کد خبر: 52051

تحلیل جنجالی جشن فارغ‌التحصیلی دکترای بهنوش طباطبایی

تحلیل جنجالی جشن فارغ‌التحصیلی دکترای بهنوش طباطبایی در دانشگاه آزاد بابل؛ نمایش قدرت، تبلیغات و پیام‌های مخفی

تحلیل جنجالی جشن فارغ‌التحصیلی بهنوش طباطبایی در دانشگاه آزاد بابل، نمایش قدرت، تبلیغات و پیام‌های مخفی در فضای فرهنگی و آموزشی.

تحلیل جنجالی جشن فارغ‌التحصیلی دکترای بهنوش طباطبایی در دانشگاه آزاد بابل؛ نمایش قدرت، تبلیغات و پیام‌های مخفی

در پیگیری تحصیل توسط بازیگران، این اقدام مثبت است، اما انتشار ویدیویی که توضیحات آن ذکر شد، سوالاتی را برمی‌انگیزد؛ از جمله اینکه چرا باید جلسه علمی با این میزانسن نمایشی و تشریفات برگزار شود؟ آیا تمامی دانشجویان چنین امکاناتی دارند؟ رابطه دانشگاه با این نوع صحنه‌آرایی‌ها چیست؟ نقش محافظان در محیط دانشگاه چه چیزی است؟

به نظر می‌رسد ویدیوی منتشرشده از مراسم دفاع بهنوش طباطبایی، ادامه همان روندی است که در چند سال اخیر در برخی محافل هنری و اکران فیلم‌ها مشاهده می‌شود؛ جایی که گروه‌های محافظ برای نمایش قدرت و نظم خود کنار بازیگران ظاهر می‌شوند و تصاویرشان را برای تبلیغ کارهایشان منتشر می‌کنند. تفاوت این بار در آن است که این الگوهای نمایشی به فضای دانشگاه وارد شده است؛ جایی که انتظار می‌رود تمرکز بر علم و پژوهش باشد. حتی اگر فرض کنیم هدف اصلی این نمایش‌ها تبلیغ است، سوال مهم‌تری مطرح می‌شود: چرا بازیگری که قصد دارد عنوان دکتر را نیز یدک بکشد، چنین مراسم علمی را با این نوع محتوا همراه می‌سازد؟ به نظر می‌رسد او از معنای ضمنی این نوع نمایش‌ها آگاهی داشته و بعید است وارد پروژه‌ای شده باشد که کنترل آن از دستش خارج شده باشد.

از سوی دیگر، نقش دانشگاه در این ماجرا حساسیت بیشتری ایجاد می‌کند. آیا هر دانشجویی می‌تواند در مراسم فارغ‌التحصیلی خود با چنین تشریفاتی حضور یابد؟ در حالی که در برخی موارد، حتی برای حضور خانواده‌ها در این مراسم محدودیت‌هایی اعمال می‌شود، این وضعیت نشان می‌دهد که تفاوت‌هایی در سطح دسترسی و نوع برگزاری وجود دارد.

بهتر است که بازیگر، روانشناس باشد، اما...

در کنار تمامی مباحث مطرح شده، نکته‌ای وجود دارد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. تحصیل در رشته روان‌شناسی برای بازیگران، در واقع می‌تواند بسیار مفید و ارزشمند باشد. درک عمیق‌تر از ذهن و رفتار انسان، بی‌تردید بر کیفیت و تاثیرگذاری هنر آن‌ها تاثیر می‌گذارد. شاید اگر چنین مسیرهایی بدون حاشیه و جنجال طی شوند، بتوانند انگیزه‌ای برای دیگر هنرمندان باشند تا به تحصیلات خود ادامه دهند. اما زمانی که علم به صورت «نمایشی» عرضه می‌شود، اعتبار و ارزش آن زیر سوال می‌رود. در چنین شرایطی، علم به ابزاری برای فخرفروشی تبدیل می‌شود تا بتوان از آن بهره‌برداری‌های سطحی و تبلیغاتی داشت.

در واقع، اگر تحصیل تنها به عنوان وسیله‌ای برای دیده شدن و جلب توجه باشد، معنای اصلی خود را از دست می‌دهد. تنها در سال‌های اخیر، نمونه‌هایی مانند بهنوش طباطبایی نیستند که مدرک تحصیلی بالایی کسب کرده‌اند؛ بسیاری دیگر از بازیگران نیز در مقاطع کارشناسی ارشد یا دکتری تحصیل کرده‌اند، اما آیا همه آن‌ها این دستاوردها را رسانه‌ای کرده‌اند؟ سوال این است که چرا برخی ترجیح می‌دهند علم و مدارک تحصیلی خود را در معرض دید عموم قرار دهند و از آن برای تثبیت جایگاه اجتماعی بهره ببرند؟ آیا در جامعه‌ای که مدرک هنوز نماد منزلت محسوب می‌شود، عنوان «دکتر» دیگر تنها یک مدرک نیست، بلکه به نوعی برند شخصی تبدیل نشده است؟

یک پیام مخفی و غیرمستقیم!

این رویداد تنها مربوط به یک فرد نیست، بلکه نمادی است از رابطه روزافزون میان شهرت و علم. سال‌هاست که تبلیغات موسسات آموزشی با حضور چهره‌های شناخته‌شده انجام می‌شود و حالا به نظر می‌رسد نوبت به خود دانشگاه‌ها رسیده است. در ویدیویی که منتشر شده، لوگوی دانشگاه آزاد بابل به وضوح قابل مشاهده است؛ امری که می‌توان آن را نوعی تبلیغ غیرمستقیم دانست. در زمانی که دانشگاه‌ها با کاهش تعداد ثبت‌نام‌ها و کاهش اعتبار اجتماعی مواجه هستند، حضور یک بازیگر مشهور در رویدادی علمی می‌تواند توجه عمومی را جلب کند. این وضعیت نشان می‌دهد که علم گاهی از جایگاه اصلی خود فاصله می‌گیرد و به عنوان ابزاری برای تبلیغات به کار می‌رود.

در مقابل، بخشی از افکار عمومی همچنان نگاه مثبت‌تری دارد. گروهی معتقدند در شرایط کنونی، موفقیت یک زن در حوزه تحصیل، حتی اگر او چهره‌ای شناخته‌شده باشد، می‌تواند الهام‌بخش سایر زنان باشد. این دیدگاه اگرچه مثبت و خوش‌بینانه است، اما در مقابل تشریفات زیاد و رفتارهای غیرمعمول، رنگ می‌بازد. زمانی که برای یک دانشجوی مشهور فرصت‌های متفاوتی فراهم می‌شود، پیام ضمنی آن برای سایر دانشجویان احساس نابرابری و تفاوت در فرصت‌ها است.

پیشرفت در گرو نشان دادن توانایی‌ها است

در ایران، فرهنگ عمومی سال‌هاست با پدیده نمایش و تلاش برای کسب پُزِ موفقیت درگیر است. از مراسم‌های عروسی مجلل گرفته تا رونمایی از مدارک تحصیلی، موفقیت زمانی ارزشمند تلقی می‌شود که دیده شود و مورد توجه قرار گیرد. در چنین فضایی، رویدادهای اخیر، ادامه طبیعی همان روند فرهنگی محسوب می‌شوند. دانشگاه، که باید محلی برای تفکر و گفت‌وگو باشد، به تدریج درگیر همین منطق نمایش و دیده‌شدن می‌شود.

اگرچه این ماجرا در ظاهر یک اتفاق فردی است، اما در لایه‌های عمیق‌تر، نشانه‌هایی از وضعیت فرهنگی جامعه را نشان می‌دهد؛ جامعه‌ای که مرز میان موفقیت علمی و دیده‌شدن روزبه‌روز کم‌رنگ‌تر می‌شود. در چنین فضایی، حتی دانشگاه نیز از منطق ویترین‌سازی در امان نمانده و جایگاه علمی به ابزاری برای تثبیت جایگاه اجتماعی و دیده شدن تبدیل شده است. اگر در گذشته جشنواره‌ها با فرش قرمز و مراسم‌های رسمی، نماد خودنمایی بودند، امروز دانشگاه همان نقش را ایفا می‌کند. تفاوت تنها در لباس و عنوان است. این وضعیت نشان می‌دهد که «نمایش» در جامعه ما دیگر صرفاً یک سرگرمی نیست، بلکه به شیوه‌ای از زیست فرهنگی بدل شده است؛ جایی که هر رویدادی، حتی علمی‌ترین آن‌ها، باید دیده شود تا معنا پیدا کند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار