کد خبر: 52658

حاشیه‌های انتشار آثار شعرنما در جامعه ایرانی

لیلا اوتادی و مژده لواسانی در میدان شعرنما؛ حاشیه‌ها و تحلیل‌های جامعه ایرانی

بررسی حواشی انتشار آثار شعرنما در جامعه ایرانی، نقش شهرت و سطح کیفی آثار در واکنش‌ها و اهمیت شعر در فرهنگ ما.

لیلا اوتادی و مژده لواسانی در میدان شعرنما؛ حاشیه‌ها و تحلیل‌های جامعه ایرانی

در یک جامعه آزاد، طبیعی است که هر فرد حق داشته باشد بنویسد و حتی بیشتر از آن، هر چیزی که دوست دارد را بر روی کاغذ آورد. با پذیرش این حقیقت، ناگزیر هستیم بپذیریم که دیگران نیز حق دارند نقد کنند و هرگونه نظر و دیدگاهی را درباره آثار دیگران بیان نمایند.

اخیراً تصاویری از مراسم رونمایی از کتاب مژده لواسانی در فضای مجازی منتشر شده است. بر اساس این تصاویر، تعداد زیادی از فعالان رسانه‌ای در این مراسم حضور یافته‌اند که این موضوع خود حاشیه‌هایی را به همراه داشته است.

مژده لواسانی پیش‌تر نیز آثار دیگری منتشر کرده است، اما با انتشار کتاب جدیدش، واکنش‌هایی از سوی برخی افراد نسبت به تجربه‌های مشابه دیگر چهره‌های شناخته‌شده در حوزه چاپ کتاب شعر دیده شده است. همانطور که می‌دانیم، پیش از لواسانی، افراد مشهوری مانند بهاره رهنما و لیلا اوتادی نیز با حواشی مشابهی روبرو بوده‌اند.

اگر نگاهی بازتر به موضوع بیندازیم، درمی‌یابیم که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که شعر از دیرباز یکی از مهم‌ترین هنرها در آن بوده و در دل فرهنگ مردم جای دارد. طبیعی است که در چنین سرزمینی، علاقه‌مندان زیادی به شعر وجود دارند و حتی بسیاری از آن‌ها طبع و ذوق سرودن شعر را دارند. اگرچه در سال‌های اخیر، به دلیل مشکلات متعدد، آموزش ادبیات در ایران با چالش‌هایی روبرو بوده است، اما شعر همچنان در زندگی مردم حضور دارد و در ناخودآگاه جمعی ایرانیان جای گرفته است. با این حال، چرا انتشار یک کتاب شعر می‌تواند حاشیه‌ساز باشد؟

اولاً، شهرت، اگرچه مزایای خودش را دارد، اما در بسیاری موارد ممکن است به ضرر صاحب اثر تمام شود. طبیعی است که وقتی فردی معروف وارد عرصه نشر می‌شود، واکنش‌ها نسبت به اثر او بیشتر و گاهی بی‌مورد است. در بسیاری موارد، هدف اصلی از انتشار کتاب، بهره‌برداری از شهرت است.

یکی دیگر از مسائل مرتبط با شهرت، سطح کیفی آثار است. در کشوری مانند ایران، که در حوزه ادبیات چهره‌هایی با سطح بالا دارد، نمی‌توان هر اثر را به عنوان شعر واقعی شناخت. بسیاری از آثار افراد غیرادبی و مشهور، از نظر سطح کیفی پایین‌تر از آن است که بتوان آن‌ها را شعر نامید.

با حذف قافیه و وزن در شعر فارسی، بسیاری شعر گفتن را امری آسان و همگانی تلقی کرده‌اند، و در نتیجه در دهه‌های اخیر، حجم زیادی از نوشته‌های شعرنما تولید شده است. این روند در میان اقشار مختلف جامعه نفوذ کرده و باعث شده است هر کسی، حتی در خلوت خودش، دلنوشته‌هایی بنویسد و آن‌ها را به عنوان شعر منتشر کند. اما وقتی فردی مشهور در این دام بیفتد، واکنش‌ها شدیدتر است.

برای نمونه، لیلا اوتادی در کتابی به نام «در بهشتی که کلاغی نیست، مترسک هم نیست» تعدادی از شعرهای ناپخته و سطحی خود را منتشر کرده است. نمونه‌هایی مانند:

«سال‌ها دور خودش می‌چرخید / تا نگاهش بکنی! / مثل من / عاشق بود! / ساعت دیواری...»

این نمونه‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از آثار منتشر شده، چندان ارزش ادبی ندارند و حتی می‌توان گفت بیشتر نثرهای شعرگونه هستند تا شعر واقعی.

همچنین، نمونه‌هایی از نثرهای شعرمانند دیگر چهره‌ها مانند بهاره رهنما نیز وجود دارد، که با زبان ساده و بی‌پیرایه، احساسات خود را بیان می‌کنند. به عنوان مثال:

«به باران فکر می‌کنم، گونه‌هایم خیس می‌شوند / به تو فکر می‌کنم، باران می‌بارد / من جادوگر نیستم / تو اما معجزه‌ای...»

این نوع نوشته‌ها، اگرچه ظاهراً ناپخته است، اما نشان می‌دهد که در سطح عمومی، نوشته‌های شعرگونه زیادی وجود دارد که بیشتر جنبه احساساتی دارند تا ادبی.

در این میان، باید تصریح کرد که آثار مژده لواسانی، هرچند چندان متفاوت و نوآورانه نیستند، اما نسبت به آثار برخی دیگر از چهره‌ها، در سطح بالاتری قرار دارند و در مقایسه، از کیفیت بهتری برخوردارند.

در نهایت، باید گفت که انتشار چنین آثاری در جامعه‌ای که شعر در آن جایگاه ویژه‌ای دارد، همواره با واکنش‌ها و حاشیه‌هایی همراه است، چرا که در سطح عمومی، شعر و ادبیات هنوز جایگاه والایی دارند و هر اثر جدید، چه خوب و چه بد، می‌تواند واکنش‌های زیادی را برانگیزد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار