مروری بر هفت نقش بینظیر همایون ارشادی در سینما و تلویزیون
مروری بر هفت نقش ماندگار همایون ارشادی؛ زندگی، عشق و هنر در کارنامه بازیگر محبوب سینمای ایران
مروری بر هفت نقش ماندگار همایون ارشادی در سینما و تلویزیون ایران؛ زندگی، عشق و هنر در کارنامه بازیگر محبوب و تاثیرگذار کشورمان.
در پی درگذشت غمانگیز همایون ارشادی، نگاهی به هفت نقش بینظیر این بازیگر محبوب سینمای ایران خواهیم داشت.
طعم گیلاس | عباس کیارستمی | سال 1376
همایون ارشادی با ایفای نقش در فیلم «طعم گیلاس» به شهرت رسید.
ورود او به دنیای سینما در سال 1373 با حضور در دو سکانس از فیلم «کاکادو» به کارگردانی تهمینه میلانی صورت گرفت، اما بازی او در آن فیلم چندان دیده نشد. موفقیت اصلی او سه سال بعد رقم خورد، زمانی که با عباس کیارستمی آشنا شد. ارشادی در مصاحبهای بیان کرده بود که کیارستمی به صورت تصادفی او را در خیابان دیده و پیشنهاد بازی در «طعم گیلاس» را داده است؛ اتفاقی که او آن را یکی از بزرگترین فرصتهای زندگیاش میدانست. در این فیلم، او نقش آقای بدیعی را ایفا میکرد؛ مردی که از مشکلات و ناملایمات زندگی خسته شده و تصمیم به خودکشی گرفته است. ظاهر او با ویژگیهای این شخصیت و احساسات و نگرانیهایش هماهنگ بود، و با نزدیکی زیاد به نقش، تلاش کرد جزئیات آن را به درستی در بازیاش منعکس کند. این فیلم توجه گستردهای را جلب کرد و در نتیجه، همایون ارشادی برای مخاطبان شناخته شد.
درخت گلابی اثر داریوش مهرجویی، منتشر شده در سال 1376
ارشادی در فیلم «درخت گلابی» نقش نویسنده را به بهترین شکل ممکن ایفا کرد.
پس از «طعم گیلاس»، ارشادی تصور میکرد بازیگری برایش پایان یافته و دیگر نمیخواهد به عنوان یک هنرپیشه دائم درگیر این حرفه باشد. اما محمدرضا شریفینیا او را برای نقش در فیلم «درخت گلابی» به داریوش مهرجویی معرفی کرد؛ فیلمی که بار دیگر توجهها را به او جلب کرد. ارشادی نقش اصلی فیلم را بر عهده داشت؛ مردی استاد ادبیات که سالها با مقالات و کتابهایش تاثیرات مهمی گذاشته بود و حالا در میانسالی، نمیتوانست شروع به نوشتن اثر جدیدی کند. او برای آرامش به باغ خانوادگیشان میرفت و در آنجا با خاطرات نوجوانی و عشق اولش روبهرو میشد. این مواجهه مداوم با خاطرات، کمکم ذهنش را باز میکرد و او را قادر میساخت دوباره با احساسات واقعیاش به آرامش برسد. ارشادی با همان آرامش همیشگیاش، در نقش استاد ادبیات در این فیلم بسیار درخشان ظاهر شد.
کتاب «بادبادک باز» اثر مارک فورستر، منتشر شده در سال ۲۰۰۷.
همایون ارشادی در فیلم «بادبادکباز» نقش مرد افغان درخشانی را ایفا کرد.
یکی از مهمترین رویدادهای درخشان در کارنامه همایون ارشادی پس از «طعم گیلاس»، حضور در فیلم «بادبادکباز» ساخته مارک فورستر بود. پس از تماشای «طعم گیلاس»، عوامل فیلم با دیدن نمونه کارهای ارشادی با او تماس گرفتند و از او خواستند در پروژه مشارکت کند. در «بادبادکباز»، ارشادی نقش پدر امیر، پسری که در عذاب وجدان دائمی به سر میبرد، را بر عهده داشت. یکی از ویژگیهای برجسته این نقش، تلاش ارشادی برای تجسم یک مرد افغانستانی قدرتمند و منطقی بود که تصویری قوی از یک پدر مقتدر به مخاطب ارائه میداد. او برای بازی در این نقش در دو مراسم انجمن بازنشستگان آمریکا و انجمن منتقدان فیلم دالاسفورت وورث نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. پس از این فیلم، مسیر حضور او در آثار بینالمللی آغاز شد و در فیلمهایی مانند «آگورا» به کارگردانی آلخاندرو آمنابار، «سی دقیقه پس از نیمه شب» ساخته کاترین بیگلو، «تحتتعقیبترین مرد» به کارگردانی آنتون کوربن و «علی و نینو» ساخته آصف کاپادیا، محصول کشور انگلیس، به ایفای نقش پرداخت.
تصویر زنی در سرزمینهای دور | علی مصفا | سال 1382
ارشادی در فیلم «سیمای زنی در دوردست» مقابل دوربین علی مصفا قرار گرفت.
این فیلم نخستین تجربه سینمایی علی مصفا بود و به اندازه آثار بعدیاش مورد توجه قرار نگرفت، اما یکی از نقاط قوت آن بازی همایون ارشادی بود. ارشادی در نقش مردی میانسال به نام مهندس ظاهر شد. مردی تنها که زندگیاش بدون هیجان و تغییرات ادامه داشت، تا زمانی که زنی با بازی لیلا حاتمی وارد همسایگیاش شد و ذهنش را به هم ریخت. در طول فیلم، مشخص نبود که این زن واقعی است یا تنها خیالی در ذهن مهندس، اما بازی ارشادی و حرکت او در مرز بین خیال و واقعیت، جذابیت فیلم را افزایش میداد. او با بیانی آرام و نگاهی عمیق، احساسات درونی این شخصیت را به دقت به تصویر میکشید.
ملکه اثر محمدعلی باشه آهنگر، سال ۱۳۹۰
در فیلم «ملکه»، نقش افسر عراقی یکی از آثار ارشادی برجسته محمدعلی باشه آهنگر بود. همایون ارشادی در این نقش، تصویری متفاوت و منحصربهفرد از افسران عراقی ارائه داد. او از کلیشههای رایج در portray شخصیتهای عراقی در فیلمها و سریالهای ایرانی فاصله گرفت و با نگاهی واقعگرایانه به این کاراکتر پرداخت. این افسر، شخصیتی چندوجهی و با وجدان بود که در مواجهه با جنگ و کشتار دچار تردید میشد و میان وظیفه و اخلاق درگیر بود. او فردی کمحرف اما درونگرا و پر از تلاطم نشان داده شد. نقش ارشادی در این فیلم کوتاه، اما تأثیرگذار، به گونهای بود که هماکنون در ذهن تماشاگران باقی مانده است.
یک داستان عاشقانه ساده | سامان مقدم | سال ۱۳۹۰
همایون ارشادی در فیلم «یک عاشقانه ساده» نقش یک پیرمرد نانوا را ایفا کرد.
در این فیلم به کارگردانی سامان مقدم، ارشادی نقش شاطر علی، پدر گندم، را بر عهده داشت. او مردی ساده و شریف است که در حرفه نانوایی فعالیت میکند. وضعیت مالی او چندان مساعد نیست و ورشکسته شده است. شاطر علی قول گندم را به کدخدا صفر برای پسرش کرامت داده است و نمیخواهد بپذیرد که دخترش به فرد دیگری علاقهمند است. ارشادی در این نقش تلاش کرده است تا از کلیشههای رایج شخصیتهای شاطر خارج شود و نقش متفاوتی را به تصویر بکشد. هرچند برخی منتقدان معتقد بودند که یک شاطر نباید تا این حد شاعرانه و با جملات قصار صحبت کند، اما حضور او یکی از نقاط قوت فیلم محسوب میشد.
تاثیریا | سیروس مقدم | سال ۱۳۹۰
همایون ارشادی در سریال «تا ثریا» حضور کوتاهی داشت اما تاثیر قابل توجهی بر جای گذاشت.
او در چندین اثر تلویزیونی نقشآفرینی کرده بود که مهمترین آنها «تا ثریا» به کارگردانی سیروس مقدم بود. در داستان این سریال، ثریا به دلیل مشکلات مالی مجبور بود از سرهنگی که در حالت کما به سر میبرد مراقبت کند. زمانی که سرهنگ به هوش میآمد، از ثریا درخواست ازدواج میکرد. ثریا نیز به خاطر ترس از برخورد بچههایش، مخفیانه با او رابطه برقرار مینمود، اما هنگامی که سرهنگ قصد داشت رابطهشان را علنی کند، ثریا با او درگیر میشد و در نهایت سرهنگ به قتل میرسید. ارشادی در این نقش، نقش مردی مهربان و منطقی و خوشبیان را کنار گذاشته بود و شخصیتی کنترلگر و سرسخت را ایفا میکرد که احساسات ثریا را درک نمینمود و بر نظرات خود پافشاری میکرد. او شخصیتی پرخاشگر و مصر بود که حاضر نبود به خاطر عشق به ثریا از خواستههایش کوتاه بیاید، و همین موضوع بحرانی اصلی داستان را رقم میزد. اگرچه حضور ارشادی در این سریال کوتاه بود، اما نقش او تاثیرگذار و ماندگار بود.