صدف رضاپور: تئاتر باید برای همه در دسترس باشد
صدف رضاپور: تئاتر باید برای همه باشد؛ چالشهای مالی، فرهنگی و راهکارهای افزایش دسترسی به هنرهای نمایشی
صدف رضاپور درباره چالشهای مالی، فرهنگی و راهکارهای افزایش دسترسی عموم به هنرهای نمایشی و تئاتر برای همه صحبت میکند.
نمایش «باران اسیدی»، اثر نویسندگی نیما نافع و کارگردانی الهام شعبانی، داستان چند دوست همدانشگاهی را روایت میکند که پس از انفجار در جنگل و باران اسیدی، ناچار میشوند چند روز را در یک کلبه چوبی در شمال سپری کنند. در طول این مدت، گفتگوهایی درباره مرگ یکی از دوستانشان که سال قبل از دنیا رفته است، کم کم پرده از رازهایی برمیدارد که تنشها و کشمکشهای میان آنها را افزایش میدهد.

این نمایش در ژانر رئال و ملودرام، به بررسی روابط پیچیده انسانها و تأثیر تصمیمات فردی بر دیگران میپردازد و نشان میدهد که همه افراد در ناخودآگاه خود با احساس گناه و عذاب وجدان دست و پنجه نرم میکنند. بازیگران این اثر، از سپند امیرسلیمانی و مونا کرمی گرفته تا مهسا طهماسبی و صادق برقعی، با اجرای هنرمندانه شخصیتهای خود، تنشهای درونی آنها را به خوبی به تماشاگر منتقل میکنند.
«باران اسیدی» با بهرهگیری از دیالوگهای پرتنش و بازیهای قدرتمند، تجربهای عمیق و تأثیرگذار را رقم میزند. این نمایش از ۱۹ آبانماه در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است. در ادامه، با صدف رضاپور، تهیهکننده اثر، گفتوگویی انجام دادیم تا بیشتر درباره پشتصحنه و چالشهای این اثر بدانیم.
شروع اولیه در فرآیند تولید!
صدف رضاپور در نخستین تجربه جدی خود به عنوان تهیهکننده تئاتر، درباره انگیزههایی که او را به این مسیر کشانده است، صحبت میکند؛ مسیری که به گفته خودش «سخت اما لذتبخش» است. او در بخشهایی از سخنانش بر اهمیت جنس پروژه تأکید میکند و میگوید: «این کار از نظر من یک پروژه زنانه بود؛ کارگردان خانم داشت و این موضوع برایم بسیار جذاب و مهم بود. همیشه آرزو داشتم به عنوان یک زن در حرفهای که کمتر به ما توجه میشود، جدی دیده شوم.»
این تهیهکننده از دوران کودکی وارد دنیای هنر شده و همواره تصویری روشن از آیندهاش در ذهن داشته است؛ آیندهای که در آن زنی حرفهای و تاثیرگذار باشد. این مسیر او را بر آن داشته است که امروز، ورود به حوزه تهیهکنندگی را یکی از رویدادهای مهم در رزومهاش بداند: «نخستین قدم در تهیهکنندگی برای من اهمیت زیادی داشت. با وجود تمام سختیها و چالشها، این کار دغدغه اصلی من است. هر فرد در گروه وظایف خود را انجام میدهد، اما در نهایت این تهیهکننده است که باید همه چیز را مدیریت کند.»
از دیگر عوامل جذابیت این پروژه برای رضاپور، فضای دوستانه گروه و داستان واقعی نمایش بود؛ داستانی که برگرفته از تجربه یکی از نزدیکان گروه است. او با اشتیاق درباره این بخش توضیح میدهد و میگوید: «من کارهای واقعگرایانه را خیلی دوست دارم. داستان این نمایش واقعی بود و همین برایم اهمیت داشت. اگرچه ریسکهایی داشت، اما ترجیح دادم آن را بپذیرم.» همچنین، انتخاب مجموعهای از «شش بازیگر خوب» نیز برای او نکتهای مهم بوده است؛ تیمی که به گفته خودش، انرژی و هماهنگیاشان نقش مؤثری در پیشبرد پروژه ایفا کرده است.
نقش و اثرگذاری نمایشهای رئال بر روح و روان تماشاگران
صدف رضاپور درباره تجربهاش از تماشای این نمایش میگوید که در شب نخست، به عنوان تماشاگر وارد سالن شد و با دنیایی روبهرو شد که او را به شدت تحت تاثیر قرار داد. داستان با جمع شدن شش دوست در یک ویلا برای جشن سالگرد ازدواج یکی از آنان آغاز میشود و در ابتدا فضای آن سرشار از خنده و شادی است. او تأکید میکند که با گذر زمان، داستان از قالب طنز صرف خارج شده و روند تغییر میکند: «کمکم رویدادهایی رخ میدهد که مسیر نمایش را تغییر میدهند. برخی از این اتفاقات را تجربه کرده یا دیدهایم. در حالی که ظاهر داستان شوخی است، اما عمق درد و غم هم در آن حضور دارد.»
این تهیهکننده همچنین اشاره میکند که بیشترین تأثیر را تصویری از دختری داشت که الهامبخش داستان بوده است. او میگوید: «من او را ندیده بودم، اما تصویرش همیشه در ذهنم بود. در برخی لحظات عصبانی میشدم و در برخی دیگر میخندیدم.» رضاپور معتقد است این نوسان میان خنده و غم، نمایش را واقعی و قابل لمس کرده و آن را تجربهای تأثیرگذار ساخته است. او در پایان، نقش تلاش و هماهنگی تیم اجرایی را در موفقیت پروژه بیتأثیر نمیداند.
اهمیت انتخاب مناسب بازیگران در دستیابی به موفقیت در تئاتر
رضاپور در مورد انتخاب بازیگران نمایش توضیح میدهد که ترکیبی از چهرههای شناختهشده و بازیگران جوان در این پروژه حضور دارند. او بر این باور است که این انتخاب هم برای جذب مخاطب و موفقیت در گیشه و هم برای تطابق شخصیتها با نقشها صورت گرفته است. وی میافزاید: «وقتی به انتخاب سپند امیرسلیمانی و مونا کرمی فکر میکنم، چون این دو نفر زوج واقعی هستند، انتخابشان به عنوان زوج در نمایش بسیار منطقی و طبیعی است. حضور آنها باعث میشود ارتباط میان شخصیتها واقعیتر و قابل لمستر باشد.»
این تهیهکننده معتقد است که تعامل میان بازیگران، بهویژه در صحنههایی که زوجها باید با هم ارتباط برقرار کنند، یکی از نکات کلیدی نمایش است. او در مورد نقش خود بهعنوان تهیهکننده میگوید: «وظیفه من حمایت از کارگردان و بازیگران است، اما هرگز در جزئیات کارگردانی دخالت نمیکنم. میتوانم پیشنهاد دهم، اما در نهایت کارگردان است که باید با بازیگران همسو شود و این همکاری بهطور طبیعی شکل بگیرد.»
رضاپور همچنین ارزش کار با بازیگران جوان و تازهکار را مورد تأکید قرار میدهد و به آثار خانم پاکروان اشاره میکند: «خانم پاکروان نشان دادهاند که حتی بازیگران کمتجربه هم میتوانند نقشهایی بینظیر ایفا کنند که در ذهن مخاطب باقی میماند.» او باور دارد اعتماد به جوانان و فراهم کردن فضایی برای رشد آنها در تئاتر، سینما و تلویزیون میتواند نتایج درخشانی به همراه داشته باشد و نقش مهمی در موفقیت یک پروژه ایفا کند.
هنر باید برای تمامی افراد در دسترس قرار گیرد.
رضاپور درباره فضای تئاتر و ارتباط با مخاطب بیان میکند که همواره در ذهنش این سوال مطرح است که «حال و هوای سالن چگونه باشد و چه نوع ارتباطی با مخاطب برقرار کنیم». او تأکید میکند که وضعیت اقتصادی و محدودیتهای مالی تأثیر قابل توجهی بر هنرهای نمایشی دارد و تولید یک نمایش خوب بدون سرمایهگذاری امکانپذیر نیست. وی میافزاید: «بخش خصوصی کمرنگ شده و بیشتر فعالیتهای ما به سازمانها و ارگانهای دولتی وابسته است؛ حتی در صورت جذب سرمایهگذاری خصوصی، باید به گیشه و دیدگاههای مختلف توجه کرد.»
صدف رضاپور همچنین اشاره میکند که برای او به عنوان تهیهکننده، مسئله تنها سرمایهگذاری نیست، بلکه کیفیت اجرای اثر هنری نیز اهمیت فراوان دارد. وی درباره افزایش هزینهها و نرخ اجاره سالنها توضیح میدهد: «در دو سال گذشته، هزینه اجاره سالنها به طور قابل توجهی افزایش یافته است. حتی در سالنهای دولتی نیز قیمتها بالا رفته و تهیهکنندگان مجبور شدهاند هزینهها را کاهش دهند و تخفیفهایی برای گروههای مختلف در نظر بگیرند.»
او میافزاید که برای تئاتر خودش، تخفیفاتی برای دانشجویان و کسانی که شرایط مالی مناسبی ندارند، در نظر گرفته است تا همه بتوانند از هنر بهرهمند شوند: «برای من مهم است که هنر در دسترس همگان باشد، حتی در شرایط سخت اقتصادی.»
مخارج مخفی و غیرقابل مشاهده
رضاپور در توضیح دلایل افزایش قیمت بلیت تئاتر، بر اهمیت هزینههای تولید تأکید میکند و میگوید این افزایش ناشی از هزینههای مختلفی است که در فرآیند تولید تئاتر وجود دارد؛ از جمله دستمزد بازیگران و تیم فنی، و همچنین مخارج روزمره مانند خوراک. او توضیح میدهد که اگر در یک مجموعه شش بازیگر و ۱۲ نفر در پشت صحنه حضور داشته باشند، هزینههای مربوط به غذا و مواد اولیه مانند نان، پنیر و سبزیجات به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
رضاپور به حداقل دستمزدهای تعیین شده اشاره میکند و تأکید میکند این افزایش هزینهها تنها محدود به بازیگران نیست، بلکه شامل دستیاران و سایر اعضای تیم نیز میشود. او معتقد است که هیچ بازیگری زیر مبلغ مشخصی حقوق نمیگیرد و حتی برای افراد کمدرآمدتر هم نمیتوان مبالغ پایینتری پرداخت کرد. به همین دلیل، هزینههای پشت صحنه گاهی ظاهر لوکس دارد، اما در واقع برای حفظ کیفیت کار و رفاه اعضای تیم ضروری است.
او بر این باور است که شرایط اقتصادی کلی بر تمامی عوامل پشت صحنه تأثیر گذاشته و افزایش قیمت بلیت، نتیجه طبیعی این وضعیت است. رضاپور برای حمایت از تئاتر و جذب تماشاگران، خود شخصا بلیت میخرد و مهمانانی را به تماشای نمایش دعوت میکند. او میگوید شب گذشته حدود ۲۵ نفر مهمان داشته است و برایشان بلیت تهیه کرده تا افراد بیشتری فرصت دیدن تئاتر را داشته باشند.
در پایان، او به محدودیتهای سالنهای تئاتر و تأثیر آن بر قیمت بلیت اشاره میکند و میگوید در بسیاری از سالنها، قیمتها آنقدر بالا است که حتی در صورت تمایل به ارائه تخفیف، سالن اجازه نمیدهد. این وضعیت باعث میشود درآمد تهیهکنندگان با هزینهها همخوانی نداشته باشد و مشکلات مالی برای تولیدکنندگان ایجاد شود.
ارتقاء فرهنگ تئاتر در بین جوانان
این تهیهکننده بر اهمیت ترویج فرهنگ تماشای تئاتر در میان جوانان تأکید میکند و معتقد است که باید توجه بیشتری به هنرهای نمایشی، سینما و کتابخوانی شود تا از این طریق فضای فرهنگی جامعه غنیتر گردد. او بیان میکند: «این فعالیتها به رشد فردی افراد کمک میکند و در نتیجه جامعهای فرهنگیتر شکل میگیرد. آرزو دارم روزی فرا برسد که جوانان به جای صرف وقت در پارکها و خیابانها، به سالنهای تئاتر بیایند و از هنر لذت ببرند.»
