کد خبر: 57575

تماشاگر به‌جای قاضی در نمایش «دشمن خدا»: تأمل در دروغ و مسئولیت

تماشاگر به‌جای قاضی در نمایش «دشمن خدا»: تأملی در دروغ، قضاوت و مسئولیت فردی

نمایش «دشمن خدا» با ساختاری مینیمال، مشارکت تماشاگران در قضاوت و تأمل درباره دروغ، مسئولیت و حقیقت را به تصویر می‌کشد.

تماشاگر به‌جای قاضی در نمایش «دشمن خدا»: تأملی در دروغ، قضاوت و مسئولیت فردی

نمایش «دشمن خدا» اثری است که با رویکردی متفاوت به موضوعی آشنا می‌پردازد و آن را در قالبی نو و جذاب ارائه می‌دهد. این اثر روایت دو موقعیت ظاهراً ساده را در فضایی مینیمال و با مشارکت مستقیم تماشاگران به تصویر می‌کشد، و بستری فراهم می‌آورد برای تأمل درباره دروغ، قضاوت و مسئولیت فردی. مجید عراقی بر این باور است که نمایش زمانی زنده است که تماشاگر در آن مشارکت فعال داشته باشد، به همین دلیل، نتیجه نهایی بر صحنه اعلام نمی‌شود و داوری به عهده تماشاگر گذاشته شده است.

این نمایش که کارگردانی مشترک مجید عراقی و عماد‌الدین رجبلو را دارد، در حال حاضر در چهارمین اجرای خود قرار دارد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. ساختار این اثر شامل دو اپیزود است که در دو مکان متفاوت «دبستان دخترانه» و «پادگان نظامی» روایت می‌شود و به موضوعاتی مانند دروغ، قضاوت و مسئولیت انسان در مقابل حقیقت می‌پردازد.

کارگردان و بازیگر اثر، درباره نحوه شکل‌گیری و دغدغه‌های آن می‌گوید: «نمایش «دشمن خدا» از دو بخش تشکیل شده است. در اپیزود اول، ماجرای دعوای دو دختر دبستانی بر سر برگه انشا روایت می‌شود و در اپیزود دوم، دو سرباز در دفتر فرمانده پادگان درگیر می‌شوند. در هر دو صحنه، ناظم و فرمانده نقش قاضی را بر عهده دارند و در میان تماشاگران نشسته‌اند. تماشاگر باید تشخیص دهد چه کسی دروغ می‌گوید و چه کسی حقیقت را پنهان می‌کند. نام نمایش نیز از جمله‌ای مشهور گرفته شده است که می‌گوید: «دروغگو، دشمن خداست.»

عراقی در مورد طراحی و ساختار بصری اثر توضیح می‌دهد: «در اجرای ما، خبری از طراحی صحنه پیچیده نیست. فضا کاملاً مینیمال است و تنها دوازده کف‌پوش یک‌متری، جو اثر را شکل می‌دهند. در انتهای صحنه، سه صندلی برای سربازان قرار دارد و در دو سوی کف‌پوش‌ها، تعداد زیادی سیب چیده شده است. در پایان، با روشن شدن پروژکتورها، سایه سیب‌ها روی بازیگران می‌افتد و گویی همه در حصار این نخستین گناه بشر، یعنی دروغ، گرفتار شده‌اند.»

به گفته عراقی، حضور و مشارکت مستقیم تماشاگران، ویژگی منحصر‌به‌فرد این نمایش است: «در این دوره، تصمیم گرفتیم مخاطب را به‌عنوان قاضی وارد نمایش کنیم. ناظم و فرمانده با میکروفن در میان تماشاگران حضور دارند و صدایشان از بلندگو پخش می‌شود. برای تماشاگران پنج گزینه انتخابی طراحی کرده‌ایم تا پس از تماشا، رأی خود را بدهند و قضاوت کنند که مقصر کیست. این تعامل باعث می‌شود تماشاگر درگیر تصمیم‌گیری شود و احساس کند بخشی از اثر است، نه صرفاً ناظر.»

او ادامه می‌دهد: «احساس می‌کنم مخاطب امروز نیاز دارد درگیر باشد، نه منفعل. وقتی خودش قضاوت می‌کند، اثر در ذهنش ادامه پیدا می‌کند و این، تاثیرگذاری اثر را بیشتر می‌سازد. شاید پاسخ درست مشخص نباشد، اما همین تردید هدف ما است.»

در مورد فضای کمدی نمایش که در عین جدیت، خنده‌دار است، عراقی می‌گوید: «ما اصلاً قصد نداشتیم نمایش کمدی اجرا کنیم، اما موقعیت‌های داستانی به گونه‌ای است که باعث خنده می‌شود. من و علی غریب که در نمایش بازی می‌کنیم، بسیار مراقب بودیم که اجرا به سمت شوخی یا اغراق نرود. طنز اثر از دل موقعیت‌ها بیرون می‌آید. تماشاگر می‌خندد، اما فوراً در فکر فرو می‌رود که چرا خندید؟ چون موقعیت‌ها در اصل تراژیک‌اند و در پایان، کار به گریه ختم می‌شود. این خنده‌ها، از سر تفکر است، نه صرفاً برای خنداندن.»

عراقی درباره فعالیت‌هایش در گرگان می‌گوید: «تا سال ۱۳۹۷ در گرگان فعالیت داشتیم. آن شهر فرهنگی است و سالن فخرالدین اسعد گرگانی یکی از بهترین سالن‌های کشور است. مردم گرگان تماشاگران خوبی هستند و همیشه از اجراها استقبال می‌کردند.» با این حال، او محدودیت‌های فعالیت در شهرستان را دلیل مهاجرت خود به تهران می‌داند: «در گرگان، اجرای تئاتر ممکن بود، اما ساخت آثار تصویری بسیار کم بود. نتیجه زحماتمان معمولاً دیده نمی‌شد و این موضوع باعث شد در سال ۱۳۹۸ به تهران مهاجرت کنیم تا کارها بیشتر دیده شوند. وقتی برای کاری وقت و جان می‌گذاری، طبیعی است که بخواهی بازخورد بگیری.»

عراقی، که به تئاتر رئالیستی علاقه‌مند است، در پایان می‌گوید: «در گذشته در نمایش‌های فانتزی و اکسپرسیونیستی نیز بازی کرده‌ام، اما حالا ترجیح می‌دهم مسیر رئالیسم را ادامه دهم. معتقدم تئاتر باید آینه‌ای باشد برای زندگی واقعی. دروغ، قضاوت و نفاق، مسائلی هستند که هر روز در زندگی می‌بینیم. ما فقط آن‌ها را روی صحنه می‌آوریم تا شاید بتوانیم برای لحظه‌ای، خودمان را از بیرون ببینیم.»

او اجرای «دشمن خدا» را بیش از یک تجربه نمایشی می‌داند و می‌افزاید: «مهم‌ترین فضیلت این اثر برای من، شنیدن صدای خنده تماشاگران است. وقتی می‌بینی مردم ۵۰ دقیقه از دغدغه‌های روزمره‌شان فاصله می‌گیرند، می‌خندند و فکر می‌کنند، تمام خستگی‌ها برطرف می‌شود. همین لذت، راه را برای ادامه مسیر هموار می‌کند.»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها