایت بازیگر «سلمان فارسی» از سختی‌های کار با میرباقری و تجربه‌های متفاوت در نقش‌های سینمایی و تلویزیونی

شیما محمدی بازیگر نقش ماهگل در سلمان فارسی از سختی‌های کار با میرباقری، تجربیات سینمایی و تلویزیونی و نقش‌های چالشی خود می‌گوید.

روایت بازیگر «سلمان فارسی» از سختی‌های کار با میرباقری و تجربه‌های متفاوت در نقش‌های سینمایی و تلویزیونی

شیما محمدی که با ایفای نقش در سریال «شاهگوش» ساخته داود میرباقری به عرصه بازیگری معرفی شد، در این باره گفت: در سریال «شاهگوش» (1392، کار داود میرباقری) نقش تیپ بازی کردم که شامل عناصر طنز هم بود. اما در بخش‌هایی نقش جدی‌تری داشت و در نقش خبرنگاری با آقازاده‌ها مقابله می‌کردم. درواقع، نقش آزاده پاکباز نقش بسیار چالش‌برانگیزی بود، به‌خصوص در شرایطی که در زندگی شخصی‌ام از فضاهای سیاسی و جملات سیاسی خیلی دور بودم و مونولوگ‌های سیاسی عجیب و غریبی در این سریال داشتم.

او افزود: پس از ایفای نقش در «شاهگوش»، تماس‌های زیادی دریافت کردم که در نهایت منجر به امضای قرارداد با حسین تبریزی در سریال «کیفر» شد.

این بازیگر تئاتر و تلویزیون که هم‌اکنون در مجموعه «سلمان فارسی» به کارگردانی داود میرباقری نقش‌آفرینی می‌کند، اظهار داشت: داود میرباقری برای من مانند پدر سینما هستند. بسیار مدیون او هستم، از او آموختم و قدردان صبر و حوصله‌ای هستم که برای کمک به من در جهت ارائه بهترین عملکرد صرف کرد.

محمدی تاکید کرد: با توجه به کاریزمای بالای آقای میرباقری و تمرکز کارهایش بر دیالوگ و مونولوگ، بازیگر باید حافظه فوق‌العاده‌ای داشته باشد تا بتواند در این نوع کارها موفق شود. همچنین باید بداند که سبک بازی در آثار ایشان بسیار متفاوت از دیگر کارگردانان است.

او در ادامه درباره تجربه‌های خود در زمینه بازی در فیلم‌های سینمایی گفت: بازی در فیلم «بی‌بدن» و نقش‌آفرینی در دو نقش خواهران دوقلو در «باورم کن» و «عمر ستاره» از جمله تجربیات من است. وی تصریح کرد: آقای میرباقری از کوچک‌ترین خطا هم نمی‌گذرند و ممکن است برداشت‌ها در تکرارهای متعدد تکرار شوند. در «سلمان فارسی»، با نقش «ماهگل» زندگی کردم و این تجربه برای من بهترین بهار زندگی‌ام بود.

محمدی همچنین درباره نحوه ورود خود به عرصه سینما بیان داشت: هنرهای تجسمی مسیر ورود من به سینما بود. با سابقه فعالیت در فرهنگسرا، یک مرکز فرهنگی و هنری راه‌اندازی کردم. قرار بود در جشن کارگردان‌ها، به میزبانی داریوش فرهنگ، گزارشی بنویسم و در آنجا با چند کارگردان آشنا شدم که این آغاز راه من برای ورود به سینما بود.

او افزود: در پاییز سال گذشته، برای بازی در تئاتر «محاکمه یک جسد» که به زبان آرکائیک اجرا می‌شد، از آقای مسافرآستانه تقدیرنامه دریافت کردم. با داود بنی‌اردلان تئاتر را شروع کردم و پس از چند پروژه نمایشی وارد عرصه تصویر شدم. در اولین اجرای پاییزی، توانستم در کنار مرحوم استاد جمشید مشایخی در نقش مسئول یک فرهنگسرا بازی کنم، نقشی که مربوط به فردی بود که برای بزرگداشت یک استاد پیشکسوت، جشن بزرگی برگزار می‌کرد.

محمدی در پایان درباره پروژه «بی‌بدن» گفت: چون کاظم دانشی بازی من در نمایش «مغازه خودکشی» را دیده بود و نقدهای فراوانی درباره نقش من نوشته شده بود، به پروژه «بی‌بدن» معرفی شدم. در ابتدا قرار بود نقش زن پژمان جمشیدی را بازی کنم، اما در نهایت نقش خواهر الناز شاکردوست به من سپرده شد. برخی دیالوگ‌های من در این نقش، که شامل بازی‌های حسی هم بودند، حذف شد و این موضوع برایم ناراحت‌کننده بود.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار