کد خبر: 55437

فرهاد مدیری؛ موسیقی‌پیشه و پسر مهران مدیری در راه موفقیت

بیوگرافی فرهاد مدیری، پسر مهران مدیری، فعالیت‌ها، علاقه‌مندی‌ها و نقش در ساخت موسیقی «قهوه تلخ»

بیوگرافی فرهاد مدیری، پسر مهران مدیری، فعالیت‌ها، علاقه‌مندی‌ها و نقش در ساخت موسیقی «قهوه تلخ» و زندگی شخصی او را بررسی کنید.

بیوگرافی فرهاد مدیری، پسر مهران مدیری، فعالیت‌ها، علاقه‌مندی‌ها و نقش در ساخت موسیقی «قهوه تلخ»

فرهاد که مسئول ساخت و انتخاب موسیقی برای سریال «قهوه تلخ» است و اگر خدا بخواهد در سری جدید این سریال نیز حضور دارد، فردی کم‌حرف و اهل گفتگو نیست. مانند پدرش، در موارد این چنینی خیلی انعطاف‌پذیر نیست.

مدیری چندی پیش گفت‌وگویی مفصل با ماهنامه «رونا» داشت که شاید کمتر دیده شده باشد. صحبت‌های او در این گفت‌وگو بسیار شنیدنی بودند و ما نتوانستیم بدون مطالعه از کنار آن بگذریم.

در تیتراژ قسمت‌های «قهوه تلخ»، نام فرهاد مدیری به عنوان سازنده و انتخاب‌کننده موسیقی آمده است. هرچند ساخت موسیقی کاملاً شبیه آهنگسازی است، اما انتخاب موسیقی دقیقاً چه معنایی دارد؟

در «قهوه تلخ»، حدود ۸۰ درصد کار مربوط به انتخاب موسیقی است و تنها ۲۰ درصد مربوط به ساخت آن. بافت موسیقی ساخته‌شده در این سریال عمدتاً ایرانی است. به جز موسیقی‌هایی که مربوط به حضور نیما زند کریمی در زمان حال در فصل‌های اول است، پس از آن تمامی موسیقی‌ها ساخته شده‌اند و بیشتر آن‌ها موسیقی ایرانی هستند. اما نوع انتخاب‌ها از سبک‌های مختلفی بوده است، شامل کلاسیک، راک، جز، بلوز و حتی موسیقی سنتی.

چگونه این موسیقی‌ها را انتخاب می‌کنی؟ مثلا در یک سکانس از موسیقی راک و در سکانس دیگری از موسیقی سنتی استفاده شده است. این انتخاب‌ها بر چه مبنایی است؟ چگونه تشخیص می‌دهی که در یک قسمت باید از راک و در قسمت دیگر از موسیقی سنتی استفاده شود؟

قبل از پاسخ به این سوال، باید ببینیم اصلاً چرا به موسیقی نیاز داریم! من اعتقاد دارم در ایران امروز، مردم بیشتر از اینکه نیاز به شنیدن کارهای موسیقی من داشته باشند، نیاز دارند موسیقی خوب بشنوند. اگر کارهای خودم را ساخته و آزمون و خطا کرده بودم و سپس آن‌ها را روی پروژه می‌ریختم، کمکی به دیگران نمی‌کردم. اما در جامعه‌ای که زندگی می‌کنیم، مردم اساساً موسیقی خوب نمی‌شنوند.

پس یکی از دلایل استفاده از انتخاب موسیقی و ساخت آن در «قهوه تلخ»، ارتقاء گنجینه موسیقایی مردم است، درست است؟

بله. من خودم ده سال است که انواع موسیقی‌ها را گوش می‌کنم، اما مردم عادی ما نه در تلویزیون، نه در رادیو و نه در رسانه‌های دیگر، معمولاً موسیقی خوب نمی‌شنوند. در «قهوه تلخ»، چون کاری است که مردم در خانه تماشا می‌کنند و درصد بیننده زیادی دارد، فرصت خوبی بود که سلیقه مردم را کمی تغییر دهیم، چیزهای خوب را نشان دهیم و موسیقی باکیفیت را به گوششان برسانیم. در اینجا، اهمیت انتخاب آهنگ بیشتر از ساخت آن است.

آیا تا کنون پیش آمده است که موسیقی فوق‌العاده‌ای در ذهن داشته باشی، اما نتوانستی آن را به جایی در سریال وصل کنی؟

این اتفاق بسیار زیاد رخ داده است.

تقریباً چند موسیقی در «قهوه تلخ» ساخته شده است؟

نمی‌دانم، شاید هزار تا یا بیشتر.

