میراث مکتوب: داستان چندپاره در دست نهادها
ایران با بیشترین منبع نسخ اسلامی، از حفظ و پژوهش اسناد تاریخی جا مانده است.

مرکز پژوهشی میراث مکتوب نخستین بار پیشنهاد داد که روزی خاص به نام میراث مکتوب نامگذاری شود و این پیشنهاد را به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه داد. این پیشنهاد به مناسبت زادروز سه شخصیت برجسته در حوزه میراث فرهنگی، یعنی ابوریحان بیرونی، آقابزرگ تهرانی و ایرج افشار، مطرح شد. اما شورای فرهنگ عمومی با این پیشنهاد مخالفت کرد و در عوض، زادروز شیخ کلینی در ۱۹ اردیبهشتماه را به عنوان روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» در تقویم رسمی کشور ثبت کرد.
این تصمیم تنها در قالب مصوبه شورای فرهنگ عمومی باقی ماند و در تقویم رسمی کشور به طور ظاهری نشان داده نمیشود. در متن مصوبه آمده است که پیشنهاد مذکور پس از تایید در کمیسیون نامگذاری روزهای خاص، در جلسات شماره ۵۵۲ و ۵۵۳ در تاریخهای ۲۱/۴/۹۰ و ۴/۵/۹۰ شورای فرهنگ عمومی تصویب شده است و قرار است به عنوان «روز اسناد ملی و میراث مکتوب» در ضمیمه تقویم درج شود.
حمایت قوی و مستمر از میراث فرهنگی و تمدنی ایران ضروری است.
هیچ سازمانی برای حفاظت از آثار مکتوب وجود ندارد
علی صفری آققلعه، پژوهشگر شناخته شده در حوزه نسخ خطی، بیشتر با کتاب «نسخهشناسی» شناخته میشود. در طول ۱۵ سال گذشته، او تصحیحات متعددی بر آثار مختلف انجام داده، مقالات زیادی نگاشته و نسخههای خطی متعددی را تصحیح کرده است. این محقق درباره روز «اسناد و میراث مکتوب» در تقویم معتقد است: «برای درک تاریخچه و پیشینه تمدن هر کشور، نیاز است مجموعهای از آثار باقیمانده از قرون گذشته مورد بررسی قرار گیرد. بخشی از این آثار شامل بناها و اشیاء گوناگون است که عمدتاً در شاخههای مختلف علم باستانشناسی مورد مطالعه قرار میگیرند.»
اهمیت آثار تاریخی و فرهنگی در حوزه گردشگری و ارزشهای تاریخی سبب شده است که همواره سازمانهایی برای حفاظت، نگهداری و پژوهش در این زمینه تأسیس شوند؛ از جمله سازمان میراث فرهنگی و شاخههای مرتبط آن. در دانشگاهها نیز توجه ویژهای به رشته باستانشناسی معطوف شده است. اما بخش دیگری از میراث تمدنی کشور، شامل اسناد و نسخههای خطی است که اگرچه موسساتی مانند کتابخانه ملی، سازمان اسناد، کتابخانه مجلس و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در چند دهه اخیر در جمعآوری و نگهداری آنها نقش داشتهاند، اما هنوز سازمان مستقلی برای ساماندهی کامل این بخش از میراث فرهنگی کشور شکل نگرفته است.
طی یک قرن گذشته، توجه به اسناد مکتوب و نسخههای خطی به عنوان دروازهای به دنیای اندیشه و هنر نیاکان، همواره مورد حمایت و پیگیری قرار گرفته است، اما هنوز نیازمند برنامهریزی و سازماندهی بنیادی است. در این راستا، دو موضوع اساسی باید در اولویت قرار گیرد: اول، تأسیس سازمانی ملی برای مدیریت نسخههای خطی و اسناد؛ و دوم، حمایت از پژوهشهای مرتبط با این متون و منابع آرشیوی.
بر اساس دیدگاه صفری آققلعه، نخستین نیاز در این حوزه، تأسیس سازمانی ملی برای نسخ خطی است. در حال حاضر، کشور ترکیه با چندین دهه فعالیت، سامانهای دیجیتال و جامع برای نسخههای خطی خود ایجاد کرده است که دسترسی به آن بسیار آسان است. کشورهای اروپایی و آمریکا نیز مراکزی مانند کتابخانههای ملی و اتحادیههای کتابخانهای را برای دیجیتالسازی و تحلیل دادههای آرشیوی راهاندازی کردهاند. این روند، راهکاری مؤثر برای ایجاد آرشیوهای پایدار، ارزان و قابل تکثیر است که دسترسی پژوهشگران را تسهیل میکند. نمونههای موفق در این زمینه، کتابخانه دیجیتال Gallica در فرانسه و پروژههای دیجیتالسازی در آلمان است، اما در ایران هنوز هیچ سازمان ملی فعال در این حوزه تأسیس نشده است.
پژوهش و تصحیح و انتشار متون و اسناد، از دیگر بخشهای حیاتی است که نیازمند حمایت مالی و سازمانی است. در یک قرن گذشته، موسساتی در این زمینه فعالیت داشتهاند، اما مشکلات اقتصادی و کاهش بودجه، فعالیتهای آنها را محدود کرده است. حمایت از پژوهشگران و تقویت کتابخانههای عمومی، برای تصحیح و انتشار متون قدیمی و پژوهشهای مربوط، امری ضروری است.
ایجاد نهادهای نظارتی و کنترل بر فعالیتهای دیجیتالسازی و منابع دیجیتال، برای جلوگیری از نقض حقوق مؤلفان و ناشران، از اهمیت ویژهای برخوردار است. متأسفانه، در سالهای اخیر، موسساتی که به تهیه نسخههای دیجیتال از کتابهای چاپی میپردازند، غالباً بدون نظارت قانونی عمل کرده و برخی حقوق مالکیت فکری را نقض میکنند. این وضعیت، آسیبهای بلندمدتی به چرخه نشر و پژوهش وارد میکند.
همچنین، مسأله خروج نسخ ارزشمند و اسناد مکتوب از کشور، یکی دیگر از مشکلات مهم است. با گذشت نزدیک به ده سال از تصویب روز ملی میراث مکتوب و اسناد، اطلاعرسانی کافی در این زمینه صورت نگرفته است. آثار ارزشمند، گاهی به دلیل قیمتگذاری نازل و نبود نظارت، به بازار سیاه عرضه میشوند و توسط بیگانگان، به ویژه کشورهای عربی، خریداری و از کشور خارج میشوند. این روند، تهدیدی جدی برای حفظ و نگهداری میراث فرهنگی کشور است.
پروژههای بازسازی اسناد به فناوری هوش مصنوعی واگذار شده است.
دوبال هویت ملت، نگهدارنده میراث مکتوب کشور
غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در مورد اهمیت نگهداری اسناد ملی و میراث مکتوب و تخصیص روزی در تقویم به این موضوع، اظهار داشت: «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران نتیجه ادغام دو نهاد مستقل است؛ کتابخانه ملی که در سال ۱۳۱۶ تأسیس شده و سازمان اسناد که در سال ۱۳۴۹ پایهگذاری شده است. این دو نهاد در سال ۱۳۸۱ با هم ادغام شدند. در کنار یکدیگر، این دو سازمان بهعنوان دو بال هویتی ملت ایران، مسئولیت حفظ میراث مکتوب و فرهنگی کشور را بر عهده دارند.»
بر اساس قانون، این سازمان به عنوان مرجع رسمی نگهداری، ارزشیابی، جمعآوری و دیجیتالسازی اسناد ملی شناخته میشود. بر طبق مقررات، دستگاههای اجرایی کشور موظفند اسناد تولید شده را پس از گذشت ۴۰ سال به این سازمان تحویل دهند. امیرخانی با اشاره به تقویم فرهنگی کشور اظهار داشت: «نوزدهم اردیبهشتماه، همزمان با سالروز علامه کلینی، بهعنوان روز اسناد ملی و میراث مکتوب، فرصتی است برای بازخوانی هویت فرهنگی ملت و اهمیت منابع مستند در انتقال فرهنگ.»
استفاده از هوش مصنوعی برای بازیابی اسناد در اولویت قرار دارد
او با اشاره به استفاده از فناوریهای نوین در خدمات آرشیوی اظهار داشت: «در حال حاضر پروژههایی در زمینه بهرهگیری از هوش مصنوعی برای بازیابی هوشمند اسناد در حال اجرا است. همچنین، در تلاش هستیم نسخههای دیجیتال اسناد مرتبط با کشورهایی که پیوند فرهنگی با ایران دارند، بهویژه در شبهقاره هند، تهیه و در اختیار عموم قرار دهیم».