زودپز رامبد جوان، کمدی دهه ۶۰ با شوخیهای تاریخی
زودپز رامبد جوان با شوخیهای دهه 60 و شخصیتهای تیپیکال، یک کمدی شلوغ و پرانرژی در روزهای کرونایی
زودپز رامبد جوان، کمدی پرانرژی دهه 60 با شوخیهای تاریخی و شخصیتهای تیپیکال، روایت جذاب در روزهای کرونایی
این متن را میتوان به شکل زیر بازنویسی کرد:
مثال بارز آن فسیل ساخته کریم امینی است که عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای کشور را به خود اختصاص داده و شوخیهای آن بر اساس همین موضوع شکل گرفته است. علاقه مردم به شوخی با دهه 60 و عناصر فرهنگی آن نقش مهمی در فروش بیش از 300 میلیارد تومانی این فیلم ایفا کرده است و انتظار میرود نمونههای مشابه در آینده نزدیک ظاهر شوند.
زودپز، ساخته رامبد جوان که به تازگی اکران شده و از روز نخست تماشاگران بسیاری را به سالنهای سینما کشانده است، نمونهای تازه در این حوزه محسوب میشود. فیلمنامهنویسان آن، که چهرههایی شناخته شده هستند، داستان خود را در روزهای موشکباران تهران در اسفند 1366 روایت میکنند و از این رویداد به عنوان عامل کلیدی در شکلگیری و توسعه داستان بهره بردهاند. شخصیتهای اصلی فیلم، سیروس و شاهین، نمادهای بارز جوانان دهه 60 هستند؛ از ظاهر و لباس گرفته تا علاقهمندی به فیلم و ویدئو. فصل افتتاحیه فیلم با تمرکز بر همین عناصر آغاز میشود و شخصیتها به خوبی معرفی میشوند. در این بخش، اطلاعات ظریفی درباره رئیس پایگاه بسیج و مهری، برادرزاده قدرت، همسر مرحوم سیروس، وارد داستان میشود که در ادامه در خلق شوخیها بهکار گرفته میشود.
رابطه نسبتا تنشآمیز قدرت و دامادش، سیروس، و رازگوشاییهای قدرت برای سیروس و شاهین، نقطه عطف اولیه داستان است که فاز جدیدی را با محوریت وسیلهای به نام زودپز رقم میزند. شوخیهای مربوط به مرگ، که یکی از موضوعات تکراری در کمدیهای اخیر است، نقش مهمی در نیمه میانی فیلمنامه ایفا میکند. این موضوع هم به پیشبرد داستان کمک میکند و هم شوخیهای بانمکی را به وجود میآورد که در آن، سیروس و شاهین، مردمانی با ضریب هوشی پایین و بسیار بدشانس، برای نجات خود دست به هر کاری میزنند. نویسندگان زودپز، از موشک به عنوان یک شخصیت مکمل بهره بردهاند و در چند سکانس، آن را به شکل درخشانی به کار گرفتهاند. برای نمونه، سکانسی که سیروس و شاهین بر اثر اصابت موشک به نانوایی، آرد در هوا پخش میشود و تصور میکنند که شیمیایی شدهاند. در مقابل، سکانسی وجود دارد که آسیب دیدن بیمارستان و ارتباط آن با زندگی شاهین، ساختاری خوب دارد اما از مسیر اصلی داستان خارج شده و کمی ناهماهنگ است.
در طراحی شخصیتها، تیپهایی آشنا از دورهای خاص در تاریخ معاصر به چشم میخورد که با ویژگیهای کمدی به خوبی تطابق یافتهاند. به ویژه در مورد سیروس و شاهین، که شخصیتهای تیپیکال و کلیشهای هستند و از این اصول در خلق آنها بهرهبرداری شده است. هر چند گاهی این تیپسازی به اغراق کشیده شده و کاریکاتوری شدهاند. همین موضوع در مورد مهری، مرضیه، شبنم و قدرت نیز تا حدی صدق میکند و بخش عمده شوخیها بر اساس همین تیپسازی شکل گرفته است.
رامبد جوان، کارگردان شناختهشده در حوزه کمدی، در زودپز از فرمولهای قدیمی و محبوب کمدیهای شلوغ و پرحادثه بهره برده است. او از این ساختار برای شکلدهی به ساختار فیلم و بهویژه دکوپاژ بهرهمند شده است. حرکت دوربین و تدوین دینامیک فیلم، آن را به اثری پرانرژی و ریتمیک تبدیل کرده است که با وجود مدت زمان نزدیک به دو ساعت، تماشاگر را خسته نمیکند. در عین حال، جوان پایانبندی مناسبی برای فیلم در نظر گرفته و برخلاف بسیاری از کمدیهای امروزی، آن را سرهمبندی نکرده است. بازیگری، از جمله نقشهای اصلی، بر عهده محسن تنابنده و نوید محمدزاده است؛ اولی با کارنامهای پر از نقشهای کمدی درخشان و دومی که بازیگری کمکار در حوزه کمدی دارد. نتیجه کار بسیار رضایتبخش است و یکی از نقاط قوت فیلم محسوب میشود. بهویژه تنابنده، که بخش عمدهای از بار کمدی فیلم را بر دوش دارد و در عین حال، پاسگلهای خوبی به محمدزاده میدهد. همچنین، نمیتوان از حضور محمود جعفری در نقش قدرت صرفنظر کرد؛ بازیگر توانمندی که در زمان کوتاه حضورش، درخشان ظاهر شد و همچنان گزینهای مناسب برای نقشهای کمدی است.