آخرین سوال: چه کسی حرف آخر را در مورد کارهای موسیقی می‌زند؟ آیا نظرات دیگر عوامل مانند تدوینگرها یا کارگردان در این تصمیم‌گیری تأثیر دارد؟

من تصمیم‌گیری نهایی را انجام می‌دهم و پدرم، به عنوان کارگردان، کار را می‌بیند. او یا آن را تأیید می‌کند یا می‌گوید باید تغییر کند.

این اتفاق چقدر رخ می‌دهد؟

خیلی کم، آن هم در ابتدای کار. اما اکنون دیگر این موضوع نادر است.

آیا این نزدیکی نظرها به دلیل رابطه خانوادگی شما با مهران مدیری است و اینکه سلیقه و دیدگاهتان شبیه است؟

نه، نگاه ما یکی نیست.

یعنی با مهران مدیری در حوزه موسیقی مشترکاتی دارید؟

اتفاقاً مشترکات زیادی داریم، اما در برخی موارد کاملاً متفاوت هستیم. من و پدرم در مسیرهای متفاوتی حرکت کرده‌ایم و در نقطه‌ای به تفاهم رسیده‌ایم. این تفاوت‌ها مدت‌ها است که برطرف شده و مشکلی نداریم. موضوع مهم دیگری درباره انتخاب موسیقی برای «قهوه تلخ» این است که کمدی اصلاً صرفاً شوخی نیست. کمدی یک موضوع بسیار جدی و پیچیده است. بسیاری تصور می‌کنند که کمدی فقط چند شوخی است که جمع می‌شوند و انجام می‌دهند، اما واقعاً این‌طور نیست. این نوع نگاه توهین به شعور مخاطب است و نادرست است.

قبل از «قهوه تلخ»، چه کارهای دیگری در زمینه موسیقی انجام داده‌ای؟

در سریال «مرد دو هزار چهره»، هم دقیقاً همین کار انتخاب موسیقی را انجام می‌دادم. در آن زمان هم انتقاداتی بابت استفاده از موسیقی جدی مطرح می‌شد.

باتوجه به فعالیت حرفه‌ای پدر در حوزه تصویر، یعنی سینما و تلویزیون، چگونه شد که تو به طور تخصصی وارد عرصه موسیقی شدی؟ یعنی همان‌طور که تصویر برای پدرت حوزه‌ای تخصصی است، موسیقی برای تو هم تخصصی شده است، در حالی که برای پدر بیشتر جنبه تفننی دارد.

از ابتدای راهنمایی، در هنرستان رشته موسیقی تحصیل کردم و سه سال ساز «ابوا» نواختم، که ساز شبیه کلارینت است. در دبیرستان هم پیانو زدم و آهنگسازی خواندم. از همان ابتدا با موسیقی آشنا شدم.

آیا ابوا و پیانو سازهای تخصصی تو هستند؟

نه، پس از سه سال تمرین، دیگر ابوا نزدم و حتی پیانو را هم چندان جدی نگرفتم. اما حالا که بزرگ‌تر شدم، به آهنگسازی بیشتر علاقه‌مند شده‌ام.

آیا فیلم‌های زیادی می‌بینی؟

سینما برایم خیلی مهم است.

سینما برایت مهم‌تر است یا موسیقی؟

فعلاً نمی‌دانم، باید ببینیم چه پیش می‌آید!

این علاقه به موسیقی از کجا شروع شد؟

از کودکی، در خانه‌مان همیشه صدای موسیقی خوب پخش می‌شد. پدرم، خدا را شکر، موسیقی خوب گوش می‌داد و عمو هم اهل موسیقی بود. این عوامل باعث شد من هم به موسیقی علاقه‌مند شوم. نمی‌خواهم بزرگ‌نمایی کنم، اما کسی که از بچگی موسیقی خوب گوش داده باشد، تفاوت زیادی با کسی دارد که این عادت را نداشته است؛ چون تأثیر آن بر زندگی قابل انکار نیست.

پس از پدر، دو نکته مهم رسیده است: یکی گوش دادن به موسیقی خوب و دیگری، صدای خوب.

در «مرد دو هزار چهره» به دلیل اولین تجربه کاری با پدر، اختلاف نظر داشتید؟

خدا را شکر، خیر. اختلاف نظر نداشتیم و پس از آن، دیدگاه‌مان نزدیک‌تر شد. بچه‌های «قهوه تلخ» هم در انتخاب موسیقی همکاری خوبی داشتند و من را دلگرم می‌کنند، به‌ویژه در قسمت‌های آذری.

حالا چه کاری است؟!

صدای تو بهتر است یا صدای پدر؟

(می‌خندد) نمی‌دانم.