این تهیهکننده همچنین اضافه میکند: «بسیاری از جوانان و مردم به دنبال سرگرمی هستند و باید امکانات لازم برای دسترسی آسان به تئاتر فراهم شود، حتی برای کسانی که وضعیت مالی مناسبی ندارند. هدف من این است که تئاتر برای همه در دسترس باشد و هیچکس از دیدن آن محروم نشود.»
تبلیغات باید به صورت ساده و واضح ارائه شود.
رضاپور بر اهمیت تبلیغات ساده و قابل فهم برای عموم تأکید میکند و معتقد است که تبلیغات باید به گونهای باشد که مخاطب به راحتی متوجه محتوا شود. او میگوید: «تبلیغات باید شفاف و واضح باشد تا مخاطب بداند چه چیزی قرار است ببیند. اگر اثر واقعی است، باید این موضوع مشخص باشد و از تبلیغات گیجکننده پرهیز کنیم.»
در مورد استفاده از شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسرها در تبلیغ تئاتر، رضاپور اشاره میکند که این روش در جهان امروز رایج است و نقش مهمی در جذب بخش قابل توجهی از مخاطبان دارد. او همچنین تجربه شخصی خود را در این زمینه به اشتراک میگذارد و میگوید: «من به عنوان فردی که در دهه ۷۰ متولد شدهام، ابتدا چندان با اینفلوئنسرها آشنا نبودم، اما اکنون میدانم که آنها تاثیر زیادی در دیده شدن پروژهها دارند. با این حال، اگر تبلیغی با واقعیت تطابق نداشته باشد، اعتماد مخاطب از بین میرود.»
رضاپور افزود که خودش در استفاده از اینفلوئنسرها موفق نبوده و در تبلیغات شخصیاش از دوستانی که جزو اینفلوئنسرهای مشهور هستند بهره نبرده است. او تأکید میکند که این روش میتواند مفید باشد، اما باید با دقت و تجربه به کار گرفته شود تا از بروز بیاعتمادی در مخاطب جلوگیری شده و هدف اصلی تبلیغ، یعنی معرفی صحیح اثر، تحقق یابد. در نهایت، او معتقد است که این حوزه هنوز نیازمند بازنگری و آزمایشهای عملی بیشتری است تا اثربخشی آن به حداکثر برسد.
برای اجرای تئاتر در شهرستانها، نیازمند حمایتهای دولت هستیم.
رضاپور معتقد است که سیاستگذاری فرهنگی و حمایت از گروههای تئاتری از اولویتهای اصلی است و دسترسی مردم در شهرستانها به تئاتر باید افزایش یابد. او بر این باور است که بخش دولتی میتواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند، حتی در صورت عدم تخصیص بودجههای کلان. به عنوان مثال، حمایتهایی مانند کمک در حمل و نقل، هزینههای رفت و آمد، پرواز و اقامت، و فراهم کردن مکانی برای اقامت کوتاه مدت عوامل اجرایی میتواند روند اجرا و سفرهای تئاتری را بسیار آسانتر کند.
او توضیح میدهد که این نوع حمایتها سبب میشود گروههای تئاتری با احترام و در شرایط بهتر به شهرستانها سفر کنند و آثار خود را به نمایش بگذارند. رضاپور بر این باور است که اگر دولت در این مسیر همکاری کند، بخش خصوصی نیز میتواند فعالیتهای خود را تقویت کند. در غیر این صورت، با توجه به هزینههای بالای تولید و شرایط فعلی، اجرای دوباره تئاتر در صحنهها دشوارتر خواهد شد. این تهیهکننده قصد دارد نمایشهای خود را فراتر از تهران اجرا کند و برنامه دارد آنها را در شهرهایی مانند رشت، مشهد، شیراز و تبریز نیز روی صحنه ببرد. او معتقد است که مردم شهرستانها باید با فضای تئاتر آشنا شوند و این تجربه را نه تنها از طریق شبکههای اجتماعی، بلکه به صورت حضوری درک کنند.