بیوگرافی پریچهر قنبری، همسر سابق و هم‌راه شهاب حسینی و رازهای زندگی مشترک و طلاق آنها

شهاب حسینی تنکابنی در سال 1352 در تهران به دنیا آمد. او در سال 1374 با پریچهر قنبری ازدواج کرد. این زوج صاحب دو فرزند هستند؛ فرزند اولشان، محمدامین، در زمستان 1382 متولد شد و فرزند دومشان، امیرعلی، در تابستان 1390 به دنیا آمد.

برای مطالعه بیشتر:

زندگینامه و جنجال‌های یاسمن فرمانی، بازیکن فوتبال ایرانی

ازدواج پریچهر قنبری و شهاب حسینی

در سن ۲۲ سالگی، در حال کار با گروه تئاتر دانشگاه تهران بودم. قبل از دیدن همسرم، هیچ برنامه‌ای برای ازدواج نداشتم، اما روزگار ما را به هم رساند.

من او را برای آشنایی پیشنهاد دادم، اما همسرم اعتقادی به روابط سطحی و آشنایی‌های غیررسمی نداشت و معتقد بود که اگر کسی واقعاً عاشق است و قلباً تمایل دارد به دختر مورد علاقه‌اش برسد، باید با صداقت و صراحت قدم بردارد. بنابراین، موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم و تصمیم قطعی به ازدواج گرفتم.

سن ازدواج شهاب حسینی و پریچهر قنبری

پس از حدود سه تا چهار ماه نامزدی، عقد ازدواجمان را ثبت کردیم و پس از سه سال زندگی مشترک را آغاز کردیم. من، سیدشهاب الدین، ۲۲ ساله، و پریچهر، ۱۵ ساله، زندگی‌مان را با تمام چالش‌ها و ناملایمات شروع کردیم و تا امروز، علی‌رغم تمامی سختی‌ها و فراز و نشیب‌ها، همواره در کنار هم باقی مانده‌ایم.

فرزندان شهاب حسینی و پریچهر قنبری

شهاب حسینی و پریچهر قنبری دو پسر به نام‌های محمد امین و امیر علی دارند.

پریچهر قنبری از شهاب حسینی جدا شد.

از سال 1399، شهاب حسینی و همسرش پریچهر قنبری در هیچ مراسمی به صورت دو نفره ظاهر نشده و تمامی تصاویر مشترکشان را از صفحات مجازی خود حذف کردند، که این موضوع به نوعی تاییدی بر شایعات درباره طلاق آن‌ها محسوب می‌شود.

در 21 شهریور 1401، شهاب حسینی در مراسم اکران فیلم «شین» با حضور خانمی به نام ساناز ارجمند، خبر رسمی ازدواج مجدد خود را اعلام کرد. ساناز ارجمند که متولد سال 1369 است، در جریان پروژه برنامه «همرفیق» با او آشنا شد؛ در آن زمان، او در این برنامه عکسی منتشر کرد و پس از ارتباط، در شرکت سون اسکای به عنوان کارمند استخدام شد.

پریچهر قنبری و ارتباط او با شهاب حسینی

پریچهر قنبری در مصاحبه‌ای قدیمی اظهار داشت: من خودم را از شهاب جدا نمی‌دانم. در طول این ۱۸ سال زندگی مشترک، با هم رشد کردیم. هر اتفاقی که برای او می‌افتاد، من کنار او بودم و از همراهی با او لذت می‌بردم.

من همیشه کنار او بودم، اما پس از بچه دار شدن کمی مشغول شدم. با این حال، می‌توانم با اطمینان بگویم که او بهترین پدر جهان است. عشق زیادی به فرزندانش دارد و گاهی اوقات احساس می‌کنم که بیشتر از من، آنها را دوست دارد.