با شناختی که از صدای پدر داری، فکر می‌کنی تو بهتر می‌توانی آواز کلاسیک بخوانی یا پدر؟

پدر آواز کلاسیک نمی‌خواند و نمی‌خواهد این کار را انجام دهد، اما کلی صدای خانواده‌مان خوب است. خانواده پدری‌ام صدای خوبی دارند.

بازی بیلیارد با پدر یا پدر و من در حال بازی بیلیارد

وقتی فرهاد را ببینید، قد بلند او به سرعت توجه‌تان را جلب می‌کند. پدرش در مراسم جشنواره فجر پشت تریبون گفت: «قد و بالات رو قربون»، و همه تصور می‌کردند او بسکتبالیست است. اما خودش می‌گفت: «من اهل بسکتبال نیستم و فقط سه ماه رفتم»، و با خنده افزود: «اثرش هم باقی مونده چون قد بلندم». او اهل ورزش‌های رزمی و دفاع شخصی است و با پدرش بیلیارد بازی می‌کند؛ پدرش بهتر از او بیلیارد بازی می‌کند و همیشه او را می‌برد. فرهاد همچنین علاقه‌مند به شنا بود و می‌گفت پدرش به دلیل مشغله زیاد برای کوهنوردی یا ورزش‌های دیگر وقت ندارد، بیشتر اهل نرمش و سینما رفتن نیست. در چند سال اخیر، تنها یک بار با هم به سینما رفته‌اند، اما کنسرت‌های زیادی می‌رفتند.

بازی برای پدر بازی کردن برای پدر بازی کردن به نفع پدر بازی کردن در کنار پدر

فرهاد تنها یک بار مقابل دوربین ظاهر شده است، در برنامه جنگ 77، جایی که نقش بچگی پدرش را ایفا می‌کند؛ زیرا شباهت زیادی بین آن‌ها وجود دارد و این موضوع را همه تأیید می‌کنند. در پشت صحنه برنامه‌های پدرش نیز حضور داشته است، اما با وجود این، علاقه چندانی به حرفه بازیگری ندارد. واقعیت این است که همواره درباره حاشیه‌های بازیگری شنیده‌ایم و خودمان نمی‌دانستیم زمانی که فرهاد مدیری گفت در آرزوهای هنری‌اش جایی برای بازیگری ندارد، این به خاطر حاشیه‌ها است یا اینکه اصلاً علاقه‌ای به این محیط و فضا ندارد. او می‌گوید: «همه اعضای خانواده مجبورند این حاشیه‌ها را تحمل کنند، هر کدام به اندازه خودشان. مسلماً مادرم که پدر صدر است، فشار بیشتری را تحمل می‌کند، اما این بار این موضوع برای کل خانواده است.»

با وجود نداشتن علاقه به بازیگری، فرهاد مدیری هدفش ساخت فیلم بود. او علاقه‌مند به سریال‌سازی نیست و ترجیح می‌دهد در سینما فعالیت کند. در آن دوران، شروع به ساختن فیلم کوتاه کرده بود. به دلیل رشته هنری‌اش در مدرسه و زندگی در خانواده‌ای هنری، درباره سریال‌های پدرش هم صحبت می‌کند. تا آن زمان، از نظر فرهاد مدیری، بهترین سریال پدرش «مرد هزار چهره» بود، شاید هنوز هم همین‌طور باشد، به خاطر کارگردانی، ایده و بازیگری‌ها و... و در میان سریال‌ها، هیچ علاقه‌ای به «جایزه بزرگ» نداشت.

آزادی به اندازه کافی، ولی با شرایط مشخص و محدود

در خانه‌شان مشکلی در رفت و آمد وجود نداشت. فرهاد حتی ممکن بود تا ساعت سه یا چهار صبح بیرون باشد، اما خانواده‌اش همیشه می‌دانستند کجاست و چه می‌کند. اما پدر اینطور نبود؛ گاهی اوقات خانواده نمی‌دانستند او کجاست و چه می‌کند. مهران مدیری برای فرهاد و شهرزاد هدیه‌های خوبی می‌خرید. به نظر می‌رسید که توجهش به روز تولد بچه‌هایش است، اما آخرین هدیه‌ای که تا آن زمان به پسرش داده بود، پول نقد بود. فرهاد با خنده گفت: «نقدی حساب کردم.» اما هدیه‌های برعکس هم وجود داشت؛ پسر معمولاً برای پدرش کتاب و سی‌دی می‌خرید. وقتی درباره قیمت‌ها اصرار می‌کردیم و می‌خواستیم حدس بزنیم بودجه پول توجیبی‌اش چقدر است، می‌گفت: «معمولی، من پسر بیل گیتس نیستم!»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار