خانه تاریخی انزلی در معرض تخریب است؛ نماد شکوه گذشته در حال نابودی
خانه تاریخی انزلی که در فیلم «ماهیها عاشق میشوند» به تصویر کشیده شد؛ حالا متروکه و در معرض تخریب
خانه تاریخی انزلی در فیلم «ماهیها عاشق میشوند» که اکنون متروکه و در معرض تخریب است، نماد زیبایی و شکوه گذشته در حال نابودی.
این خانه قدیمی و زیبا یکی از دیدنیترین بناهای انزلی است که در حال حاضر وضعیت خاصی دارد. این ساختمان تاریخی و جذاب، محل فیلمبرداری فیلم «ماهیها عاشق میشوند» بوده است.

این ساختمان در شمال کشور واقع شده و در حین فیلم «عزیز» در طبقه بالای آن سکونت میکند. اتاقی که سالهاست هیچکس در آن نبوده و وسایل و اثاثیهاش همچنان در همان حالت قدیمی روی کف خانه رها شده است. علی رفیعی، کارگردان فیلم و همچنین طراح صحنه، دید خوبی به تکنیکهای صحنهپردازی دارد؛ زیرا او تجربه کار روی صحنه تئاتر را نیز دارد و به زوایای مختلف آن آگاهی کامل دارد. او میداند که برای ساختن یک فیلم پرنقش و نگار، سرشار از رنگ و روح، لوکیشنی در شمال کشور میتواند گزینهای ایدهآل باشد.
این خانه به سبک سنتی و شمالی ساخته شده است، و چوب، اصلیترین عنصر آن است که در تمامی فضاها دیده میشود. در واقع، مخاطب در طول فیلم ارتباط عمیقی با طبیعت برقرار میکند، چه از طریق وسایل و اثاثیه داخل خانه و چه از طریق بالکن رو به دریا و موقعیت جغرافیایی خانه. دکوراسیون داخلی به رنگهای قهوهای و فیروزهای طراحی شده است؛ رنگهایی که با دیدنشان، حس ساحل و دریا در ذهن نقش میبندد. صاحب خانه پس از بازگشت از خارج، وضع مالی مناسبی دارد و این موضوع در ظاهر بیرونی و داخلی ساختمان مشهود است؛ این خانه در زمان خودش نماد شکوه و جلال خاصی بوده است.
در این مکان همان آشپزخانهای است که آتیه (رویا نونهالی) و دختر و دوستانش در آن فعالیت میکنند. این آشپزخانه به شکل مطبخهای قدیمی ساخته شده است، پر از قفسههایی که انواع ترشی، مربا، سماور، کوزههای سفالی و ظروف مختلف در آن قرار دارد. رنگ قرمز دیوارها به فضا هیجان و جنبوجوش خاصی میبخشد و در هر سکانس حضور در این آشپزخانه، حس حرکت و شادی حاکم است. طراح صحنه تلاش کرده است فضایی شبیه به رستوران، که نماد خلوتگاه آتیه و گذشتهاش است، با چراغها و لوسترهای کوچک و بزرگ زینت دهد و با این تزئینات، شلوغی و فشار محیط را به شکل مصنوعی جبران کند.
خانه مشترک عزیز و آتیه
در این مکان است که عشق قدیمی عزیز و آتیه شکل میگیرد، عشقی که پس از سالها دوباره شعلهور شده است و یادآور وعدهها و قولهای روزگار گذشته است. این خانه، نماد صفای خانههای روستایی است، با نمای کاهگلی، درهای آبیرنگ، محصور در باغی سرسبز و با لوازمی ساده و بدون زرق و برق. شاید تمایل انسان معاصر به سبکهای روستیک و مینیمالیستی در دکوراسیون، نتیجه تمایل به فاصله گرفتن از زندگی پرهیاهو، شلوغ و سریع امروزی باشد.
در نهایت، میتوان گفت که علی رفیعی زحمت زیادی برای طراحی صحنه این فیلم کشیده است. اگرچه لوکیشنها ساده و کمجزئیاتاند، اما المانها با دقت و فکر در جای خود قرار گرفتهاند؛ نتیجه تلاش کارگردانی است که سادگی و پاکی زندگی روستایی را با عقاید و سبک زندگی مردمانی سادهدل، خردمند و فرهیخته، به تصویر کشیده است.
متأسفانه، این بنای زیبا که سالها در بهترین نقطه شهر رها شده است، اکنون در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و به حال خود رها شده است.



