احسان علیخانی فاش کرد: چهره واقعی بدون فیلتر و شرطبندی جنجالی
احسان علیخانی در کنار شرطبندی جنجالی، چهره واقعی خود را بدون گریم نشان داد
احسان علیخانی چهره واقعی خود را بدون گریم نشان داد و درباره شرطبندی جنجالی و تاثیر فیلترهای مجازی هشدار داد.
احسان علیخانی، مجری و کارگردان معروف، در ویدیویی جدید چهره واقعی خود را بدون فیلتر و گریم نشان داد؛ اقدامی که به گفته خودش نتیجهی شرطبندی با یکی از دوستانش بود. او با اشاره به سکانس مشهور قرص قرمز در فیلم ماتریکس، از «قرص قرمز دیجیتال» صحبت کرد و تأکید کرد در فضای مجازی، اغلب نسخههایی زیباتر و غیرواقعی از خودمان میسازیم. این نسخهها به تدریج به معیارهای ما تبدیل میشوند و باعث میشوند ذهن جمعی با آنها مقایسه شود، که مرز میان واقعیت و توهم را کمرنگ میکند و این موضوع بسیار نگرانکننده است.
علیخانی، کارگردان فیلم «جوکر» و مجری برنامه «ماه عسل»، پس از انتشار این ویدیو و بیان اینکه «همه ما به قرص قرمز دیجیتال نیاز داریم»، پیامی خطاب به مخاطبانش منتشر کرد.

قرص دیجیتال قرمز
چند سال پیش، یک مهندس راه و ساختمان خاطرهای از راهاندازی سد در یک منطقه روستایی تعریف میکرد. او گفت که گروه مهندسها در حاشیه رودخانهای در یک روستای دورافتاده در حال پیادهروی بودن که به پیرمردی رسیدند. برای خوشحال کردنش، به او گفتند که ساخت سد بالادست رودخانه کامل شده و به زودی با نصب توربینها، برق تولید میشود و روستا روشنایی پیدا میکند. پیرمرد چند ثانیه سکوت کرد و سپس پاسخ داد: «آبی که برقاش گرفته شود، به چه دردی میخورد؟»
امروز با دوستم درباره این موضوع صحبت میکردم. او هم از آن دسته افرادی بود که از همان دقیقه دوم متوجه اشتباه بودن حرفش میشود، اما تا بیست دقیقه مقاومت بیمورد نشان میداد. در نهایت، وقتی دید هیچ نتیجهای ندارد، با اعتمادبهنفس فردی که کاملاً شکستخورده است، گفت: «باشه! همینو پست کن، بدون ادیت و فیلتر، ببین ملت چی میگن!» و شرط گذاشت که هنوز دلیل اعتمادبهنفسش را نمیفهمم: «منتشرش کن، شام مهمون من باش، تو هر جایی که بخوای.»
در همان لحظه، موبایلم را روشن کردم و ضبط کردم؛ او هم کنار من رانندگی میکرد و یواشکی میخندید، خندهای که معنیاش این بود: «بذار پست کنی، ببین عاشقان اینستاگرام چه واکنشی نشون میدن!»
خب دوستان، انسانها همیشه دوست دارند بهترین نسخهی خودشان را برای دیگران نشان دهند؛ این یک تمایل طبیعی است. اما بعضیها هم تمایل دارند زبان منتقد یا نفیکننده داشته باشند، مثل داستان آب، برق و آن پیرمرد. حالا وقتشه
در زمان ضبط این ویدئو، من رانندگی نمیکردم؛ دوستم راننده بود. اما چون بلد نیستم موبایل را برای سلفی نگه دارم و تمرین نکردهام، موبایلم را طوری گرفتم که انگار فرمون ماشین دستم است.