۷ علامت هشدار در روابط زناشویی قبل از طلاق
۷ نشانه قطعی و هشداردهنده در روابط زناشویی که منجر به طلاق میشوند
شناخت ۷ علامت هشدار در روابط زناشویی برای جلوگیری از طلاق و حفظ سلامت زندگی مشترک
روابطی که منجر به طلاق میشوند، معمولاً عوامل خاصی دارند که در صورت آشنایی با آنها در دوران نامزدی، باید هر چه سریعتر تصمیم به پایان دادن به رابطه یا جستوجوی کمک حرفهای بگیرید. ادامه مسیر بدون توجه به این عوامل، احتمالاً سرنوشت شما را به سمت طلاق سوق میدهد. در این مقاله، به بررسی این عوامل در حوزه خانواده و زناشویی پرداخته شده است.
۱. اختلالات جنسی
ارتباط جنسی تنها یک ارتباط فیزیکی نیست، بلکه نقش مهمی در پیوند و استحکام رابطه زناشویی دارد. این رابطه مانند چسبی است که اجزای زندگی مشترک را به هم میچسباند و هرگونه نقص یا مشکل در آن، میتواند منجر به فروپاشی زندگی مشترک شود. دوران نامزدی فرصت مناسبی است تا بتوانید مشکلات جنسی، مانند سردمزاجی، پرخاشگری جنسی، اعتیاد جنسی یا اختلالات فیزیولوژیک طرف مقابل را شناسایی کنید. این مشکلات در دو دسته قابل درمان و غیرقابل درمان قرار میگیرند. در صورت مواجهه با موارد قابل درمان، مراجعه به پزشک یا روانپزشک ضروری است. در غیر این صورت، ادامه دادن مسیر و برنامهریزی برای ازدواج منطقی نیست.
۲. اعتیاد
اعتیاد یکی از مهمترین عوامل منجر به طلاق است. فرد معتاد حتی اگر تصمیم به ترک گرفته باشد، نیاز است حداقل پنج سال کامل پاک باشد تا بتواند وارد زندگی مشترک شود. در صورت اعتیاد به هر نوع ماده مخدر، الکل یا مواد صنعتی و سنتی، نباید وعده داد که پس از ترک، ازدواج صورت میگیرد. این وعدهها میتواند منجر به مشکلات جدی و آسیبهای جبرانناپذیر در آینده شود.
۳. ناپختگی
نابالغ بودن یا نداشتن بلوغ لازم، یکی دیگر از عوامل مهم در تصمیمگیری برای ازدواج است. بلوغ جنسی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی باید در هر دو طرف وجود داشته باشد. فرد ناپخته معمولاً رفتار بچگانه دارد، استقلال فکری ندارد، وابسته است و هویت اجتماعی مشخصی ندارد. اگر بعد از نامزدی متوجه ناپختگی طرف مقابل شدید، بهتر است زمان را تلف نکنید، زیرا فرآیند بلوغ طولانی است و ادامه رابطه با فرد ناپخته، زندگی پرتنش، جدالهای مداوم و در نهایت طلاق را به همراه دارد.
۴. پروندههای باز
کسانی که در زندگی خود پروندههای حلنشده، زخمهای درماننشده یا گرههای باز دارند، گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند. این افراد معمولاً درگیر گذشتههای تلخ و شکستهای قبلی هستند و تلاش میکنند با وارد شدن به روابط جدید، این زخمها را التیام بخشند. کسانی که درگیر شکستهای عاطفی، شغلی یا مالی هستند و هنوز نتوانستهاند این شکستها را پشت سر بگذارند، نمیتوانند همسر مناسبی باشند و رابطهای سالم برقرار کنند.
۵. نبود در دسترس بودن
در روابطی که به طلاق میانجامند، هدف اصلی ازدواج، یافتن تکیهگاه عاطفی و حمایت است. اگر شریک زندگیتان از نظر فیزیکی یا عاطفی در دسترس نباشد، پایههای رابطه سست میشود. فردی که در محل کار یا زندگی از شما دور است، یا درگیر مسائل عاطفی و درونی خود است و ارتباط برقرار نمیکند، نمیتواند شریک مناسبی باشد. چنین فاصلههایی، چه فیزیکی و چه عاطفی، رابطه را ضعیف و در نهایت منجر به شکست میکند.
۶. خشم کنترلنشده
همه افراد گاهی خشمگین میشوند، اما کسانی که سریع و زیاد عصبانی میشوند و مشکلات را با داد و فریاد، تخریب یا خشونت همراه میکنند، نمیتوانند همسر خوبی باشند. کنترل خشم، یکی از مهارتهای اولیه هر فرد است و نبود آن، زندگی مشترک را به بحران میکشاند. اگر شریک آیندهتان در یادگیری و مدیریت خشم کوتاهی میکند یا با رفتارهای تند، خشونتآمیز یا باجگیری عاطفی، رابطه را مخدوش میسازد، بهتر است از ادامه رابطه صرفنظر کنید.
۷. کنترلگری
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید احساس برابری و احترام داشته باشند. اما در روابط ناسالم، یکی ممکن است دائم بر دیگری کنترل داشته باشد، شک کند یا او را تحت نظارت قرار دهد. کنترلگری چه از سوی مرد باشد و چه زن، رابطه را تخریب میکند و نتیجه آن، شکست و پایان رابطه است. چنین رفتاری، اعتماد و آزادی طرف مقابل را سلب میکند و در نهایت، زندگی مشترک را به بحران میکشاند.